ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

۴۸۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شبکه های اجتماعی» ثبت شده است

تحلیل


نظر جدید ترامپ درباره شبکه‌های اجتماعی

يكشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۳۷ ب.ظ | ۰ نظر

ترامپ با متهم کردن شبکه‌های اجتماعی به روال «ضد جمهوری‌خواه/محافظه‌کار»استدلال کرد که این پلتفرم‌های آنلاین باید هم بحث‌های مداوم خوب و هم بد را پوشش دهند.

به گزارش خبرآنلاین، این اظهارات در حالی مطرح می شود که مدیران شبکه‌های اجتماعی ازجمله توئیتر، فیس‌بوک و ... به‌شدت تحت‌فشارند تا هم مانع از نفوذ دولت‌های خارجی مانند روسیه در محتوای آنلاین شوند و هم مانع از گسترش خشونت اجتماعی، فرقه‌گرایی و نژادپرستی شوند.

رئیس‌جمهور آمریکا دراین‌باره توئیت کرد: بگذارید هم حرف‌های خوب و هم بد زده شود و بعد این ما هستیم که آن را در ذهن خود شکل می‌دهیم و قضاوت می‌کنیم.

البته هشدار وی در مورد بسته شدن محتوای دست راستی‌ها است که مستقیم به آن اشاره کرد و گفت: درحالی‌که محتوای دست راستی‌ها بسته می‌شود، محتوای طرف مقابل پالایش نمی‌شود.

جمهوری خواهان ادعا کرده‌اند که شبکه‌های اجتماعی ازجمله توئیتر و فیس‌بوک علیه آن‌ها است و چندین جلسه استماع را در کنگره با مدیران این شبکه‌ها برگزار کرده‌اند.

«جک دورسی» مدیر توئیتر بعد از جنجال توئیت‌های یک دسته راستی به نام جونز از اقدام خود دفاع کرده و گفت: او پالیسی توئیتر را زیر پا گذاشته است.

دعوا بین رسانه‌های مطرح آمریکا از یک‌سو و دار و دسته ترامپ همچنان ادامه دارد و با نزدیک شدن به انتخابات میان‌دوره‌ای این دعواها کش‌دارتر خواهد شد.

شبکه‌های اجتماعی، بیماری عصر مدرن

دوشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۱۸ ب.ظ | ۰ نظر

استفاده از شبکه های اجتماعی که به عنوان یک بیماری و اعتیاد در عصر جدید از آن نام برده می شود، گریبانگیر قشر وسیعی از مردم شده و از جمعیت 7 میلیون و 500 هزار نفری صربستان تقریبا 3میلیون و 500 هزار نفر از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند.

به گزارش ایرنا، در صربستان شبکه های اجتماعی کاربران زیادی دارد و به طور تقریبی می توان گفت که حدود 90 درصد مردم این کشور از یکی از شبکه های ارتباط جمعی استفاده می کنند.
تاثیر منفی شبکه های اجتماعی بر مردم به ویژه قشر جوان موضوعی است که به طور فراینده ای در جهان مورد بحث است و گفته شده که یکی از عواقب استفاده بی رویه از شبکه های اجتماعی، احساس افسردگی است که این عارضه را می توان در بیشتر جوانان مشاهده کرد.
روانشناسان خطرات اعتیاد به شبکه های اجتماعی را کمتر از عواقب اعتیاد به مشروبات الکلی و مواد مخدر نمی دانند و معتقدند که استفاده زیاد از گوشی همراه و یا دیگر ارتباطات جمعی تاثیرات منفی در روحیه افراد به ویژه جوانان می گذارد و در ضمن بسیاری را از اهداف خود در زندگی دور می کند.
مرز استفاده از اینترنت اکنون تغییر کرده است. در گذشته اگر کسی چند ساعت از اینترنت استفاده می کرد و یا گوشی همراه را با خود به حمام می برد، گفته می شد که شخص به گوشی تلفن و شبکه های اجتماعی وابسته شده، اما اکنون بیشتر ما زمان بیشتری را در کنار شبکه های مختلف اینترنتی صرف می کنیم و باید گفت که هرگز از گوشی خود دور نمی شویم.
وزارت مخابرات و ارتباطات صربستان از حدود دو سال پیش مرکزی را به نام «مرکز تماس ملی برای ایمنی خردسالان و نوجوانان در اینترنت) جهت ارایه کمک و مشاوره به نوجوانان و والدین تاسیس کرده است.
این مرکز با تجربیاتی که در این مدت بدست آمده، اعلام کرد که خردسالان بیشتر اوقات خود را صرف اینترنت می کنند و تعداد زیادی از والدین در تماس با نهادهای دولتی خواهان کسب اطلاع و مشاورت در باره چگونگی محدود کردن فرزندان خود برای استفاده از اینترنت هستند.
خردسالان و نوجوانان در صربستان بیشتر اوقات خود را بخاطر بازی های مختلف و استفاده از یوتیوب و یا در ارتباط با شبکه های اجتماعی از اینترنت صرف می کنند.
کارشناسان امور اجتماعی در صربستان استفاده مدام بین 4 تا 6 ساعت از اینترنت را استفاده بیش از حد و آن را یک نوع وابستگی می دانند.
باید به این موضوع اشاره کرد که فناوری مدرن، تصویری از عصر جدید و نوع زندگی کنونی است و در حالیکه استفاده صحیح از آن می تواند دوستی و نزدیکی را تقویت کند، استفاده بی رویه نیز وابستگی و انزوا را برای انسان ایجاد می کند.
تحقیقات در صربستان نشان می دهد که شبکه های اجتماعی نوعی وابستگی را در افراد به ویژه نزد خردسالان و نوجوانان بوجود می آورند که از طریق مشاوره و آگاه کردن افراد با زیان های استفاده زیاد از وسایل ارتباطات جمعی می توان با آن مبارزه کرد.
البته به این نکته نیز باید توجه کرد که شبکه های اجتماعی افزون بر عواقب ناگوار و وابستگی دارای امتیازاتی نیز هستند، زیرا با کمک این ابزار می توان با دیگران از راه دور بدون صرف هزینه و یا مخارج کم ارتباط برقرار کرد و همچنین در مدت زمان کوتاه به اطلاعات مورد نیاز دست یافت.
همانطور که استفاده غیر اصولی از شبکه های اجتماعی می تواند بحران هایی را در زمینه های مختلف ایجاد کند، نباید از مزایای مثبت این شبکه ها غافل بود. اکنون می بینیم که در بسیاری از امور بدون استفاده شبکه های اجتماعی نمی توان کاری را پیش برد.
علاوه بر محاسنی که شبکه های اجتماعی می توانند در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، تبلیغاتی، علمی و مذهبی داشته باشند، می توانند عاملی برای انحراف افراد در جامعه نیز باشند.
نرم افزارهای اتصال به شبکه های اجتماعی روی گوشی ها و سیستم های رایانه از جمله واتس آپ می توانند در راستای ارتقای سطح آگاهی ها و فرهنگ جامعه موثر و مفید باشند.
در این گونه شبکه ها افراد در قالب گروه ها می توانند به تبادل اطلاعات و نظرات بپردازند.
اگر چه در قانون کنونی رسانه های جمعی در صربستان شبکه های اجتماعی از جمله یوتیوب، تویتر و فیس بوک رسانه محسوب نمی شوند، اما با این حال اهمیت آنها در حوزه اطلاعات و صحنه رسانه های عمومی در این کشور برجسته و بسیار مهم است.
رسانه های سنتی در صربستان هنوز روندهای اطلاع رسانی، ایجاد افکار عمومی و گرایش های اجتماعی را هدایت می کنند. اما اغلب واکنش رسانه های سنتی بر شبکه های اجتماعی نشان می دهد که به تدریج ورود این شبکه ها در جریان رسانه ای اجتناب ناپذیر است، زیرا که شبکه های اجتماعی برای انتقال سریع اطلاعات نقش بسیار مهمی دارند. همانطور که رسانه های سنتی مانند تلویزیون، رادیو و مطبوعات در زمان خود سازندگان تغییرات اجتماعی بودند، بنابراین رسانه های جدید مانند شبکه های اجتماعی اکنون تاثیر عمده ای بر روند اجتماعی دارند.
هدف شبکه های اجتماعی کمک به بهبود و تسهیل روابط، همکاری و تعامل بین افراد، سازمان ها و موسسات در موضوعات گوناگون از قبیل تجارت، پزشکی، مباحث آموزشی و غیره در راستای تغییر مثبت است.
شبکه های اجتماعی را می توان مانند ابزارمتنوعی دانست که همه به صورت آزاد به آن دسترسی دارند. این پدیده برای اشتراک گذاری اطلاعات بسیار قابل توجه است.
شبکه های اجتماعی همچنین در زمینه های تجاری و اقتصادی کاربرد زیادی دارند، به طوریکه شرکت های تجاری بزرگ برای تبلیغ محصولات خود سعی در استفاده هرچه بیشتر از این شبکه ها در عرصه تبلیغات محصولات و برند خود دارند.

همین حالا شبکه‌های اجتماعی‌تان را حذف کنید

يكشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۲۱ ب.ظ | ۰ نظر

علیرضا شفیعی نسب - وقتی سرچ اینستاگرام را باز می کنیم، احتمالاً با انبوهی از پست های عجیب وغریب مواجه می شویم که کلیک روی هر کدامشان می تواند برایمان جالب و دوست داشتنی باشد.

شبکه‌های اجتماعی بستر جدید توزیع موادمخدر

چهارشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۴۸ ب.ظ | ۰ نظر

مسئولان ارشد مبارزه با موادمخدر با بیان اینکه تبلیغات مخدرجدید با شیوه های دروغین در فضای مجازی صورت می گیرد، ضمن تاکید بررصد فضای مجازی از خانواده ها خواستند ورود جدی به موضوع داشته باشند.

خبرگزاری مهر - چندی پیش پرویز افشار سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر در نشست خبری عنوان کرد: ۳۰ درصد مواد مخدر افغانستان از ایران ترانزیت می شود. بر اساس آمارهای بین المللی کشورها حداکثر ۲۰ تا ۲۵ درصد مواد ورودی به کشور را می توانند کشف کنند. اگر ما ۸۱۰ تن را کشف کردیم، ۲۴۰۰ تن مواد باید بر اساس تخمین از کشور ما تلاش شده که عبور کند.

وی در این نشست افزود: میزان تولید مواد مخدر در افغانستان هم تقریبا دو برابر شده است و به حدود ۹ هزار تن رسیده است.

این عدد زنگ هشداری بویژه برای جوانان و نوجوانان محسوب می شود. حجم تولید مواد مخدر به شدت افزایش یافته و به تبع آن میزان ورود این مواد به کشور هم افزایش خواهد یافت.

با وجود این مسئولان ارشد مبارزه با مواد مخدر، در نشست هایی که برگزار کرده اند، همواره بر این موضوع تاکید داشته اند که با مراقبت حداکثری از مرزها و افزایش اشراف اطلاعاتی، زمینه ورود مواد به کشور کاهش یافته است، اما در این میان نباید شیوه های نوین ورود و تبلیغ مواد مخدر را نادیده گرفت که اتفاقا بیش از پیش جوانان و نوجوانان را هدف گرفته است.

 

شبکه های مجازی و تبلیغات دروغین، زمینه ساز گرایش جوانان به مواد مخدر جدید

سرهنگ محمد بخشنده، رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر در گفتگو با خبرنگار مهر  عنوان کرد: این روزها یکی از موضوعات مهم برای ما، ورود مواد مخدر جدید و تبلیغات و دروغ پراکنی درباره آن هاست که شاهد گرایش روز افزون به این مواد جدید هستیم و باید جلوی آن با فرهنگسازی و آشنا کردن خانواده ها با آثار مصرف آن صورت گیرد.

سرهنگ محمد بخشنده به شبکه‌های اجتماعی اشاره کرد و گفت: پروسه تولید مواد مخدر جدید کاملا متفاوت است و حتی توزیع آن نیز آهسته آهسته به سمت شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی می‌رود.

وی افزود: با توجه به تبلیغات گسترده، اثرگذاری شبکه‌های اجتماعی و دوره حساس آغاز جوانی، این خانواده‌ها هستند که نباید از مسئولیت شانه خالی کنند و برای شناخت مواد مخدر جدید، شناخت آثار آن‌ها و برای فرزندانشان وقت بگذارند.

رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ، با بیان اینکه کارشناسان فتای پلیس مبارزه با مواد مخدر فاتب، به صورت شبانه روزی فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را برای شناسایی سوداگران مرگ در فضای مجازی، رصد می کنند، تصریح کرد: در صورت مشاهده موارد خلاف و موضوعات مجرمانه در زمینه تبلیغ و یا فروش مواد مخدر و روانگردان در فضای مجازی، با متخلفان برابر قانون و مقتدرانه برخورد خواهد شد.

وی ادامه داد: کارشناسان فضای سایبری این پلیس با رصد های مدام و مستمر خود سعی می کنند ضمن ایجاد امنیت در فضای مجازی از آسیب های موجود در این فضا که جوانان و به ویژه خانواده های آنان را تهدید می کند پیشگیری نمایند.

 

فضای مجازی تیغ دو لبه است

سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ در گفتگو با خبرنگار مهر با آسیب شناسی مواد جدید و گرایش آن در میان جوانان می گوید: مواد مخدر جدید چون میزان تخریب و حالت نشئگی اش بیشتر است، از سوی دیگر تبلیغات پیرامون آن هم با جذابیت بیشتر و دروغ های فراوان همراه است، جوان تر ها را به سمت خود می کشد.

وی تاکید می کند: در این زمینه نقش خانواده ها بسیار حائز اهمیت است. خانواده ها باید با هشیاری نسبت به این مسائل ورود کنند.

پرویز افشار، سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب که در فضای مجازی منفعل نیستیم، گفت: الان در فضای مجازی می بینید که به صورت خودجوش فعالیت ها برای مقابله با مواد مخدر بویژه در بعد فرهنگی و پیش گیری و گروه های ان جی او ها داریم.

وی تاکید کرد: اما اینکه فضای مجازی تیغ دولبه است و کسانی که دنبال انتفاع هستند از آن بهره می برند شکی نیست. کنترل فضای مجازی و مبارزه با جرایم آن متولی دارد و متولی آن پلیس فتاست. سیاستگذاری آن هم متولی دارد که شورای عالی فضای مجازی است که با جدیت در این حوزه ورود کرده اند.

افشار ادامه داد: ما در فضای مجازی با پدیده سیاری رو به رو هستیم. کانال هایی که مبادرت به تبلیغات می کنند توسط پلیس فتا به خوبی رصد شده و با آن ها مقابله می شود، اما فضا سیال است. امروز یک جاست و فردا جای دیگر. نگاه ما این است که غیر از بعد مقابله ای که دائم رصد می شوند حداکثر بهره برداری ما در فضای مجازی از طریق بارگذاری محتواهایی باشد که باعث ایجاد مصونیت شود و اطلاع رسانی در این زمینه صورت گیرد.

وی با اشاره به این تبلیغات گفت: مهمترین تبلیغات دروغین درباره گل این بود که این مواد اعتیاد آور نیست، تمرکز ایجاد می کند و... همین تبلیغات دروغین باعث توسعه گل شد اما الان بویژه در جمعیت دانشجویی با مداخلت ما از سال ۹۶ مصرف گل به میزان قابل توجهی کاهش یافته است

عباس پورخصالیان - بیست برترین ‌رسانه‌های اجتماعی جهان با 13.5 میلیارد کاربر، عرصه رقابت را در بازار جهانی این خدمات، تنگ کرده‌اند! به‌طوری که یاهو مسنجر تنها تا روز 17 جولای 2018 (26/04/97) فعالیت خواهد کرد و پس از آن از بازار جهانی محو می‌شود!

برایان رزنیک – ترجمه علیرضا شفیعی‌نسب - در سال ۲۰۱۳، کاربران ردیت و توییتر اتهاماتی کاملاً جعلی نسبت به یک سری افراد نشر می‌دادند که طبق ادعا، «متهم» بمب‌گذاری بودند. پس از حادثۀ پارکلند هم، یک تئوری توطئه در شبکه‌های اجتماعی نشر یافت که می‌گفت تیراندازانِ جان‌به‌دربرده در اصل کنش‌گرانی هستند که می‌خواهند برای قوانین مربوط به کنترل سلاح جلب حمایت کنند. این شایعه قبل از اینکه پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی وارد عمل شوند و آن را حذف نمایند، به اطلاع صدها هزار کاربر رسید.

اخیراً ژورنال ساینس پژوهشی منتشر کرده که این الگو را (حداقل در رابطه با شیوع اطلاعات غلط در توییتر) اعتبارسنجی می‌کند. این پژوهش با تحلیل میلیون‌ها توییت مربوط به سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷، به نتیجه‌ای شوکه‌کننده می‌رسد: «در تمام شاخه‌های اطلاعات، اکاذیب بسیار دامنه‌دارتر، سریع‌تر، عمیق‌تر و گسترده‌تر از حقایق نشر می‌یابد». این پژوهش همچنین دریافت که «تأثیر اخبار سیاسی جعلی به مراتب پررنگ‌تر از اخبار جعلی مربوط به تروریسم، بلایای طبیعی، علم، افسانه‌های محلی یا اطلاعات مالی است».

این تحلیل عظیمْ با گردهم‌آوردن داده‌ها، به این ظن متداول می‌پردازد که رسانه‌های اجتماعی به‌عنوان پلتفرمی برای نشر اخبار، گرایش به خبرهای خاله‌زنکی، تأییدنشده، احساسی و جعلی دارد. و این امر نگران‌کننده است، چون رسانه‌های اجتماعی به نیرویی غالب برای نشر اخبار تبدیل شده‌اند.

اما شاید بتوان گفت یافتۀ مهم‌تر این پژوهش این است که چه چیزی به این اخبار جعلی دامن می‌زند؟ این عامل نه حساب‌های پرنفوذ توییتری با میلیون‌ها کاربر دنبال‌کننده است و نه بات‌های روسی که آن‌ها را برای توییت خودکار اطلاعات غلط طراحی می‌کنند. عامل اصلی شیوع این اخبار جعلی خودِ کاربران عادی توییتر با دنبال‌کننده‌های اندک هستند که معمولاً اخبار غلط را با دوستانشان به اشتراک می‌گذارند.

امروزه بیش از هر زمان دیگر مشخص است این است که شیوع اخبار جعلی از پیامدهای نقص در ابعاد روانشناختی انسان است. پلتفرم‌هایی مثل توییتر صرفاً این نقص را تقویت می‌کنند. اما مشخص نیست که آیا چنین پلتفرم‌هایی می‌توانند این مشکل را حل کنند یا نه.

 

چگونه یک دروغ را در سراسر توییتر انگلیسی‌زبان ردیابی کنیم؟

پژوهش جدید ساینس حاصل کار سه محقق علوم کامپیوتری در دانشگاه ام‌آی‌تی است. آن‌ها این پروژه را دو سال قبل از اینکه «اخبار جعلی» به لفظی متداول تبدیل شود، آغاز کرده بودند.

هدف آن‌ها بررسی چیزی بود که ساده به‌نظر می‌رسید، اما دربرگیرندۀ حجمی عظیم از داده‌هاست. همۀ ما واکنش زنجیره‌ای یک توییت ویروسی را دیده‌ایم. یک نفر چیزی را توییت می‌کند، دیگری آن را ریتوییت، فرد سوم بابی کاملاً مجزا اما در رابطه با همان مطلب باز می‌کند. توییت‌ها در واکنش زنجیره‌ای که یادآور شکافت هسته‌ای است، پراکنده و بازنشر می‌شوند.

پژوهشگران ام‌آی‌تی می‌خواستند تلاش کنند تمام آن زنجیره را ثبت کنند (تا ببینند شایعات جعلی با چه سرعت و عمقی و برای چند نفر نشر می‌یابند) و سپس آن را با نحوۀ نشر اخبار واقعی مقایسه نمایند. (توییتر به کاربران اجازه می‌دهد خاستگاه و مسیر نشر توییت‌ها را ببینند. انجام چنین تحلیلی با شبکه‌های الگوریتم‌محورتر مانند فیسبوک بسیار دشوارتر است).

آن‌ها در ابتدای کار به وبسایت‌های حقیقت‌سنجی نظیر اسنوپز، پولیتی‌فکت و فکت‌چک مراجعه کردند تا مطالب واقعی و جعلی که قابل اعتبارسنجی هستند را از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷ پیدا کنند. سینان آرال، نویسندۀ ارشد مقاله می‌گوید «سپس سراغ داده‌های توییتر رفتیم و کار را رو به عقب آغاز نمودیم» تا بفهمند هر خبر جعلی اولین بار در کجا مورد اشاره قرار گرفته است.

آن‌ها با این کار تمام دفعاتی را که این اخبار جعلی از روی توییت اولیه، ریتوییت شدند یا کاربری دیگر آن‌ها را بازگو کرد، مشاهده نمودند. سروش وثوقی، یکی دیگر از مؤلفان این مقاله توضیح می‌دهد که این تحلیل شامل ریتوییت‌های نقل‌قول۱ نبود (در این نوع از ریتوییت، کاربران می‌توانند نظری را در بالای توییت اصلی اضافه کنند)، چون نمی‌توان فهمید ریتوییت‌های نقل‌قول «اطلاعات غلط را گسترش می‌دهند یا آن‌ها را اصلاح می‌کنند».

اما در نهایت، پژوهشگران به نمونه‌ای از ۱۲۶۰۰۰«آبشار» توییت (یعنی زنجیرۀ ریتوییت‌ها) رسیدند که ۳میلیون نفر در نشر آن‌ها دست داشتند.

توییتر امکان دسترسی مخصوص به حجم واقعاً شگفت‌انگیزی از داده‌ها را داد. دیوید لیزر، دانشمند علوم سیاسی و کامپیوتری در دانشگاه نورث‌ایسترن می‌گوید: «کمتر پلتفرمی چنین امکان دسترسی‌ای در اختیار قرار می‌دهد». او می‌افزاید توییتر را باید تحسین کرد که با کمال میل به پژوهشگران اجازه می‌دهد هر توییت عمومی را که قصد دارند در تحلیلشان بگنجانند، مورد پرس‌وجو قرار دهند. معمولاً توییتر حجم داده‌هایی را که پژوهشگران از سرورهایش به دست می‌آورند، محدود می‌کند.

 

پژوهشگران پس از اینکه داده‌هایشان را تکمیل کردند، تأثیر این اخبار جعلی را از سه جهت مورد سنجش قرار دادند:

۱. سرعت: مطلب با چه سرعتی به دست تعداد مشخصی از افراد می‌رسد

۲. عمق: هر خبر جعلی چند بار ریتوییت می‌شود

۳. دامنه: کاربران اطلاعات غط را چگونه ارزیابی می‌کنند

 

پژوهشگران شیوع اخبار غلط را با نشر اخبار واقعیِ حقیقت‌سنجی شده و چند خبرِ موردتأیید دستیاران پژوهشی مقایسه کردند.

نتایج بسیار آزارنده بود: در هر یک از این معیارها، اخبار جعلی سرتر از اخبار موثق بود. «در تمام شاخه‌های اطلاعات، اخبار جعلی دامنه‌دارتر، سریع‌تر، عمیق‌تر و گسترده‌تر از حقایق نشر می‌یابد». این را آرال می‌گوید و می‌افزاید که تأثیر اخبار سیاسی به‌طور خاص بیشتر است.

در مجموع، یافته‌های این تحلیل نشان می‌دهد که «حقیقت شش برابر بیشتر از دروغ طول می‌کشد تا به دست ۱۵۰۰ نفر برسد».

 

یک محدودیت بزرگ: آیا مقایسۀ اخبار جعلی با اخبار واقعی منصفانه است؟

بزرگ‌ترین محدودیت این پژوهش نمونۀ مقایسه‌ایِ مربوط به اخبار واقعی بود. پژوهشگرانْ اخباری را استخراج نمودند که وبسایت‌های حقیقت‌سنج آن‌ها را تأیید کرده بود. آن‌ها مسیر این اخبار را در میان اکوسیستم توییتر ردیابی کردند. پژوهشگران همچنین چند خبر واقعی دیگر را هم افزودند که دستیاران پژوهشی آن‌ها را انتخاب کرده بودند.

با این حال، چنین کاری شاید مثل مقایسۀ سیب و پرتقال باشد. وب‌سایت‌های حقیقت‌سنجی صحت اخبار جعلی را هم اگر به‌طور گسترده شیوع و نشر یافته باشد تأیید می‌کنند. خبرهای واقعی ممکن است در آن حد ویروسی نشود.

همچنین اخبار واقعی از طریق خروجی‌های مختلفی به دست ما می‌رسند، اما بسیاری از شایعات ریشه در توییتر دارد.

مثلاً وقتی یک تیرانداز دست به کشتار در محیط یک مدرسه بزند، احتمالاً آن را از منابع مختلفی نظیر تلویزیون، رادیو و پیام‌های متنی دوستان بشنویم. این نوع انتشار اخبارْ تفاوتی کیفی با شایعات توییتری دارد که می‌توان آن‌ها را تا خاستگاه چند نفره‌شان ردیابی کرد. به گفتۀ دیوید رند، روانشناس دانشگاه ییل که در مورد شیوع اطلاعات غلط پژوهش می‌کند «میلیون‌ها خبر واقعی و مهم هم وجود دارد که توجهات زیادی را به خود جلب کرده‌اند».

به همین خاطر سخت می‌توان مشخص کرد که گروه مناسب مقایسه باید در این پژوهش به چه صورت باشد. این را رند می‌گوید که خودش در مقالۀ ساینس دستی نداشته. آیا درست است شیوع تئوری‌های توطئه در مورد دانشجویانی که به عنوان «کنش‌گران بحران» عمل می‌کنند را با اخبار هواشناسی یا بازار سهام مقایسه کرد؟ سخت می‌توان چنین گفت.

اما حتی اگر مقایسه با اخبار واقعی را هم نادیده بگیریم، این مقالۀ ساینس واقعیتی دلسردکننده را در مورد اخبار توییتری نشان می‌دهد: اینکه اخبار جعلی می‌تواند سریع و عمیق نشر یابد.

این پژوهش دریافت که «اکاذیب در هر سطحی نسبت به حقیقت، به دست افراد بیشتری می‌رسد، بدین معنا که افراد اکاذیب را بسیار بیشتر از حقیقت ریتوییت می‌کنند».

همچنین مهم است بدانیم چرا و چه کسی پشت این قضیه است.

برای پاسخ به این پرسش، پژوهشگران بررسی کردند که آیا اخبار جعلی میان افراد عادی و دوستانشان نشر می‌یابد یا اینکه حساب‌های بزرگ با چندین میلیون دنبال‌کننده آن‌ها را می‌پراکنند؟

آن‌ها دریافتند که «افرادی که اخبار جعلی را نشر می‌دهند به‌طور معناداری دنبال‌کننده‌های کمتری دارند، معمولاً اعتبارسنجی نشده‌اند و فعالیت کمتری در توییتر دارند». این را آرال می‌گوید. به عبارت دیگر، همین اعضای عادی هستند که اخبار جعلی را نشر می‌دهند.

این تحلیل چیز چندانی در مورد حساب‌های پرطرفداری مانند اینفووارز۲ که عمدتاً اکاذیب را نشر می‌دهند نمی‌گوید. وثوقی می‌گوید «نمی‌گوییم حساب‌های بزرگ و پرطرفدار نقشی در نشر اخبار جعلی ندارند». حرف آن‌ها به‌طور خلاصه این است که حساب‌های نشردهندۀ اخبار کذبْ نسبت به حساب‌های نشردهندۀ اخبار واقعی، به دست افراد بیشتری می‌رسند.

کنند) را نیز مدنظر قرار می‌دهد. جالب است بات‌ها در مجموع اخبار واقعی و جعلی را با نرخی برابر نشر می‌دهند. با این حال مشخص است که سرعت و عمق انتشار اخبار جعلی را باید به انسان‌هایی نسبت داد که آن‌ها را نشر می‌دهند.

هدف از طراحی این پژوهش درک انگیزۀ افرادِ نشردهندۀ اخبار جعلی نبود. آیا این کاربران عمداً اطلاعات غلط را نشر می‌دهند؟ آیا ترول می‌کنند؟ آیا به طعنۀ ریتوییت می‌نمایند؟ این پژوهش حرفی در این مورد نمی‌زند.

اما پژوهشگران توانستند به یک پاسخ احتمالی برسند: اینکه اخبار جعلی تازه‌تر و غیرمنتظره‌تر از اخبار واقعی هستند. اینجا بود که مجموعه داده‌های عظیم به کار آمد. این قضیه برای پژوهشگران قابل مشاهده بود که آیا کاربرانی که اخبار جعلی توییت می‌کنند، قبلاً این اخبار جعلی را در صفحۀ فید (خوراک) خود دیده‌اند یا نه. اگر قبلاً آن را ندیده‌اند، می‌توان آن اخبار را تازه‌تر به حساب آورد.

به گفتۀ آرال «اخبار جعلی به طور قابل‌توجهی تازه‌تر از اخبار واقعی بودند و این با عقل جور درمی‌آید؛ چون وقتی اصلاً در قید واقعیت نباشید، اطلاعات خیلی تازه‌تری به ذهنتان می‌رسد». تحلیل احساسات در این مقالۀ ساینس نشان داد که پاسخ‌های ارائه‌شده به توییت‌های اخبار جعلی خیلی بیشتر از اخبار واقعی حاوی ابزار شگفتی یا انزجار است. شاید به همین خاطر است که اخبار جعلی مرگ سلبریتی‌ها تا این حد در توییتر شایع‌اند: این اخبار غیرمنتظره و احساسی هستند و سخت می‌توان در برابر به اشتراک‌گذاری آن‌ها مقاومت کرد.

پژوهش‌های دیگری هم این فرضیۀ «تازگی» را نشان داده‌اند. بنا به مقاله‌ای در سال ۲۰۱۷ که رند یکی از نویسندگان آن بود، وقتی شرکت‌کنندگان سرتیترهایی را می‌بینند که تکرار می‌شوند، به احتمال زیاد آن‌ها را باور می‌کنند (این امر نتیجۀ چیزی است که به به «اثر حقیقت موهوم»۳ معروف است)، اما احتمالش کمتر است آن‌ها را در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک بگذرانند. پژوهش دیگری دریافت که هر چه بار اخلاقی یا احساسی یک توییت بیشتر باشد، احتمال نشر آن در میان یک گروه با ایدئولوژی خاص بیشتر است.

 

آیا توییتر واقعاً می‌تواند این مشکل را حل کند؟

مشکل پیگیری اخبار از طریق توییتر همین است که بر عمیق‌ترین لایه‌های احساسمان دست می‌گذارد. و اخبار جعلی را هم معمولاً با همین هدف طراحی می‌کنند.

در گفت‌وگویی که با میریام متسگر داشتم، این پژوهشگر دانشگاه کالیفرنیا در سانتا باربارا که دستی در این پژوهش ساینس نداشت می‌گوید «اخبار جعلی برای نشر دادن بسیار مناسب است: هم شوکه‌آور است، هم غیرمنتظره است و هم بر احساسات مردم دست می‌گذارد. فرمول نشر اطلاعات غلط همین است». نقش ابعاد روانشناختی انسان باعث می‌شود تا بسیاری از ما جذب محتوای جعلی شویم و تمایل به نشر آن داشته باشیم.

رند معتقد است که «همکاری ناسالمی میان ترول‌ها و پلتفرم‌ها وجود دارد. درگیر کردن مردم در محتوا برای پلتفرم‌ها خوب است و ترول‌ها هم می‌خواهند محتوای درگیرکننده ایجاد کنند».

این مسیری سخت است که توییتر باید از آن عبور کند. توییتر می‌خواهد مرجع اخبار فوری باشد. این را نیز می‌خواهد که تجربه‌ای درگیرکننده و موثق برای کاربران خود فراهم نماید. این دو هدف شاید همیشه در تضاد باشند. در عین حال، سود این قضیه (تا حدی) به افرادی هم می‌رسد که درگیر محتوای جعلی هستند و آن‌ها را نشر می‌دهند.

برایم سؤال است که آیا شبکه‌های اجتماعی واقعاً روزی می‌توانند این مشکل را حل کنند؟ اگر آن‌ها بخواهند تجربۀ پلتفرمشان کاربرمحور باشد (و اگر الگوریتم‌ها سرنخ‌های ساده‌ای از کاربران بگیرند تا مشخص کنند چه چیز مهم است)، اخبار جعلی همیشه دست بالا را در نشر در این پلتفرم‌ها خواهند داشت.

توییتر پیشرفت‌هایی داشته: بات‌ها را مسدود کرده و در راستای ارزیابی مجدد سلامت گفتگوهای پلتفرم خود فراخوان داده است. این رسانه پژوهشگرانی نظیر آرال را دعوت می‌کند تا اطلاعات غلط را بر روی پلتفرم بررسی کنند. توییتر می‌تواند در کشف توییت‌های سرشار از نظریه‌های توطئه و سرکوب آن‌ها عملکرد بهتری داشته باشد. همچنین می‌تواند کاربران بیشتری را که عمداً اطلاعات غلط را نشر می‌دهند، مسدود نماید.

اما اخبار جعلی فقط برای کسانی جذاب نیست که خواهان نابودی دنیا هستند، بلکه برای بسیاری از ما جذاب است. ما هم عضو توییتر هستیم.

پی‌نوشت‌ها:

• این مطلب را برایان رزنیک نوشته است و در تاریخ ۱۹ مارس ۲۰۱۸، با عنوان «False news stories travel faster and farther on Twitter than the truth» در وب‌سایت ووکس منتشر شده است و وب‌سایت ترجمان در تاریخ ۶ خرداد ۱۳۹۷ آن را با عنوان «انتشار اخبار جعلی توییتر کار کیست؟ من و شما» و ترجمۀ علیرضا شفیعی‌نسب منتشر کرده است.

•• برایان رزنیک (Brian Resnick) گزارشگر وب‌سایت ووکس است. نوشته‌های او مرتبط با علوم اجتماعی و رفتاری، فضا، پزشکی، محیط زیست و اصولاً هر چیزی است که باعث شود بگویید «چه جالب».

 

[۱] Quote retweet

[۲] Infowars

[۳] Illusory truth effect

مرجع: ووکس (منبع:سایت ترجمان)

از «سلبریتی» به «اینفلوئنسر»

شنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۳:۴۵ ب.ظ | ۰ نظر

وسط ماجراهای پرتنش فضای مجازی، عده ای پیدا شدند و گفتند باید آدم خوب های قصه را «اینفلوئنسر» بنامیم، واژه ای انگلیسی به معنای تاثیر گذار. سلبریتی ها هم دم را غنیمت شمردند.

«اگر کاری از نظر جامعه ناپسند است، نامِ آن را عوض کن، خواهی دید که چگونه آن کار تطهیر می شود». این توصیه را بسیاری در طول تاریخ به کار بسته اند و نتیجه هم کمابیش همیشه مطلوبشان بوده است. یک نمونه آن «رشوه» است که به ندرت بتوان کسی را یافت که بتواند یا بخواهد با صدای بلند از آن دفاع کند، اما اگر نامِ‌ آن را عوض کنیم و آن را «شیرینی» یا «هدیه» بنامیم، خواهیم دید که به اذن خدا هیچ کس منتقد آن نخواهد بود و حتی کسانی داد سخت خواهند داد که اخلاقی نخواهد بود که اگر کسی کاری برای تو کرد، در تشکر از او کم بگذاری و همین حداقل «شیرینی» را هم به او ندهی. نمونه دیگرش همین «مطرب» و «رقاصه» است که تا همین چند سال پیش ناسزا حساب می‌ شد، اما وقتی نام آن تغییر کرد و شد، مثلاً، «رقصنده»، دیدیم که حتی با همین «رقاصه‌» های قدیم و «رقصنده» های جدید مصاحبه هم کردند و بسیاری از مردمی که وقتی می خواستند به زنی ناسزا بگویند او را «رقاصه» می خواندند نشستند و با لذت همان مصاحبه ها را دیدند و برای هم تعریف کردند و حتی آهی هم دور هم کشیدند. واضح است که من این جا نمی خواهم موضع گیری اخلاقی کنم و از بحث های بعدی نتیجه بگیرم که آن گروهی که می خواهم از آن ها صحبت کنم «رقاصه» یا شبیه آن هستند؛ العیاذ بالله! این ها تنها مثال است برای این که حرفم را منتقل کنم. حرف این است که اگر چیزی، به غلط یا درست، در جامعه نکوهیده است، می توان با عوض کردنِ نامش آن را تطهیر کرد و دیگر کسی با آن مشکلی نخواهد داشت.

به گزارش مهر حالا، به گمان من چنین اتفاقی برای واژه «سلبریتی» افتاده است. تا پیش از شبکه های مجازی، در دهه های ۶۰ و ۷۰، کسانی در سینما بودند که نامشان «سوپر استار» بود و معمولاً، اگر نه همیشه، از بهترین های نسل خود بودند. دهه ها قبل از آن، کسانی از نویسنده ها و رمان نویس ها بسیار «مشهور» بودند و همیشه در روزنامه ها و مطبوعات بحث از آن ها بود. برای این گروه هم حداقلی از توانایی و استعداد ضروری بود. به گمان این حقیر، دلیلِ این ضرورت، چه در باب سوپراستارها و چه در مورد «مشاهیر»، این بود که کسانِ دیگری بودند که درباره‌ی آنان حرف می‌ زدند و آن افراد باید دلیلی می یافتند تا درباره کسی حرف بزنند.

اما وقتی شبکه های اجتماعی به عرصه آمدند، به عنوان خلف صالح مجلاتِ زرد، ماجرا عوض شد. این بار دیگر این دیگران نبودند که درباره افراد حرف می زدند، این خودِ افراد بودند که تریبون پیدا کرده و می توانستند حرفشان را بزنند. اما این جا هم، در مراحلِ اولیه، یعنی زمانی که وبلاگ ها بسیار فعال بودند، قانون بقای اصلح هنوز حاکم بود.

بعد از این که چند سالی از شوکِ ایجاد وبلاگ گذشت، دیگر بسیاری از وبلاگ هایی که شعرهای احساسی می نوشتند و زیر پستِ وبلاگ های دیگر کامنت می گذاشتند که تبادل لینک کنند و گلی هم کنار کامنتشان می گذاشتند از گردونه حذف شدند و وبلاگ هایی باقی ماندند که، بای نحو، حرفی برای گفتن یا نوآوری ای در شیوه گفتن داشتند. اما وقتی فیس بوک و خصوصاً بعد از آن اینستاگرام و بعد شبکه های پیام رسانی مانند تلگرام آغاز به کار کردند، ماجرا به کلی عوض شد. آن جا دیگر می توانستی به هر نحو، مطلقاً به هر نحو، «فالوور» جمع کنی و برای همین کسانی حتی از «درآوردن شلوار» و مسخره کردن خود و ناسزا گفتن به دیگران هم دریغ نکردند.

همه ی این ها نامِ «سلبریتی» به خود گرفتند و، بنا به طبیعتِ بشر، که همه جا دوست دارد طبقه بالا و طبقه پایین ایجاد کند و کسانی خود را برتر از باقیِ افراد بدانند، در میان سلبریتی ها هم سلسله مراتبی به وجود آمد و کسانی شدند سلبریتی سطح بالا و کسانی هم شدند سلبریتی سطح پایین.

در این میان، برخی از این سلبریتی ها، که عموماً از سینما و تلویزیون به فضای مجازی آمده بودند، کارکردی دوگانه یافتند. اینان هم سلبریتیِ سینمایی یا تلویزیونی بودند و هم سلبریتی مجازی و همین هم باعث شد که بتوانند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشند و قاعدتاً خود را برتر از باقیِ سلبریتی ها می دانستند، می خواستند به قول معروف سفره خود را از این سلبریتی های سطح پایین جدا کنند.

جز این، واژه «سلبریتی»، بعد از ظهورِ آن طبقه سلبریتی های سطح پایین سابق الذکر، دیگر آن بار مثبت خود را از دست داده بود و حتی این جا و آن جا به عنوان ناسزا هم به کار می رفت، بسیار شبیه اتفاقی که پیش از این برای واژه های «ژورنالیستی» و «روشنفکری» افتاده بود و از بار معنایی مثبت، به چیزی در سطح وراجی های احمقانه و دک و پزِ بدونِ ریشه پایین آمده بود. برای همین بود که عده ای، که البته ریشه آن را عده را نمی دانم کجاست، پیدا شدند و گفتند باید آدم خوب های قصه را «اینفلوئنسر» بنامیم، واژه ای انگلیسی به معنای تاثیر گذار.

سلبریتی های فیس بوکی و اینستاگرامی هم این را غنیمت شمردند و همایش و گرد هم آیی برگزار کردند و خود را نه «سلبریتی»، که «اینفلوئنسر» نامیدند و بعد هم اخ و پیف راه انداختند که این سلبریتی ها (یا به اصطلاح، «شاخ های مجازی») فلان اند و نباید مشهورشان کرد، و بعد عده دیگری از همین «اینفلوئنسر» ها هم پیدا شدند و گفتند اصلاً سلبریتی یعنی احمق، و نباید اساساً کاری به کار احمق ها داشت.

جزئیاتِ بحث این جا البته مهم نیست. آن چه مهم است، این است که پدیده، پدیده یکسانی است. عده ای هستند که با استفاده از رسانه ها، حال چه سینما و تلویزیون و چه فیس بوک و تلگرام، مشهور شده اند و البته بعضی آدم حسابی اند و بعضی نه، اما این در اصل ماجرا تغییری نمی دهد. نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که وقتی واژه ای در جامعه بار منفی پیدا می کند، تا آن جا که کسانی به فکر می افتند که نام دیگری برای آن انتخاب کنند، نشان دهنده اتفاقی بسیار فراگیر در جامعه است.

*

در ابتدای بحث از «رشوه» و «شیرینی» و «رقاصه» و «رقصنده» سخن گفتم، اما باید به این نکته توجه کرد که این دو مثال فرقی اساسی با «سلبریتی» و «اینفلوئنسر» دارند. «رشوه» و «رقاصه» در جامعه در کوتاه مدت بار معنایی منفی نیافته اند و مردمانِ کشور ما، تا جایی که یادشان می آید، این دو واژه بار منفی داشته اند (و البته این بدان معنا نیست که بار معنایی منفی آن ها ازلی و ابدی است، اینجا بحث فقط از طول مدتی است که این بار معنایی با این واژگان بوده است). اما «سلبریتی» در جلوی چشمانِ یک نسل چنین تغییری کرده است، درست همان طور که اگر در دهه ۶۰ واژه «روشنفکر» در ذهن مخاطبان کسانی مانند داریوش شایگان، رضا داوری اردکانی و عبدالکریم سروش را تداعی می کرد، اکنون و پس از تغییر نسل همین واژه جوانک های ریشویی را تداعی می کند که تمام روز خود را در کافه و به دنبالِ «مخ زدن» می گذرانند. یکی از عوامل چنین اتفاقی می تواند این باشد که جامعه، به قول آن نظریه پرداز ایرانی، و البته در معنایی کمی متفاوت با منظور او، «جامعه ای کوتاه مدت» است. به این صورت که اتفاقات در جامعه ایران بسیار سریع اند و بسیار هم زود فراموش می شوند. یک دلیل دیگر هم این است که وقتی افراد بیشتری امکان می یابند تا در جمع یا دسته ای حضور داشته باشند، به تبع حضورِ افراد مختلف، و به دلیلِ این که اکثریت افراد «متوسط» اند و نه نابغه یا «خاص» (منحنیِ نرمالِ ویژگی های انسانی را به یاد آورید)، ویژگی هایی به آن گروه نسبت داده می شود.

اگر زمانی تنها دو یا سه تن «روشنفکر» حساب می شدند، قاعدتاً این واژه معنای متفاوتی داشت تا زمانی که تعداد بسیار بیشتری «خود را با این نام می شناسند». اما شاید دلیلِ اساسی تر همین امکانِ تریبون داشتنی است که با ظهور فضای مجازی برای همه به وجود آمده است. وقتی فضای مجازی این امکان را به وجود می آورد که همه، بدون هیچ استثنایی، بتوانند تریبونی مخصوص خود داشته باشند، قاعدتاً افراد بسیاری از پایینِ منحنیِ نرمالِ سواد و هوش و فرهنگ و حتی سلامت روانی هم تریبون دارند و چون چنین افرادی توجه بیشتری به خود جلب می کنند، لاجرم مشهورتر می شوند و باعثِ ننگِ نامِ «سلبریتی».

*

اما به گمانم، هر چند همه این عوامل را دخیل می دانم، دلیلِ «هنجاری» ای هم در کار است. در واقع، حتی کسانی که از بالای منحنیِ نرمالِ سواد و هوش و سلامت روانی به عرصه شهرت پا گذاشته اند، به تدریج به خاطر طبیعتِ فضای مجازی تغییر می کنند، چه این تغییر آگاهانه باشد و چه نا آگاهانه. این پدیده شناخته شده ای است که اگر نویسنده ای یا فیلمسازی فیلم موفقی بسازد، بعد از آن برایش بسیار دشوار خواهد بود که مسیر دیگری در پیش بگیرد و تمایل خواهد داشت همان مسیر را تکرار کند و در نتیجه به مرور ارزش و اهمیت خود را از دست خواهد داد.

اما اینجا و در آخرین بخش این یادداشت می خواهم بر نکته دیگری تاکید کنم، این که «سلبریتی» ها یا «اینفلوئنسر» ها، بعد از چشیدنِ لذتِ شهرت، دیگر نمی خواهند این موقعیت را از دست بدهند و به همین دلیل خود را به جریانِ آب می سپارند. نمونه این پدیده را به آسانی می توان در اینستاگرام یا تلگرام یافت. بازیگر یا کارگردان یا نویسنده ای که به ضرورت رنگِ «پروفایلش» را بنفش می کند، در موقعیتی به تندی از پلیس انتقاد و در موقعیت دیگری به تندی از او حمایت می کند، با فیلترینگ مخالفت می کند و به دولتی که در زمان انتخابات برایش سینه چاک کرده به خاطر قیمت ارز به تندی می تازد، بدون این که ذره ای در هر یک از این امور سررشته ای داشته باشد.

این البته به این معنا نیست که شخص نمی تواند نظر خود را تغییر دهد، هر انسان عاقلی متناسب با شرایط به هرچیزی واکنش نشان می دهد، اما عقلِ روزمره به انسان ها نشان می دهد که کجا تغییرِ موضع است و کجا ریاکاری و سوار شدن بر موج. در واقع، به نظر می رسد که یکی از مهم ترین، اگر نه مهم ترین، دلایلی که باعث شده واژه «سلبریتی» بار منفی پیدا کند این است که مردم، که معمولاً شامه تیزی در این موارد دارند، فهمیده اند که قرار است فقط سرشان کلاه گذاشته شود و طرفشان ارزشی برای حرفِ یک ساعت پیش خود هم قائل نیست.

همین است که همین واژه «سلبریتی» در ایران تبدیل به ناسزا می شود، اما در امریکا یا اروپا واژه ای است کاملاً خنثی که به جمعی اشاره می کند که به هر دلیلی مشهور یا محبوب هستند و زندگی خصوصی شان هم برای مردم جذاب است، اما گمان نمی کنم اگر فکر کنیم تعداد زیادی از مواردی را به یاد بیاوریم که یک سلبریتی هالیوودی هر هفته بیانیه ای سیاسی یا انتقادی صادر می کند.

*

خلاصه کلام این که همیشه در جامعه نشانه هایی هست که به ما نشان می دهد چه اتفاقاتی زیر پوست جامعه جریان دارد و تغییر بار معنایی کلمات یکی از قوی ترینِ این نشانه ها است. اگر زمانی روشنفکران باید این را جدی می گرفتند که واژه «روشنفکر» به عنوان ناسزا به کار می رود و فکری به حال آن چه بر پرنسیپِ آن ها می رود می کردند، شاید امروز چنین جایگاه خود را از دست نمی دادند و اگر امروز، سلبریتی ها جز تغییرِ نامِ خود کاری نکنند، سرنوشتِ واژه «اینفلوئنسر» هم بهتر از «سلبریتی» نخواهد بود.

چالش لودگی در فضای مجازی

سه شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۹:۱۸ ق.ظ | ۰ نظر

فضای مجازی و شبکه های اجتماعی جدا از رهاوردهای مثبت، در چند سال اخیر خطوط قرمز اخلاقی، اعتقادی و عرفی را در فرهنگ ایرانی جابه جا کرده و برخی رفتارهای ناپسند را به سوی عادی سازی سوق داده است.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، مفاهیم اخلاقی، شرعی و عرفی که تا چندی پیش در جامعه تابو و ممنوع تلقی می شد، اکنون با رخنه بی حد و مرز شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام و تلگرام در جامعه و روابط اجتماعی و خانوادگی به رفتاری عادی تبدیل شده است. برخی از این رفتارها به شکلی بیمارگونه در حال رشد هستند. شخصیت های هنجارشکن در صفحه های اجتماعی مجال جولان یافته اند. اگرچه هستند در این میان افراد و گروه هایی که با دغدغه های فرهنگی و زیست محیطی در حال فرهنگ سازی و آموزش به مخاطبان هستند و تا اندازه ای نیز در این زمینه موفق بوده اما گویا بخش زیادی از این فضا به رواج رفتارهای ناپسندی چون زیرپاگذاشتن شرعیات و عرف، تهدید، ناسزاگویی، تظاهر، دروغ، مصرف گرایی و فساد اخلاقی اختصاص یافته است.
نمونه چنین رفتارهایی کم نیستند. جایی که لودگیِ بیشتر، لایک و کامنت بیشتری می گیرد، مردان لباس زنانه می پوشند و ویدئوهایی برای خنداندن مردم می سازند، زنان نیز به ابزاری برای تبلیغات و جلب مخاطب تبدیل شده اند، مسخره کردن دیگران بامزه تلقی می شود، شاخ های مجازی دنبال کننده (فالوئر) های بیشتری دارند، آنجا که ایرانیان به صفحه شخصی یک داور یا بازیکن فوتبال حمله کرده و اعتراض خود را با انواع ناسزا اعلام می کنند، آنجا که انواع مطالبِ به ظاهر طنز را موشکافی کرده و می بینیم در پس آن عادی سازی یک بی اخلاقی یا کم اهمیت ساختن اعتقادات دینی نهفته است، آنجا که والدین یک کودک بدون توجه به بازتاب های فرهنگی و تربیتی برای فرزندان خود صفحه های عمومی ساخته و تصاویر خصوصی خود را با هزاران نفر به اشتراک می گذارند، جایی که بخش زیادی از اختلافات خانوادگی، طلاق و بزهکاری ها به فضای مجازی و ارتباطات غیراخلاقی در پسِ آن ختم می شود. همه و همه پیامدهایی است که به واسطه نفوذ بیش از حد شبکه های اجتماعی نصیب خانواده و فرهنگ ایرانی شده است. جست وجوی چرایی افزایش آسیب های فضای مجازی ما را به عوامل متعددی می رساند.
ورود هر فناوری به جوامع به ویژه کشورهای در حال توسعه با آسیب هایی همراه است مگر اینکه همزمان یا زودتر از ورود، فرهنگ استفاده درست آن نیز آموزش داده شود. ورود شبکه های اجتماعی به ایران با نوعی تاخر فرهنگی همراه بود. تاخیر فرهنگی به معنای فاصله میان ابزار فرهنگی و شیوه مناسب استفاده از آن است. همین مساله بر میزان و گستردگی آسیب های آن افزود. کلاهبرداری های اقتصادی بخشی از آن بود که اکنون با آگاه سازی و هشدارهای پی درپی نیروی انتظامی و پلیس فتا شیوه های کلاهبرداران در این فضا رو شده و آمار آن به طور چشمگیری کاهش یافته است. حضور بدون محدودیت و آموزش کودکان و نوجوانان در این فضا نیز خود معضلی بزرگ است که نهادهای تربیتی خانواده و آموزش و پرورش تنها متولیانی هستند که می توانند آنان را از گزند آسیب های در امان نگه دارند.
سطحی نگری آسیب دیگر فضای مجازی برای افراد فعال در این فضا است. فضایی که انسان را از کتاب خوانی، تفکر عمیق و گفت وگوهای علمی و فلسفی دور می سازد. برای همین روز به روز سرانه کتاب خوانی در کشور و تیراژ کتاب ها و نشریات پایین می آید. افراد ترجیح می دهند ساعت ها روی مبل نشسته و در شبکه های اجتماعی گشت بزنند تا اینکه در یک رویداد یا نشست علمی حضور یابند.
یک سر دیگر گسترش چنین معضلاتی به انبوه مخاطبانی بازمی گردد که سلیقه آنان تا تماشای لودگی های یک جوان فراری به ترکیه یا الگوبرداری از تجملات ساختگی و غیرواقعی یک شاخ اینستاگرام تنزل یافته است. غافل از اینکه بخش زیادی از وقت و پول را پای تماشای تصاویر و ویدئوهایی می گذارند که نه تنها ذره ای آگاهی و پیشرفت علمی نصیب شان نمی کند بلکه ناخواسته تمایل به زیر پاگذاشتن اخلاقیات در آنان تقویت می شود. برای مبارزه با چنین مخاطبانی چندی پیش هشتگ «احمق ها را معروف نکنیم» در فضای مجازی راه اندازی شد. دنبال نکردن صفحه های مبتذل که گردانندگان آن با لودگی به دنبال اشاعه بی اخلاقی و جلب تایید دیگران برای کسب درآمد هستند، مناسبت ترین راه برای مقابله با این معضل است.
جای خالی برنامه ریزی برای استفاده از اوقات فراغت و کمبود امکانات تفریحی و رفاهی نقش مهمی در اختصاص وقت بیش از اندازه افراد به فضای مجازی دارد. این شرایط در شهرهای کوچک بحرانی تر است چرا که در سال های اخیر شاهد ساخت مرکز و اماکن تفریحی در کلانشهرهایی مانند تهران، اصفهان، تبریز و مشهد بوده ایم. فراهم آوردن امکانات تفریحی و فرهنگی برای گذران اوقات فراغت مردم را از این فضا دورساخته و به حضور در فضاهای جمعی مجبور می سازد.
در یک کلام شبکه های اجتماعی فرهنگ ایرانی، اخلاق، باورهای دینی و هویت ملی را نشانه رفته اند. مولفه های ارزشمند اخلاقی مانند ادب، احترام، دینمداری، عرق ملی، صداقت و ساده زیستی جای خود را به توهین، مصرف زدگی، تجملات، دروغ، لودگی و ناسزاگویی داده است. بنابراین، تشخیص سره از ناسره در فضای مجازی و ایجاد مرزهای اخلاقی و فرهنگی در استفاده از این فضا، تنها با آگاهی بخشی و آموزش شیوه استفاده از فناوری امکان پذیر خواهد بود.
به طور کلی در بحث آسیب های اجتماعی و فرهنگی برای به نیل به پیشگیری، مقابله و راهکار باید دست به دامن آموزش و آگاهی شد. در مورد آسیب های فضای مجازی و مقابله با گسترش فرهنگ لودگی در این فضا، باید با آموزش و هشدار نسبت به عواقب آن افراد را در به کارگیری از این فضا هوشیار ساخت. در این رابطه مسئولان فرهنگی، برنامه ریزان آموزشی و فعالان شورای عالی فضای مجازی بار بزرگی بر دوش دارند تا با تقویت هویت فرهنگی و ملی کودکان در مدارس و آموزش استفاده درست از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، تا حد امکان جامعه را از آسیب های آن مصون نگه دارند. بی شک مقابله قهری با چنین فضاهایی نه تنها آسیب ها را کاهش نخواهد داد بلکه افراد را به استفاده از آن به طرز بی رویه ای ترغیب خواهد کرد.

2018: سال سانسور رسانه‌های اجتماعی

يكشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۲:۰۹ ب.ظ | ۰ نظر

سپتامبر گذشته ترزا می غول های رسانه های اجتماعی را تهدید کرد که آنها باید محتوایی را که مورد تایید دولت نیست از سایت های خود بردارند.

 سال 2018 با کارزاری بین المللی برای سانسور اینترنت آغاز شده است. نباید چندان تعجب آور باشد که این اتفاق از قبل نیز در دست انجام بوده است. نشانه های آن نیز به وضوح قابل مشاهده بود. هم اکنون در سراسر جهان غول های فناوری درحال دریافت درخواست های سیاسی از سوی دولت ها برای اعمال محدودیت در آزادی بیان هستند. کنوانسیون حقوق بشر اروپایی مثل بسیاری توافقات دیگری که در آمریکا به این سرنوشت دچار شده اند، در انگلیس درحال کنار گذاشته شدن است. تلاشی همه جانبه برای بستن دهان رسانه های اجتماعی و کارکرد آنها در جریان است.

انگلیس از هیچ نظر یک سرمشق کامل برای این  فضیلت به حساب نمی آید. سپتامبر گذشته ترزا می غول های رسانه های اجتماعی را تهدید کرد که آنها باید محتوایی را که مورد تایید دولت نیست از سایت های خود بردارند. البته این کار با نام قرار دادن تروریسم در صدر فهرست و به عنوان محرک اصلی این درخواست ها آغاز شد، اما کار به همین جا پایان نگرفت. دیوید کامرون می خواست محتوایی را که می توانستند با شورشگری مرتبط باشند ممنوع کند. سپس نوبت به فعالیت های مجرمانه رسید.

سرویس خبری مالی بلومبرگ  مطلبی تحت عنوان «به سال 2018 خوش آمدید: سال سانسور رسانه های اجتماعی» منتشر کرد که با این جملات آغاز می شود: «در سال جاری اصلا به این خیال نباشید که رسانه های اجتماعی خدمات محوری خود را یعنی یک پلتفرم سانسور نشده برای هر دیدگاه قابل تصوری ارائه دهند. سانسور پیشاپیش آغاز شده است و در حال شدیدتر شدن نیز هست.»

تحولاتی که در چند روز گذشته شاهد بوده ایم عبارتند از:

- روز اول ژانویه دولت آلمان «قانون تشدید نظارت های شبکه» را به اجرا گذاشت که تهدید می کند شرکت های رسانه های اجتماعی اگر بلافاصله محتوایی که قابل اعتراض تلقی می شود، از سایت های خود حذف نکنند تا 50 میلیون دلار جریمه شوند. هم گروه های تجاری آلمان و هم سازمان ملل هشدار داده اند که این قانون به شرکت های فناوری انگیزه های لازم را برای محدود کردن آزادی بیان تضمین شده خواهد داد.

- روز سوم ژانویه امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه در گامی دیگر برای محدود کردن بیشتر آزادی بیان در قالب تهمیدات سختگیرانه ای که در شرایط اضطراری به اجرا گذاشته می شود، قول داد ممنوعیتی را در طول چرخه های انتخاباتی در مورد چیزی که «اخبار جعلی» نامیده می شود، به اجرا بگذارد. این حرکت ها از سوی فرانسه و آلمان به از سرگیری درخواست هایی برای اجرای یک قانون سانسور در کل اتحادیه اروپا انجامیده است.

- روز 28 دسامبر نیویورک تایمز گزارش کرد که فیس بوک حساب کاربری رمضان کادیروف سرکرده جمهوری چچن را تحت این عنوان که او به فهرست تحریم های آمریکا اضافه شده، حذف کرده است. همانطور که اتحادیه آزادی های مدنی آمریکا خاطر نشان کرده، این کار سابقه ای را می گذارد که به طورکلی این آزادی عمل را به دولت آمریکا می دهد که صرفا با قرار دادن نام افراد در یک فهرست تحریم های اقتصادی، راه آزادی بیان را در سراسر جهان سد کند.

- فیس بوک همچنان به بستن حساب های کاربری فلسطینی ها ادامه می دهد و به درخواست مقامات اسرائیلی بیش از 100 حساب کاربری را حذف کرده است.

این اقدامات در پی تصمیمی صورت گرفته اند که از سوی دولت ترامپ برای از بین بردن بی طرفی اینترنت اتخاذ شده و به شرکت های فناوری مجوز سانسور و سد کردن دسترسی به وب سایت ها و خدمات را می دهد.

در ماه آگوست وب سایت ورلد سوسیالیست برای اولین بار گزارش داد که بزرگ ترین موتور جستجو(یک سرنخ: نام این موتور با گ شروع می شود) در حال سانسور کردن وب سایت های دست چپی و ضد جنگ پیشرو هستند. این شرکت با اعمال تغییراتی در الگوریتم های جستجوی خود مدعی شده که از نظر سیاسی بی طرف است و هدف آن فقط ارتقا دادن «محتوای موثق تر» و  کاستن از «گمراه کردن های فاحش، کم کیفیت، اهانتگر یا اطلاعات غلط است.»
سایت های بی شمار دیگر همچنان کاهش شدید سطح ترافیک جستجو را در سراسر سال گذشته گزارش می دهند و نشانه های چندانی دال بر تغییر این وضعیت به چشم نمی خورد. این تاکتیک ها در نهایت سایت های مستقل بیشتر و بیشتری را وادار به خروج از این میدان خواهد کرد.

بلومبرگ در ادامه می گوید: «حجم فزاینده ای از تحقیقاتی وجود دارد که مدل های کسب و کار پلتفرم های اینترنتی، عاملی  موثر در گسترش اخبارجعلی و همچنین نظرات نفرت پراکنانه هستند. قانونگزاران باید به جای  هدر دادن وقت بر سر تک و توک موارد در آلمان و هرجای دیگر، به شالوده اصلی این مشکل یعنی گمنامی  بپردازند. بدون این کار فیس بوک های جهان روزگار بسیار دشوارتری را در  افزایش دادن شمارکاربران خود، اجتناب از پاسخگویی حقوقی بابت محتوای منتشره و تداوم پول درآوردن از محتوایی که خودشان درخلق آنها کمک نمی کنند، خواهند داشت. محدودیت های سانسور گزینشی و توانایی اوباش اینترنتی مزدبگیر و فعالان ثابت قدم برای عبور از آن در سال جاری و در کنار آن نیاز به یافتن راه هایی بهتر جهت حصول اطمینان از اینکه شرکت های رسانه های اجتماعی به صف رسانه های مسئول می پیوندند، آشکارتر خواهد شد.»

به گزارش الف سایتwsws.org  می نویسد: «اکنون هیچ کس نمی تواند ادعا کند که غول های بزرگ فناوری، در هماهنگی نزدیک و فعالانه با دولت های کشورهای قدرتمند و سازمان های اطلاعاتی، در حال پیش بردن یک کارزار گسترده و سیستماتیک برای اعمال سانسور در اینترنت نیستند.»
نخبگان حاکم در سراسر جهان، از طریق تلاش برای خفه و سرکوب کردن آزادی بیان در اینترنت در کسوت نادرست مبارزه با «اخبار جعلی» و «تبلیغات بیگانه»، در حال برخورد کردن با این فشار تکنولوژیک هستند. و مشکل این است که طرف برنده این بازی هم آنها خواهند بود.
در برابر تلاش ها برای مهار و کنترل رسانه های اجتماعی و آزادی بیان باید مقاومت کرد، اما در این مقاومت هیچ نشانه ای از قد علم کردن در برابر این چالش دیده نمی شود.

نوشته: سایت ترو پابلیکا

حتی اگر هرگز عضو فیس بوک نبوده باشید یا برای مدت طولانی وارد حساب کاربری خود در فیس بوک نشده باشید، این شبکه اجتماعی باز هم فعالیت ها و اقدامات شما در جهان مجازی را ردگیری می کند.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از بیزینس اینسایدر، مشکل جدی این است که راه حلی قطعی و اطمینان آور برای متوقف کردن جاسوسی های فیس بوک از کاربران جهان مجازی وجود ندارد و مدیران این شبکه اجتماعی برای جمع آوری اطلاعات از فعالان اینترنتی به هر شیوه ممکن متوسل می شوند.

به گفته دیوید بیسر رئیس واحد مدیریت تولید شرکت فیس بوک،این شبکه اجتماعی کاربرانی را که از وب سایت های مختلف استفاده می کنند یا کاربر برنامه های تلفن همراه گوناگون هستند، زیر نظر دارد و بر مبنای لایک ها و به اشتراک گذاری های کاربران اطلاعات مفصلی در مورد شخصیت و ویژگی های اخلاقی و حرفه ای افراد جمع آوری می کند.

تعداد زیادی از برنامه های یادشده به کاربران امکان می دهند با استفاده از اطلاعات کاربری خود در فیس بوک از امکاناتشان استفاده کنند و از همین رو دسترسی به حجم بی سابقه ای از داده ها به همین شکل ممکن می شود.

به گفته بیسر، وقتی که کاربری از یک سایت بازدید کرده یا یک app را باز می کند، فیس بوک هم اطلاعات مربوط به آن را دریافت می کند؛ حتی اگر آن فرد در شبکه اجتماعی مذکور حساب کاربری نداشته باشد.

یکی دیگر از اطلاعاتی که توسط فیس بوک جمع آوری می شود، آدرس آی پی یا پروتکل اینترنتی فرد است. اطلاعات مربوط به سیستم عامل مورد استفاده و تاریخچه استفاده از مرورگر هم به همین شکل به دست فیس بوک می افتد. آدرس آی پی برای شناسایی موقعیت جغرافیایی فرد مورد استفاده قرار می گیرد و اطلاعات کوکی ها هم تاریخچه بازدید از وب سایت های مختلف را در اختیار فیس بوک قرار می دهد.

به گفته سخنگوی فیس بوک، افرادی که کاربر آن نیستند نمی توانند دریابند این شبکه اجتماعی چه اطلاعاتی را در مورد آنها جمع آوری می کند و قادر به متوقف کردن این روند هم نیستند. علت این مساله آن است که آنها در فیس بوک حساب کاربری ندارند. در واقع فیس بوک از این طریق تلاش می کند کاربران را به طور مستقیم به بازکردن حساب در شبکه اجتماعی یادشده ترغیب کند.

بدیهی است که فیس بوک نمی تواند از اطلاعاتی که از کاربران غیرعضو جمع آوری کرده برای نمایش آگهی های تبلیغاتی استفاده کند و این نوع رفتارها محدود به کسانی است که در فیس بوک عضویت دارند. به گفته سخنگوی فیس بوک، این شرکت از طراحی نمایه مخفی یا سایه هم برای افراد غیرعضو در فیس بوک بر اساس فعالیت های عمومیشان خودداری می کند.

سخنگوی فیس بوک در این مورد گفته است: اگر شما کاربر فیس بوک نباشید، ما می توانیم شما را بر اساس چنین اطلاعاتی شناسایی کنیم یا از این اطلاعات برای شناسایی هویت شما استفاده کنیم. اما فیس بوک می تواند به شیوه های مختلف افراد را به عضویت ترغیب کند. این شرکت همچنین می تواند داده های انبوه جمع آوری شده در مورد کاربران را در اختیار مدیران سایت ها و appها قرار دهد تا آنها در مورد تعداد کاربران خدمات وابسته به خود و غیره اطلاعات بیشتری کسب کنند. از این لحاظ فیس بوک مانند یک شرکت خدمات تحلیلی تحت وب عمل می کند.

اما موضوع در مورد کاربران فیس بوک که وارد این سایت نشده اند، اما از برنامه های تلفن همراه و وب سایت های مختلف استفاده می کنند، متفاوت است. فیس بوک نه تنها فعالیت های این افراد را ردگیری می کند، بلکه این فعالیت ها را با حساب های کاربری آنان مرتبط می سازد و از  مجموعه این اطلاعات برای ارسال آگهی های هدفمند برای کاربران بهره می گیرد.

اگر چه کاربران با استفاده از بخش تنظیمات فیس بوک می توانند جلوی انتقال اطلاعات جمع آوری شده از خود برای نمایش آگهی های هدفمند را بگیرند، اما نمی توانند به طور کلی مانع از جمع آوری کل این اطلاعات شوند و فیس بوک به هر حال اطلاعات خصوصی مربوط به نحوه استفاده از سایت ها و خدمات مختلف را جمع آوری می کند. البته می توان با استفاده از برخی برنامه های بلوکه کننده ردگیری های اینترنتی جلوی سوءاستفاده گسترده از اطلاعات خصوصی کاربران را گرفت.

شگرد شبکه‌های اجتماعی در ترویج مواد مخدر

دوشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۷، ۰۱:۳۶ ب.ظ | ۰ نظر

کارشناسان ارشد حوزه انتظامی و مبارزه با مواد مخدر نسبت به نقش پررنگ شبکه های اجتماعی در اعتیاد جوان ها و تبلیغات دروغین آن ها هشدار می دهند.

بر اساس آمار، ۳  آسیب اعتیاد، طلاق، فقر و بیکاری درصدر آسیب‌های امروزی جامعه قرار دارند. در این میان کاهش سن اعتیاد در کشور و ورود مواد مخدر جدید، موضوعی است که باعث نگرانی مسئولان ذی ربط شده است.

پیش از این اعتیاد بیشتر در میان طبقه محروم جامعه رواج داشت؛ طبقه ای که عمدتا به دلیل فقر فرهنگی و اجتماعی به سمت آسیب ها گرایش پیدا می کردند اما بر اساس آمارهای موجود با وجود آنکه محرومین و نیازمندان و افراد ناآگاه و کم‌سواد بیشتر در معرض اعتیاد هستند اما اعتیاد در تمام گروه‌ها و طبقات اجتماعی از نیازمندان و توانگران، تحصیلکرده‌ها و غیرتحصیلکرده‌ها، شیوع داشته و رو به گسترش است. در این میان کارشناسان معتقد هستند که مواد مخدر جدید و تبلیغات پیرامون آن ها باعث شده است که نوجوان ها و اقشار تحصیل کرده نیز به دام استفاده از مواد مخدر بیفتند.

به اعتقاد کارشناسان، آموزش مهارت های زندگی در سنین پایین و آشنا کردن نوجوان ها با مواد مخدر جدید و شیوه های تبلیغی آنها، مهمترین راه مبارزه اجتماعی با اعتیاد است.

 

قدرت نه گفتن را به نوجوان ها بیاموزیم

سردار منتظرالمهدی در نشست خبری خود بیان کرد: برای سالم سازی جامعه باید قدرت (نه گفتن) به پیشنهادهای آسیب زا را در نسل جوان تقویت کنیم چرا که آسیب های اجتماعی جزء لاینفک زندگی در جوامع بشری است و نمی توان اثرات آن را نادیده گرفت.

معاون اجتماعی ناجا خاطرنشان کرد: خانواده و مدرسه از مهمترین پایگاه های تقویت شخصیت افراد هستند و آموزش های این دونهاد تعیین کننده آینده و سرنوشت نسل جوان کشور هستند.

وی تاکید کرد: پیشگیری از آسیب های اجتماعی یکی از اولویت های ناجا در تحقق منویات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) است و پلیس دراین خصوص برنامه های متعددی دارد.

معاون اجتماعی ناجا افزود: باید مهارت تاب آوری روانی را در برابر مسائل و مشکلات در نسل جوان تقویت کنیم تا در برابر آسیب های اجتماعی واکسینه شوند.

سردار رحیمی رئیس پلیس پایتخت نیز در گفتگو با خبرنگار مهر بر قدرت «نه» گفتن تاکید کرد و گفت: با توجه به گردش مالی بسیار بالا در حوزه مواد مخدر و نوآوری های فراوان قاچاقچیان در این عرصه،‌ ما باید گام اصلی را در پیشگیری و آموزش قرار دهیم، در قدرت «نه» گفتن به پیشنهادهای نادرست.

وی افزود: در این زمینه نقش خانواده ها بسیار حائز اهمیت است. خانواده ها باید با هشیاری نسبت به این مسائل ورود کنند.

 

شبکه های اجتماعی و اغفال نوجوان ها

سردار منتظر المهدی معاون اجتماعی نیروی انتظامی با اشاره به فعالیت شبکه های اجتماعی تاکید کرد: مسدود شدن روزانه حدود ۲۰۰ کانال که در حوزه انواع جرایم فعالیت می کنند نشان از چیره دستی پلیسی دارد که پشت پرده دستان ناپاک را آشکار کرده و نقاب از رخ شیادان بر می دارد؛ هر چند که ضرورت ارتقاء دانش رسانه ای و سواد فضای مجازی کاربران برای ناکام ماندن مجرمان کاملا احساس می شود.

وی با بیان این که در فضای مجازی، ۴۶ درصد از جرایم در تلگرام و ۲۵ درصد در اینستاگرام رخ می دهد، گفت: بیشترین جرایم در حوزه کلاهبرداری های مالی و برداشت های غیرمجاز با ۳۵ درصد است؛ در مرحله دوم فروش و تبلیغات مواد مخدر قرار دارد که در این زمینه شناسایی و برخورد با ۳ هزار و ۳۲۰ کانال، گروه و سایت از جمله فعالیت های مردان تیز بین پلیس فتاست که مجرمان حقیقی در پس فضای مجازی را  به طرفه العینی شکار می کنند.

این روزها بر اساس آماری که پلیس اعلام می کند، سوداگران مرگ و فروشندگان مواد مخدر، بر روی شبکه های مجازی تمرکز کرده اند و با توجه به گرایش جوان ها به این فضا، هر روز نیز بر میزان فعالیت آن ها در این شبکه ها افزوده می شود.

رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر نیز در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به تغییری که در الگوی مصرف مواد مخدر درحال شکل‌گیری است، گفت: این تغییر رفتار را می توان در رواج مخدرهای جدید و گرایش به مصرف مخدری مانند گل که یکی از مشتقات گیاه شاهدانه است مشاهده می‌شود.

سرهنگ بخشنده ادامه داد: متاسفانه با رشد روز افزون شبکه های اجتماعی در فضای مجازی، افرادی شیاد از این طریق قصد فروش مواد مخدر در این شبکه ها را دارند که به صورت روزانه شاهد تبلیغات دروغین آن ها در سایت ها هستیم.

وی توضیح داد: گرایش به سمت استفاده از این ماده قابل توجه است و می توان گفت حدود ۱۲ درصد کشفیات ما را این ماده مخدر به خود اختصاص داده است. این مواد جدید، چون در داخل کشور تولید می‌شوند، سختی‌های مواد سنتی را برای رسیدن به تهران ندارند، چرا که خیلی از آن‌ها حتی در اطراف تهران یا پایتخت تولید می‌شوند.

سرهنگ محمد بخشنده به شبکه‌های اجتماعی اشاره کرد و گفت: پروسه تولید مواد مخدر جدید کاملا متفاوت است و حتی توزیع آن نیز آهسته آهسته به سمت شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی می‌رود ما موارد بسیاری از دستگیری ها را داریم که در شبکه های اجتماعی نسبت به فریب نوجوان ها اقدام کرده اند .

وی افزود: با توجه به تبلیغات گسترده، اثرگذاری شبکه‌های اجتماعی و دوره حساس آغاز جوانی، این خانواده‌ها هستند که نباید از مسئولیت شانه خالی کنند و برای شناخت مواد مخدر جدید، شناخت آثار آن‌ها و برای فرزندانشان وقت بگذارند.

رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ، با بیان اینکه کارشناسان فتای پلیس مبارزه با مواد مخدر فاتب، به صورت شبانه روزی فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را برای شناسایی سوداگران مرگ در فضای مجازی، رصد می کنند، تصریح کرد: در صورت مشاهده موارد خلاف و موضوعات مجرمانه در زمینه تبلیغ و یا فروش مواد مخدر و روانگردان در فضای مجاری، با متخلفان برابر قانون و مقتدرانه برخورد خواهد شد.

وی ادامه داد: کارشناسان فضای سایبری این پلیس با رصد های مدام و مستمر خود سعی می کنند ضمن ایجاد امنیت در فضای مجازی از آسیب های موجود در این فضا که جوانان و به ویژه خانواد های آنان را تهدید می کند پیشگیری نمایند.

 

باید از ظرفیت شبکه های مجازی برای بازدارندگی بهره برد

رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب که شبکه های مجازی و تبلیغات می تواند در زمینه کاهش مصرف هم مفید باشند و نیاز به برنامه ریزی ویژه در این زمینه داریم گفت: نمی توان چشم را بر آثار چشمگیر تبلیغات منفی درباره این مواد بست. به عنوان مثال بر اساس آمار، کشفیات ما در حوزه قرص اکس و کراک به دلیل تبلیغات منفی تقریبا به صفر رسیده است.

سرهنگ بخشنده ادامه داد: وقتی از معتادان می پرسیم چرا دیگر سراغ کراک نمی روید می گویند چون بدن آدم کرم می زند. تاثیر این موضوع به حدی بوده که کراک الان به تاریخ پیوسته است. به همین دلیل نگاه ما ورود جدی تر خانواده ها از یکسو و توجه به نقش ها و اثرگذاری های شبکه های اجتماعی برای آگاه سازی جوان ها و نوجوان هاست.

سردار احمدرضا رادان رئیس مرکز مطالعات راهبردی نیروی انتظامی نیز در گفتگو با خبرنگار مهر عنوان کرد: نیروی انتظامی، قوه قضائیه، جامعه و مدرسه، همگی در این زمینه نقش دارند اما خانواده نقش اصلی را دارد چرا که خانواده کودک را به مدرسه و جامعه راهی می کند و او را از جامعه و مدرسه تحویل می گیرد. نتیجه این است که خانواده ها اول باید این موضوع را بفهمند، آموزش بگیرند، شاخص ها، علائم و مسیرها را بیاموزند و همراه فرزندانشان باشند.

سردار رادان تاکید کرد: خانواده هایی که فرزندان را فقط به مدرسه و جامعه می سپارند و از خودشان غافل می شوند معمولا آسیب می بینند. نقش اول و پله اول با خانواده است و گام اول همیشه تاثیرگذارترین است؛ خانواده ها نباید این موضوع را فراموش کنند. خانواده ها باید با شناخت از مواد مخدر جدید و تاثیر آن ها، و همچنین رصد کردن شبکه های اجتماعی بویژه شبکه هایی که فرزندانشان در آن ها عضو هستند، نقش اصلی را در بازدارنگی ایفا کنند.

واقعیت این است که با توجه به گسترش اعتیاد در قشر جوان و نوجوان و گرایش این قشر به مواد مخدر جدید، مسوولان و دستگاه‌های دست اندرکار مبارزه با مواد مخدر باید به نقش پررنگ خانواده‌ها برای تحقق رویکرد اجتماعی مقابله با اعتیاد بپردازند؛ امروزه شبکه های اجتماعی برای حضور خانواده‌ها در این مسیر مهم می توانند بهتر عمل کنند و ضرورت دارد مطالب آموزشی، پیشگیری، مقابله و درمان از طریق این شبکه ها به آنها اطلاع‌رسانی شود.

بر اساس نتایج پژوهشی جدید، استفاده زیاد از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌تواند اثرات متفاوتی روی بهزیستی نوجوانان داشته باشد. بنا بر این نتایج، استفاده از رسانه‌های اجتماعی در ده‌سالگی می‌تواند به‌زیستی را در دختران نوجوان کاهش دهد.

به گزارش ایسنا، به نقل از BMC Public Health، پژوهشگران در دانشگاه اسکس و UCL رابطه‌ای میان افزایش زمان صرف شده در شبکه‌های اجتماعی در اوایل نوجوانی (10 سالگی) و کاهش به‌زیستی در اواخر نوجوانی (10 تا 15 سالگی) در دختران نوجوان یافته‌اند.

دکتر کارا بوکر، یکی از پژوهشگران فوق، در این خصوص می‌گوید: «یافته‌های ما نشان می‌دهند که نظارت بر تعاملات اولیه در رسانه‌های اجتماعی، به‌خصوص برای دختران، اهمیت زیادی دارد. چراکه این موضوع می‌تواند بعدها در به‌زیستی آن‌ها در دوران نوجوانی و شاید حتی در طول بزرگ‌سالی تاثیر بگذارد.»

نویسندگان این مقاله دریافته‌اند که دختران نوجوان، بیشتر از پسرها از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند و تعاملات افراد فوق در چنین رسانه‌هایی، با افزایش سن هم در دختران و هم در پسران افزایش می‌یابد.

در پژوهش مورد اشاره، حدود نیمی از دختران در سن 13 سالگی، روزانه بیش از 1 ساعت در رسانه‌های اجتماعی تعامل می‌کردند، ولی در پسران این رقم، یک‌سوم بود.

در سن 15 سالگی، هر دو جنس استفاده از رسانه‌های اجتماعی را افزایش دادند اما دختران هنوز هم بیشتر از پسران از رسانه اجتماعی استفاده می‌کردند. بر این اساس، 59درصد از دختران و 46 درصد از پسران روزانه یک ساعت یا بیشتر، از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کردند.

نتایج بررسی‌های تیم پژوهشی نشان داد که به‌زیستی در طول نوجوانی، هم در پسران و هم در دختران کاهش یافت و این از نمرات شادی و دیگر جنبه‌های بهزیستی منعکس گردید.

دکتر بوکر می‌گوید: «بااین‌حال در پسران، رابطه‌ معنی‌دار و قابل‌توجهی میان استفاده از رسانه‌های اجتماعی و به‌زیستی یافت نشد. لذا دیگر عوامل، مانند مقدار زمانی که صرف بازی می‌شود، می‌تواند با کاهش مشاهده‌ شده در به‌زیستی پسران ارتباط داشته باشد.»

در این مطالعه، از داده‌هایی استفاده شد که از سال 2005 تا 2009 جمع‌آوری شدند و نشان می‌دادند که به‌طورکلی 9.859 نوجوان انگلستانی بین 10 تا 15 ساله، در یک روز عادی که به مدرسه می‌روند چند ساعت را صرف تعامل در سایت‌های رسانه‌های اجتماعی می‌کنند.

محققان دریافتند که در طول نوجوانی، نمرات شادکامی دختران تا حدود سه نمره، از 36.9 به 33.3 و نمرات شادکامی پسران دو نمره، از 36.02 به 34.55 افت کرد. پژوهشگران نتیجه گرفتند اگرچه به‌زیستی کلی برای هردوی آن‌ها، کاهش می‌یابد، ولی این کاهش در دختران به‌طور قابل‌توجهی بیشتر است.

این یافته‌ها، بار دیگر اهمیت مراقبت بیشتر از نوجوانان بالاخص دختران را در مقابل استفاده بیش‌ازحد از شبکه‌های اجتماعی، نشان می‌دهد

رئیس پلیس پایتخت گفت: ارتکاب بیشترین جرایم فضای مجازی در بستر شبکه های اجتماعی صورت گرفته است.

به گزارش مهر، رئیس پلیس پایتخت گفت: بیشترین جرایم فضای مجازی در بسترشبکه های اجتماعی رخ داده است.

سردار حسین رحیمی اضافه کرد: سال گذشته فراوانی پرونده های متشکله در پلیس فتای تهران بزرگ مربوط به هتک حیثیت، نشر اکاذیب و کلاهبرداری های رایانه ای بوده است.

وی افزود: پلیس فتای پایتخت در سالی که گذشت موفق به کشف ۷۱ درصدی جرایم ارتکابی گردید.

سردار رحیمی تاکید کرد: شهروندان در محافظت ازحریم خصوصی خود در فضای مجازی هوشیار باشند.

به‌جای اینستاگرام، در گوگل بچرخید

پنجشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۷، ۱۲:۳۲ ب.ظ | ۰ نظر

ست استفنز-دیویدویتز (نیویورک تایمز) - وقتی در شبکه‌های اجتماعی، مخصوصاً اینستاگرام یا فیس‌بوک، پرسه می‌زنیم، اغلب افسرده می‌شویم. همه در حال خوش‌گذراندن و تفریح و خرید وسایل جدید هستند و ما درگیر بیماری و خستگی و کار بی‌پایان.

اینترنت ما را به جان هم می‌اندازد؟

چهارشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۷، ۰۱:۴۳ ب.ظ | ۰ نظر

نیکلاس کار، بوستون گلوب — روز یکشنبه، عید پاک، مردی در شهر کلیولند حین کشتن فردی ۷۴ ساله که به‌صورت اتفاقی انتخاب کرده بود از خودش فیلم گرفت و ویدئوِ آن را در فیس‌بوک منتشر کرد.

فراز و فرود شبکه‌های اجتماعی در سال 96

پنجشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۷، ۰۱:۱۲ ب.ظ | ۰ نظر

میثم لطفی - کارشناسان معتقدند که در حال حاضر دست‌کم 60 درصد افراد بالای 12 سال در کشور حداقل در یک شبکه اجتماعی عضویت دارند و این در حالی است که مردان ایرانی پنج درصد بیشتر از زنان این قبیل فضاها را مورد استفاده قرار می‌دهند.

پایان عصر شبکه‌های اجتماعی دور از تصور نیست

سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۰۳:۴۹ ب.ظ | ۰ نظر

نیک بیلتون - مترجم: بابک طهماسبی - چندماه قبل، شان پارکر، اولین رئیس فیس‌بوک، حرف‌هایی زد که داغ دل خیلی‌ها را تازه کرد. پارکر تایید کرد که فیس‌بوک و دیگر شبکه‌های اجتماعی، آگاهانه و عامدانه، از نقصان‌های روان‌شناختی انسان‌ها سوءاستفاده می‌کنند تا کاربرانشان را هرچه بیشتر درگیر کنند. دقیقاً مثل نوعی اعتیاد

بسیاری آمریکای پیش از جنگ داخلی را یک فانتزی پیشرو تصور می‌کنند: مردانی با سبیل‌های چخماقی که در سالن‌های گردوخاک‌گرفته لم داده‌اند و عرق ذرت بالا می‌اندازند و صدای پیانو هم در پس‌زمینه می‌آید. ولی در واقعیت، زندگی در آن روزگار کثیف‌تر از این حرف‌ها بود: آمریکایی‌ها پس از فراغت از کار وقت خود را در شیره‌کش‌خانه‌های کاملاً قانونی با کشیدن هروئین می‌گذراندند. در سال ۱۸۸۵ میلادی تریاک و کوکائین را حتی به بچه‌ها هم می‌دادند تا مرهمی باشد بر درد دندان درآوردن. «قطره کوکائین برای دندان‌درد»، که با شعار «تسکین فوری» تبلیغ می‌شد، بسته‌ای ۱۵ سنت فروخته می‌شد. امروزه، در میانه بحران مواد مخدر، وقتی این را می‌شنویم، بی‌بروبرگرد تعجب می‌کنیم و می‌پرسیم: «واقعاً چه فکری پیش خودشون می‌کردن؟»
من نیز غالباً همین تعجب و سوال را دارم وقتی به شبکه‌های اجتماعی و تسلط فعلی‌شان بر جامعه فکر می‌کنم. آیا نسل‌های آینده در ده یا بیست یا صد سال آینده به امروز ما خواهند نگریست و با سردرگمی خواهند پرسید درست است که این شبکه‌های اجتماعی فوایدی داشتند ولی با وجود شواهدی مبنی‌بر اینکه این پلتفرم‌ها در حال نابودکردن جامعه بودند، چرا نسلی از انسان‌ها اینقدر به آن‌ها باور داشتند؟ شواهدی همچون اینکه تروریست‌ها از این شبکه‌ها برای عضوگیری استفاده می‌کنند، این شبکه‌ها باج‌گیری را تسهیل می‌کنند، اضطراب را افزایش می‌دهند و انتخاباتمان را خراب می‌کنند. البته برخی از افرادی که این شبکه‌های اجتماعی را ایجاد کرده‌اند امروز مطمئن نیستند که این‌ها اصولاً فایده‌ای هم دارند. یک ماه پیش، نوشته‌ای منتشر کردم که به‌تفصیل شرح می‌داد برخی از نخستین کارمندان فیس‌بوک اینک هیولایی را می‌بینند که خودشان خلق کرده‌اند. چنان‌که یکی از نخستین کارمندان فیس‌بوک به من گفت: «شب‌ها در جایم دراز می‌کشم و به چیزهایی فکر می‌کنم که در آن روزهای نخستین خلق کردیم و اینکه چه کاری می‌توانستیم بکنیم تا از این محصول این‌طور استفاده‌هایی نشود».
پس از انتشار آن نوشته، منتظر ایمیل‌ها و پیام‌های خشمناک کارمندان سابق و فعلی فیس‌بوک و توییتر و اینستاگرام بودم. ولی چنین نشد و درعوض ایمیل‌های بسیاری از کارکنان سابق (حتی فعلی) این شبکه‌های اجتماعی دریافت کردم که اعتراف می‌کردند همین حس را دارند. حتی برخی از آن‌ها گفتند که خودشان دیگر از این پلتفرم‌ها استفاده نمی‌کنند. کسانی که با من تماس گرفتند از رده‌های مهندسی بودند تا مدیران ارشد. برخی از سرمایه‌دارانی که در روزهای نخستین این شبکه‌ها یا رقبایشان از آن‌ها حمایت مالی کرده‌اند به من گفته‌اند که دیگر از این شبکه‌ها استفاده نمی‌کنند یا خیلی کم استفاده می‌کنند. ماه پیش، مارک ساستر از شرکت آپ‌فرانت ونچرز نوشت که پس از مشاهده استفاده ترامپ از شبکه‌های اجتماعی، فیس‌بوک و توییتر را از گوشی خود پاک کرده است. او نوشت: «این‌کار موجب بهبودی عظیم در هر روز از زندگی من شد، بهبودی که نمی‌توانم توصیف کنم و باید خودتان هم این‌کار را بکنید تا بفهمید». این کار او به‌موازات تعداد بی‌شمار روزنامه‌نگارانی است که به من گفته‌اند حساب کاربری خود را حذف کرده‌اند یا اپلیکیشن شبکه‌های اجتماعی را در گوشی خود پاک کرده‌اند یا اینکه بدون حذف‌کردن حساب کاربری یا اپلیکیشن دنیای رسانه‌های اجتماعی را ترک گفته‌اند.
وقتی دریافتم یکی از این سرمایه‌گذاران خطرپذیر، که عشقی الهی به توییتر داشت، مدتی است در این شبکه غیرفعال شده است، ایمیلی به او زدم تا حالش را بپرسم. چنین پاسخ داد: «به‌سختی می‌توانم تصور کنم چرا باید به توییتر برگردم. مانند یک بیماری عفونی و اعتیادآور است که بر آن غلبه کرده‌ام و اینک سیستم ایمنی بدنم رضایت بیشتری دارد». همان‌طورکه همکارم، مایا کوزوف، چند روز پیش نوشته است، رونق شبکه‌های اجتماعی، که به لطف رشد صنعت موبایل شکل گرفت، به پایان رسیده است. اشاره درستی می‌کند: «اینکه آیا صنعت فناوری اطلاعات بتواند ورای بهره‌گیری از اضطراب‌های اجتماعی ما به‌قصد فروش آگهی یا ورای خشمگین‌ترکردن ما به سمتِ افزایش مشارکت [اجتماعی] ما برود، شاید نیازمند درانداختن طرحی نو در رابطه میان خلیج سان‌فرانسیسکو۱ با بقیه کشور باشد». این حس، هم‌زمان، در بخش‌هایی از خلیج سان‌فرانسیسکو و بقیه کشور وجود دارد.
حالا (البته چندماهی می‌شود) خودِ من هم بخشی از این گروهم. اینستاگرام و فیس‌بوک و اسنپ‌چت را از گوشی پاک کرده‌ام. ماهی یک‌بار، حتی شاید هم کمتر، سری به فیس‌بوک می‌زنم تا اگر کسی پیغامی برایم فرستاده باشد ببینم و لایک و کامنت هم نمی‌گذارم. بیشتر از یک سال است که وارد اسنپ نشده‌ام. روزی سه‌بار در اینستاگرام عکس می‌گذاشتم ولی اکنون سالی سه‌بار عکس می‌گذارم. برای مقاصد کاری، هنوز از توییتر کمی استفاده می‌کنم ولی آخرهفته‌ها اپلیکیشن آن را از گوشی پاک می‌کنم زیرا مرا غمگین یا خشمگین یا مضطرب می‌کند. دیگر به یاد نمی‌آورم که آخرین‌بار چه زمانی سرزدن به شبکه‌های اجتماعی مرا شاد یا توانمند کرده است. شاید مهم به نظر نرسد ولی کسی این را می‌گوید که آن‌قدر توییتر را دوست داشت که کتابی درباره آن نوشته است.
بله تمام این‌ها را پیشتر نیز شنیده‌ایم، اینکه مردم شبکه‌های اجتماعی را ترک می‌کنند و اینکه پلتفرم‌ها کارشان تمام است. نیویورک‌تایمز نسخه‌های مختلفی از این داستان را نوشته است و پرداختن به این موضوع در بخش اقتصادی این روزنامه مثل یک ستون ثابت شده است. ولی باور دارم این‌بار اوضاع فرق دارد و این شروع یک چرخش بزرگ است و تقصیر بر گردن همین شبکه‌های اجتماعی است.
یکی از مشکلات این است که این شبکه‌های اجتماعی شباهت زیادی به مواد مخدر دارند. فیس‌بوک و سایر شبکه‌ها به‌خوبی این موضوع را می‌دانند. گوشی‌هایمان چندبار در ساعت از لایک‌ها و کامنت‌ها و ریتوئیت‌ها می‌گویند. تلاش همه‌شان یکی است، اینکه ما را دوباره آنجا بکشند تا آمار و ارقامشان برای گزارش درآمد سه‌ماهه بعد بهتر شود. شان پارکر، یکی از نخستین سرمایه‌گذاران فیس‌بوک و نخستین رئیس فیس‌بوک، چیزی را به زبان آورد که همگی می‌دانستیم: قصد فیس‌بوک این است که مثل مواد مخدر عمل کند با «دادن گاه‌به‌گاه دوزهای پایین دوپامین ازاین‌طریق که کسی برای عکسی یا برای نوشته‌ای لایکی یا کامنتی گذاشته است». پارکر گفت که این کار عامدانه و با نقشه قبلی بوده است. این شرکت‌ها «از نقطه‌ضعفی در روان‌شناسی انسان سوءاستفاده می‌کنند». این نکته را چامات پالیهاپیتیا، از مدیران سابق فیس‌بوک، نیز بازتاب داده است. در برنامه‌ای در تلویزیون سی.ان.ان، که درباره نقش فیس‌بوک در جامعه بود، او از خود پرسید «آیا خودم را مقصر می‌دانم؟» و پاسخ داد «قطعاً خودم را مقصر می‌دانم».
و درنهایت بزرگ‌ترین دلیلی که منجر می‌شود مردم شبکه‌های اجتماعی را کنار بگذارند: وعده ارتباط ختم شد به واقعیتِ گسست. همگی دیدیم دونالد ترامپ چگونه از شبکه‌های اجتماعی بهره گرفت تا بین ما تفرقه بیندازد، چگونه مشکلات درونی تاریک و رقت‌انگیز خود را به جهانیان توییت کرد، چگونه توجه نکرد که عواقب برچسب‌زدن‌های بچه‌گانه روی یک دیکتاتور کمونیست، که به‌اندازه خود او مشکلات درونی دارد، ممکن است ما را در آستانه یک جنگ هسته‌ای قرار دهد. دیدن همه این اتفاقات به‌صورت زنده موجب می‌شود از خود بپرسید با این عمر گران‌قدر چه می‌کنم؟ درمورد گفت‌وگو با سایر شهروندان نیز چنین است. همه ما تلاشی منجر به شکست برای گفت‌وگو با سایرین در این شبکه‌ها داشته‌ایم که به‌سرعت تبدیل به جنگ و دعوا شده است یا افرادی غریبه به شما حمله‌ور شده‌اند چون عقایدتان با آن‌ها متفاوت است. سال‌ها پیش، یکی از مدیران فیس‌بوک به من گفت اختلاف‌نظر سر یک مسئله اصلی‌ترین دلیل قطع دوستی در فیس‌بوک است. او به‌شوخی گفت «کی می‌دونه، اگه این وضع ادامه پیدا کنه، شاید آخرسر کاربرهایی داشته باشیم که فقط چندتا دوست تو فیس‌بوک دارن». ازهمه‌بدتر، همگی دیدیم روسیه به‌گونه‌ای این شبکه‌های اجتماعی را علیه ما آمریکایی‌ها به کار گرفت که ده سال پیش کسی نمی‌توانست فکرش را هم بکند.
اصلاً بیایید این شبکه‌های اجتماعی را بدهیم به روس‌ها. روسیه از شبکه‌های اجتماعی ما استفاده کرد تا تفرقه‌افکنی کند، مانند عروسک‌گردانی که اراده‌اش را بر عروسک تحمیل می‌کند. همان‌طورکه یک مقام دولتی اخیراً به من گفت، «پروپاگاندای پنهانی پوتین یکی از موفق‌ترین کارزارهای تاریخ معاصر بوده است». به گفته مقامات، تمام چیزی که پوتین نیاز داشت همین شبکه‌های اجتماعی بود. از وقتی عضو این شبکه‌های اجتماعی شدم، این نخستین‌بار است که در اردوگاه کسانی قرار می‌گیرم که می‌پرسند «چه فکری پیش خودمون می‌کردیم؟».

 

پی‌نوشت‌ها:
• این مطلب را نیک بیلتون نوشته است و در تاریخ ۲۳ نوامبر ۲۰۱۷، با عنوان «The End of the Social Era Can’t Come Soon Enough» در وب‌سایت ونیتی‌فر منتشر شده است و وب‌سایت ترجمان در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ آن را با عنوان «پایان عصر شبکه‌های اجتماعی دور از تصور نیست» و ترجمه بابک طهماسبی منتشر کرده است.
•• نیک بیلتون روزنامه‌نگار انگلیسی-آمریکایی است که در حال حاضر گزارشگر ویژه ونیتی‌فر است. از تخم درآمدنِ توییتر: داستانی واقعی درباره پول، قدرت، دوستی و خیانت (Hatching Twitter: A True Story of Money, Power, Friendship, and Betrayal) از جمله کتاب‌های اوست.

[۱] ثروتمندین منطقه آمریکا که محل استقرار بسیاری از ابرکمپانی‌های تکنولوژی است. (منبع:الف)

رسانه‌های اجتماعی فضای قابل توجهی در کسب و اشترا‌ک‌گذاری اطلاعات به کاربران می‌دهند؛ هر کاربری می‌تواند درباره موضوعی خاص ایجاد ارتباط کند، دیگران نیز می‌توانند در آن شرکت کرده و به نوعی سهیم باشند.

 فضای  رسانه‌های اجتماعی به کاربران اجازه می‌دهد هر شخص و گروهی درباره موضوع دلخواهش بحث کند و محتوایی را به اشتراک بگذارد.

فارغ از نوع رسانه اساسا افراد از طریق رسانه‌ها اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت می‌کنند.

مراحل اساسی مدیریت و کنترل بحران به خصوص در بلایای طبیعی شامل سه مرحل اصلی آموزش(قبل از بحران)، مواجهه (زمان بحران) و پشتیبانی-اصلاح (پس از بحران) است.

1.    مرحله آموزش: قبل از بحران بحث آموزشی و فرهنگ‌سازی رسانه‌ها دارای اهمیت بسیاری است؛ رسانه‌ها به واسطه برخورداری از کارکرد نظارت بر محیط و همچنین تفسیر می‌توانند بحران‌های بالقوه را شناسایی و به مسئولان گوشزد کنند؛ آموزش افراد و آگاه بخشی به آنان نیز در این مرحله قرار دارد.

2.    مرحله مواجهه: هنگام وقوع بحران مهمترین وظیفه رسانه اطلاع‌رسانی، انتشار اخبار و نیز جلب مشارکت همگانی است؛ یکی از پیامدهای هر بحران شکل‌گیری شایعات است به همین منظور برای هدایت افکار عمومی اطلاع‌رسانی باید به شیوه مدبرانه‌ای صورت پذیرد.

3.    مرحله پشتیبانی: در این مرحله که پس از اتمام بحران شروع می‌شود، رسانه‌ها سه نقش را برعهده می‌گیرند:
          a.    اطلاع‌رسانی برای تقویت همبستگی با آسیب‌دیدگان
          b.    بررسی چگونگی و نحوه مواجهه سازمانهای مسئول با بحران
          c.    اطلاع‌رسانی و آموزش برای کاهش درد و ناراحتی بازماندگان

به گزارش تسنیم ناگفته پیداست یکی از دلایلی که عموم مردم پس از بحران به صورت مجازی دور هم جمع می‌شوند، فراهم ساختن «حمایت عاطفی» رسانه‌های اجتماعی برای کاربران است.

به طور کلی درباره کارکرد رسانه‌های اجتماعی باید اشاره کرد انتشار اطلاعات در زمان درست از سوی رسانه‌های اجتماعی باعث می‌شود اطلاعات به صورت هم‌زمان به میلیون‌ها نفر برسد.

باید توجه داشت دسترسی به داده‌ها شامل عکس‌ها و فیلم‌ها در زمان واقعی می‌تواند به نیازهای اول یعنی هدایت خطر و همچنین در پیش گرفتن برنامه مدیریت بحران منجر شود.

علاوه بر این افرادی که دور از خانواده و دوستان‌شان هستند، می‌توانند به اطلاعات درباره وضعیت‌های بحرانی و عزیزانشان دسترسی داشته باشند.

مهم‌تر از همه رسانه‌های اجتماعی با قابلیت انتشار پیام در کسری از ثانیه و در سطح جهانی قادر به بسیج کردن منابع در سراسر جهان هستند.

 

نقش رسانه‌های اجتماعی در زلزله و سونامی شرق ژاپن

مدیریت بحران زلزله و سونامی در کشور ژاپن از نمونه‌های تأثیرگذار مدیریت در جهان به حساب می‌آید و پژوهشگران زیادی در سراسر دنیا آن را مورد مطالعه قرار داده‌اند.

دولت ژاپن با استفاده از رسانه‌های جمعی و اجتماعی خدمات مفیدی به شهروندان بحران‌زده و دیگر ساکنان ژاپنی ارائه کرده است.

بدون اغراق در ژاپن به بهترین شیوه از این رسانه‌ها برای مدیریت بحران، امداد و نجات استفاده شده است.

رسانه‌های جمعی در ژاپن ماند تلویزیون و رادیو و رسانه‌های اجتماعی مانند توییتر، یوتیوب، فیس‌بوک و میکسی در این بحران توانستند به عنوان یکی از اهرم‌های مدیریت بحران اقدام کنند.

همواره رسانه‌های جمعی در پوشش بحران‌های طبیعی پیشتاز بوده‌اند و اخبار و اطلاعات مربوط به زلزله را در اختیار مخاطبان خود قرار داده‌اند اما همگی می‌دانیم ابزارهای جدید ارتباطی مانند رسانه‌های اجتماعی نیز پتانسیل بالایی در این بخش دارند.

ژاپن و رسانه‌های اجتماعی آن هنگام سونامی چگونه ظاهر شدند؟

یک روز پس از زلزله مرگبار و سونامی ژاپن، علی‌رغم اختلال در شبکه‌های مخابراتی و تلفن همراه، اینترنت در اکثر نقاط این کشور با سرعت و کیفیت خوب در دسترس بود.

عواملی مانند قطع نشدن اینترنت، سواد رسانه‌ای مناسب ژاپنی‌ها درباره چگونگی استفاده از رسانه‌های اجتماعی و... باعث حضور جدی این رسانه‌ها در زلزله سال 2011 ژاپن شدند.

رسانه‌های اجتماعی مختلف را در ادامه زیر ذره‌بین قرار داده‌ایم:

 

توییتر در صدر رسانه‌های اجتماعی

شبکه اجتماعی  توییتر در ژاپن با داشتن نزدیک به 35 میلیون کاربر فعال سومین کشور از لحاظ تعداد کاربر به حساب می‌آید؛ توییت‌های مربوط به زلزله از یک دقیقه و 25 ثانیه بعد از زلزله شروع شده و مربوط به شخصی از محل کانون زلزله بوده است.

پس از زلزله هشدارهای رسمی و غیررسمی بسیاری در توییتر منتشر شد که شامل اخطار تخلیه مناطق برای سونامی قریب‌الوقوع نیز بود؛ توییت‌هایی با پیام درخواست نجات و کمک، تقاضای امکانات، عزادارای برای از دست رفتگان، ابراز نگرانی برای کسانی که دوستشان دارند، پیشنهاد برای کمک و تسلیت از طریق این رسانه به راه افتاد و در روز اول تنها هزار و 200 توییت از توکیو منتشر شد.

 

یوتیوب در زلزله و سونامی شرق ژاپن

پس از بحران ژاپن، یوتیوب در صدر رسانه‌های پرکاربرد قرار گرفت؛ ویدئوهای زیادی از طریق این رسانه اجتماعی منتشر و در سرتاسر دنیا دیده شد.

بیشترین ویدئوی ضبط شده در طول تاریخ فجایع طبیعی و آپلود آن در یوتیوب متعلق به زلزله و سونامی شرق ژاپن است؛ ویدئویی که در آن شهردار یکی از شهرهای ژاپن تقاضای تعدادی داوطلب ایثارگر برای امداد و نجات می‌کرد حدود 500 هزار نفر بیننده داشت.

این ویدئو باعث شد صدها کامیون حاوی کمک‌های امدادی به آن منطقه سرازیر شود.

 

 شبکه اجتماعی میکسی در زلزله و سونامی شرق ژاپن

شبکه اجتماعی میکسی در بین ژاپنی‌ها نسبت به فیس‌بوک از محبوبیت بالاتری برخوردار است و ضریب نفوذ بالاتری دارد؛ پس از زلزله محبوبیت فیس‌بوک به سرعت در بین مردم ژاپن افزایش پیدا کرد و کاربران آن به بیش از 17 میلیون نفر رسید.

 

گوگل در زلزله و سونامی شرق ژاپن

رسانه‌های اجتماعی شیوه متداول و مؤثر برای جست‌وجوی افراد گمشده و گرفتن اطلاعات به روز در این باره به حساب می‌آیند.

سرویس جست‌وجوی گوگل حدود دو ساعت بعد از زلزله راه‌اندازی و در زمان بسیار کمی به زبان ژاپنی ترجمه شد؛ مردم با استفاده از این سرویس شروع به جست‌وجو و آپلود اطلاعات درباره گمشدگان خود کردند.

 

رسانه‌های اجتماعی در زلزله کرمانشاه چه نقشی داشتند؟

انتشار خبر زلزله که مرکز آن حوالی استان کرمانشاه بود، منجر به ایجاد موج بزرگی در شبکه‌های اجتماعی شد.

خوشبختانه واکنش رسانه‌های اجتماعی به زلزله کرمانشاه بسیار سریع بود؛ از ساعت نخستین وقوع بحران کاربران شبکه‌های اجتماعی آخرین اطلاعات و عکس‌ها از این فاجعه را به اشتراک گذاشتند و آخرین اخبار را نیز توییت کردند.

انتشار نیازهای زلزله‌زدگان از همان ساعات اولیه باعث ارسال کمک‌های مردمی به سمت کرمانشاه شد؛ همچنین در حالیکه میلیون‌ها کاربر اطلاعات مفیدی را به اشتراک می‌گذاشتند، کمپین‌های جمع‌آوری کمک‌های اولیه نیز راه‌اندازی شد.

افراد بسیاری در همان ساعات آغازین از استان‌های همجوار و سراسر ایران به کمک مردم زلزله‌زده کرمانشاه شتافتند؛ از مهم‌ترین اقدامات مثبتی که به واسطه رسانه‌های اجتماعی صورت گرفت، شناساندن مناطق آسیب‌دیده به افراد ناآشنا با منطقه بود.

براساس آمار منتشر شده از سوی سامانه رصد و تحلیل فضای مجازی «پایشگر» که نشریه دانش‌بنیان نیز به آن پرداخته است،  از ساعت 9 شب 21 آبان تا ساعت 10 صبح 22 آبان ماه  کاربران فضای مجازی بالغ بر 75 هزار مطلب در این فضا منتشر کرده‌اند.

ناگفته پیداست با توجه به اینکه هر فرد با داشتن گوشی هوشمند و اینترنت به صورت بالقوه یک رسانه محسوب می‌شود، کاربران زیادی از محل زلزله به انتشار اطلاعات پرداخته و باعث بسیج بیشتر منابع شدند.

کمپین‌های بسیاری مانند همشانه، پشتگرمی، دلگرمی و هموطن از ساعات اولیه شروع به کار کرده و با استقبال کاربران مواجه شدند.

هشتگ کرمانشاه_تسلیت نیز از ساعات اولیه توسط کاربران زیادی به منظور همدردی با زلزله‌زدگان در فضای مجازی منتشر شد.

البته در کنار تمام مزایای رسانه‌های اجتماعی و کارکرد بسیار مفیدشان باید توجه داشته باشیم که پیامدهای منفی و محدودیت‌هایی هم وجود دارد.

فراهم شدن فضایی برای کلاهبرداری مجازی یکی از همین پیامدهای منفی است.

به عنوان مثال در توییتر یا اینستاگرام می‌توانید انواع پیام‌ها و اطلاعات گمراه کننده از جمله توییت‌های با هدف کلاهبرداری را ببینید.

ویژگی ذاتی رسانه‌های اجتماعی آنها را به بستری مناسب برای تولید و انتشار شایعه نیز تبدیل می‌کند و این موضوع در زمان بحران می‌تواند مسئله‌ساز شود.

در واقع هنگامی که اطلاعات نادرست گسترش می‌یابد پیگیری برای یافتن منشأ آن دشوار می‌شود؛ از دیگر مسائل استفاده از این رسانه‌ها در هنگام بحران، صدق و صحت اطلاعات ارائه شده از سوی آنهاست.

برای مثال در زلزله کرمانشاه طی چند روز متوالی لیستی از روستاهایی که کمک‌رسانی نشده‌اند در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد؛ در حالیکه اغلب آنها در ساعات اولیه مورد شناسایی و کمک‌رسانی قرار گرفته بودند.

وقتی از این رسانه‌ها به درستی استفاده نشود، باعث افزیش رعب و وحشت کاربران، گمراهی آنها و ایجاد آسیب‌های جدی می‌شوند.

در پایان می‌توان گفت شواهد عینی و تجربی به خوبی نقش مؤثر و برجسته رسانه‌های اجتماعی را در مدیریت و ارتباطات بحران نشان داده‌اند؛ این رسانه‌ها به طور همزمان به اقداماتی از قبیل اطلاع‌یابی، اطلاع‌رسانی و ترغیب به ایجاد بسیج عمومی در راستای کمک به مردم بحران‌زده و امداد و نجات پرداخته‌اند.

قانون جاری کشور برای هتک حیثیت و نشر اکاذیب رایانه‌ای مصوبات و مفادی دارد که بسیاری از کاربران فضای مجازی بدون آگاهی از آن دست به انتشار تصاویر و فیلمهای شخصی و خانوادگی می‌زنند.

به گزارش تسنیم هتک حیثیت و نشر اکاذیب، بعد از برداشت غیرمجاز از حسابهای بانکی یکی از بیشترین جرمهای حوزه جرائم رایانه‌ای است و برخی از افراد با سوءاستفاده از مزیت فناوریهایی مانند اینترنت، موجب به خطر افتادن آبروی افراد می‌شوند.

ایجاد صفحه در برخی سایتهای اجتماعی به نام دیگران با هدف انتقام‌گیری و بازی با آبروی افراد، بارگذاری مطالب موهن در پایگاه‌های اینترنتی با هدف هتاکی به افراد مختلف، انتشار اسرار شخصی و خانوادگی دیگران با انگیزه انتقام و هتک حیثیت افراد، انتشار یا تحریف عکسهای خصوصی دیگران، نشر اکاذیب و افترا در اینترنت با هدف تشویق اذهان عمومی و بدبین کردن افراد به یکدیگر و... بخشی از اقدامات مجرمانه‌ای است که برخی افراد با انگیزه‌هایی همانند تفریح، انتقام و فرونشاندن عصبانیت و جلب توجه و باز کردن عقده‌های روحی و روانی در حوزه فضای مجازی مرتکب می‌شوند که آسیبهای جبران‌ناپذیری را در پی دارد.

اخلاق یکی از مهمترین ویژگیهای زندگی بشر است و از خصلتهای روحی و نفسانی افراد نیز به حساب می‌آید.

این ویژگیها شامل موضوعات نیکو و پسندیده مانند امانت‌داری و راست‌گویی است؛ رفتارهایی که از این ویژگیها ناشی می‌شود را رفتار اخلاقی می‌گویند.

در فضای سایبر نیز اخلاق کاربران از لحظه ورود به آن شروع می‌شود و ممکن است بازتاب ماهیت واقعی آنها یا اینکه با اخلاق واقعی آنها تفاوت داشته باشد؛ البته این فضا قوانین خاص خود را داشته و بستگی به شرایطی دارد که کاربران در آن قرار می‌گیرند یا اخلاقی که از خودشان بروز می‌دهند.

هنجارسازی مثبت یکی از اصولی است که در هر فناوری نوظهوری باید رعایت شود بنابراین در فضای سایبر نیز کاربران هنجارهای مثبت را باید رعایت کنند و اخلاق حرفه‌ای در استفاده از امکانات سودمند آن داشته باشند.

با توجه به آمارهای موجود موضوع هتک حیثیت و نشر اکاذیب یکی از بیشترین جرمهایی است که در حوزه جرائم رایانه‌ای رخ می‌دهد.

برخی از افراد با سوءاستفاده از مزیت ابزارهای فناوری از قبیل شبکه اینترنت و موبایل و... اقدام به تشویق اذهان عمومی کرده و موجب به خطر افتادن آبروی افراد می‌شوند که قانون برای برخورد با اینگونه افراد در فصل پنجم قانون جرائم رایانه‌ای در سه ماده مجازاتی را تعیین کرده است.

از این رو توصیه می‌شود که از قرار دادن تصاویر خصوصی و خانوادگی در شبکه‌های اجتماعی پرهیز کنند؛ در فضای مجازی به کسانی اعتماد کنند که مورد اعتماد خانواده هستند و شناخت کاملی از آنها دارند.

فصل پنجم قانون جرائم رایانه‌ای در مورد هتک حیثیت و نشر اکاذیب رایانه‌ای:

ماده 16 : هر کس به وسیله سیستمهای رایانه‌ای یا مخابراتی، فیلم یا صوت یا تصویر دیگری را تغییر دهد یا تحریف و آن را منتشر یا با علم به تغییر یا تحریف منتشر کند، به نحوی که عرفا موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از 91 روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا 40 میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

ماده 17 : هر کس به وسیله سیستمهای رایانه‌ای یا مخابراتی صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او منتشر کند یا در دسترس دیگران قرا دهد، به نحوی که منجر به ضرر یا عرفا موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از 91 روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا 40 میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

ماده 18 : هر کس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله سیستم رایانه یا مخابراتی اکاذیبی را منتشر کند یا در دسترس دیگران قرار دهد یا با همان مقاصد اعمالی را برخلاف حقیقت، رأسا یا به عنوان نقل قول، به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامهای رسمی به طور صریح یا تلویحی نسبت دهد، اعم از اینکه از طریق یاد شده به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به دیگری وارد شود یا نشود، افزون بر اعاده حیثیت به حبس از 91 روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا 40 میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

نادر نینوایی - پرطرفدارها که در انگلیسی به آنها influencers گفته می‌شود، به ‌دسته‌ای از افرادی اطلاق می‌شود که در شبکه‌های اجتماعی توانسته‌اند مخاطبان زیادی را در صفحات شخصی خود جلب کنند.

شبنم کهن‎چی - آخرین گزارش ها نشان دهنده کاهش روند رشد کاربران اینترنت در جهان به استثنای خاورمیانه و افزایش کاربران موبایلی رسانه های اجتماعی است.
بررسی گزارشی که شرکت Hootsuite به تازگی منتشر کرده، نشان می دهد که بیش از آنکه روند افزایش کاربران اینترنت در جهان سرعت داشته باشد، رشد کاربران رسانه های اجتماعی به خصوص با استفاده از موبایل سرعت گرفته است. در بیشتر کشورها رشد کاربران موبایلی رسانه های اجتماعی بیش از دیگر کاربران رسانه های اجتماعی است که از وب استفاده می کنند. این قاعده تنها در خاورمیانه به هم خورده و رشد کاربران موبایلی هنوز از کاربران وب پیشی نگرفته است. گزارش Hootsuite  نشان می دهد تعداد کاربران موبایلی اینترنت دنیا 3 میلیارد و 448 میلیون نفر است. 
این آمارها نشان می دهد در سال 2017 تعداد کاربران اینترنت در جهان به 3 میلیارد و 733 نفر رسیده که تقریبا نیمی از جمعیت جهان را شامل می شود. از بین کاربران آنلاین جهان 2 میلیارد و 789 نفر کاربر فعال رسانه های اجتماعی شناخته شده اند. در حالی که تعداد کاربران اینترنت در سال 2017 نسبت به سال 2016 حدود 10 درصد رشد داشته، تعداد کاربران فعال رسانه های اجتماعی در سال 2017 نسبت به سال 2016 حدود 21 درصد رشد داشته است. سال 2017 اولین سالی است که در بیشتر کشورهای جهان روند افزایش کاربران رسانه های اجتماعی از روند رشد کاربران اینترنت در جهان پیشی گرفته است. 
 رشد 34 درصدی در افریقا
گزارشی که منتشر شده و مورد توجه رسانه ها نیز قرار گرفته نشان می دهد که تعداد کاربران اینترنت در آفریقا در سال 2017 به 362 میلیون نفر رسیده است و از این جمعیت 170 میلیون نفر کاربر فعال رسانه های اجتماعی هستند. در حالی که رشد کاربران اینترنت در این کشور در سال 2017 نسبت به سال 2016 تنها 4 درصد رشد داشته، رشد کاربران فعالی رسانه های اجتماعی در آفریقا در سال 2017 نسبت به سال 2016 حدود 32 درصد رشد کرده است. این رشد در بین کاربران فعال رسانه های اجتماعی که از موبایل استفاده می کنند به 47 درصد می ‍رسد؛ 150 میلیون کاربر. 
 رشد سریع کاربران در آمریکا
تعداد کاربران اینترنت در آمریکا در سال 2017 حدود 718 میلیون کاربر تخمین زده شده است. از این تعداد کاربر آنلاین آمریکایی تعداد کاربران فعال رسانه های اجتماعی 599 میلیون کاربر برآورد شده است. تعداد کاربران فعال رسانه های اجتماعی که از موبایل استفاده می کنند نیز 535 میلیون نفر است که نسبت به سال 2016 حدود 22 درصد رشد داشته است. این درحالی است که رشد کاربران فعال رسانه های اجتماعی در آمریکا در سال 2017 نسبت به سال 2016 تنها 17 درصد برآورد شده است. به این ترتیب باز هم رشد کاربران فعال رسانه های اجتماعی از رشد کاربران اینترنت در این کشور پیشی گرفته اما با موبایل. 
 یک چهارم جمعیت آسیا اقیانوسیه در رسانه های اجتماعی فعالند
تعداد جمعیت در منطقه آسیا–اقیانوسیه 4 میلیارد و 153 میلیون نفر برآورد شده است. از این جمعیت یک میلیارد و 909 میلیون نفر کاربر اینترنت هستند و از این تعداد یک میلیارد و 514 میلیون نفر کاربر فعال رسانه های اجتماعی شناخته شده اند. تعداد کاربران فعال رسانه های اجتماعی که از موبایل برای دسترسی به این رسانه ها استفاده می کنند یک میلیارد و 441 میلیون نفر برآورد شده است. به این ترتیب رشد کاربران فعال رسانه های اجتماعی در منطقه آسیا پاسفیک در سال 2017 نسبت به سال 2016 میزان 25 درصد بوده است. رشد موبایلی کاربران فعال نیز 35 درصد برآورد شده است. 
 نیمی از جمعیت اروپا فعال رسانه های اجتماعی هستند
از جمعیت 839 میلیون نفری اروپا 637 میلیون نفر کاربر اینترنت و از این جمعیت 412 میلیون نفر کاربر فعال رسانه های اجتماعی هستند. 340 میلیون کاربر فعال رسانه های اجتماعی نیز تنها از موبایل در این قاره استفاده می کنند. کاربران موبایلی رسانه های اجتماعی در اروپا در سال 2017 نسبت به سال 2016 حدود 11 درصد رشد داشته اند.
 خاورمیانه ای ها؛ شنا بر خلاف جریان
جمعیت خاورمیانه 246 میلیون نفر تخمین زده شده است. از این میزان، 147 میلیون نفر کاربر اینترنت هستند. 93 میلیون از کاربران اینترنت در خاورمیانه کاربر فعال رسانه های اجتماعی شناخته می شوند و تعدا کاربران فعالی که از موبایل استفاده می کنند به 83 میلیون نفر می رسد. خاورمیانه تنها جایی است که رشد کاربران فعال رسانه های اجتماعی اش (کلی) بیش از کاربران فعال رسانه های اجتماعی است که تنها از موبایل استفاده می کنند. رشد کاربران فعال رسانه های اجتماعی در خاورمیانه به 47 درصد می رسد (نسبت به سال 2016) در حالی که رشد کاربران موبایلی این رسانه ها در سال 2017 نسبت به سال 2016 به 44 درصد می رسد.
 362 میلیون کاربر 12 تا 15 ساله 
به طور کلی یک میلیارد و 655 میلیون کاربر اینترنت زیر 12 سال ن دارند. 2 میلیارد و 17 میلیون کاربر زیر 15 سال هستند. به این ترتیب تعداد کاربران 12 تا 15 سال اینترنت در دنیا به 362 میلیون کاربر می رسد. تعداد کاربران 16 تا 64 ساله دنیا به 4 میلیارد و 803 میلیون کاربر می رسد و کاربران بالای 65 سال 657 میلیون نفر در سال 2017 برآورد شده اند. انتظار می رود تعداد کاربران بالای 65 میلیون نفر طی یک دهه آینده به شدت افزایش پیدا کند.
 خاورمیانه، چهارمین در افزایش ضریب نفوذ 
بر اساس گزارش Hootsuite  ضریب نفود اینترنت در خاورمیانه 60 درصد برآورد شده است. این رقم در آمریکای شمالی 88 ردصد، آمریکای میانی 53 درصد، آمریکای جنوبی 66 درصد ، شمال اروپا 84 درصد، آفریقا 29 درصد، اروپای شمالی 67 درصد، آسیای میانه 48 درصد، آسیای جنوبی 33 درصد، آسیای شرقی 57 درصد، اقیانوسیه 68 درصد در سال 2017 برآورد شده است. به این ترتیب خاورمیانه در سال 2017 چهارمین رتبه را در میزان ضریب نفوذ اینترنت در دنیا کسب کرده است. 
 آینده طلایی پلی استیشن
45 درصد از کاربران اینترنت در دنیا از طریق لپ تاپ اطلاعات شان را به اشتراک گذاشته اند و 50 درصد از موبایل برای به اشتراک گذاری استفاده کرده اند. اما نکته جالب توجه این است که امسال پلی استیشن به عنوان ابزاری که از آن برای به اشتراک گذاری استفاده شده رشد چشمگیری داشته: 12 صدم درصد اشتراک گذاری ها در دنیا با استفاده از پلی استیشن بوده است. این رقم دو سال پیش صفر بوده و این رشد نشان دهنده آینده طلایی پلی استیشن است. رشد پلی استیشن در به اشتراک گذاری از دیگر ابزارها طی سال 2017 بیش از سایر ابزارها بوده است؛ 33 درصد.
 نفوذ رسانه های اجتماعی
میزان نفوذ رسانه های اجتماعی در خاورمیانه 38 درصد در سال 2017 برآورد شد. این رقم در مورد اقیانویسه 52 درصد، آمریکای شمالی 66 درصد، آمریکای میانه 51 درصد، آمریکای جنوبی 59 درصد، اروپای شرقی 54 درصد، آفریقا 14 درصد، آسیای جنوبی 15 درصد، آسیای میانه 7 درصد، اروپای شمالی 44 درصد، آسیاس شرقی 57 درصد در سال 2017 است. 
یبشترین میزان نفود دسترسی به رسانه های اجتماعی در منطقه East در سال 2017 را به ترتیب قطر، امارات، مولداوی، کره جنوبی دارند. کمترین رشد را نیز کره شمالی، ترکمنستان،اریتره، تاجیکستان داشته اند.
میزان نفود دسترسی به رسانه های اجتماعی از طریق موبایل در خاورمیانه 34 درصد، آمریکای شمالی 58 درصد، آمریکای میانه 46 درصد، آمریکای جنوبی 52 درصد، آفریقا 12 درصد، اروپای غربی 47 درصد، آسیای میانه 4 درصد، اروپای شرقی 34 درصد، آسیای جنوبی 13 درصد، آسیاس شرقی 42 درصد و اقیانوسیه 45 درصد در سال 2017 برآورد شده است.
 پیام رسان ها در صدر
کاربران فعال رسانه های اجتماعی از کدام رسانه ها در سال 2017 بیشتر استفاده کردند: اول فیس بوک، دوم مسنجر فیس بوک و سوم واتس اپ، یوتیوب و دوباره دو پیام رسان به نام QQ و وی چت. اینکه از شش جایگاه اول رسانه های اجتماعی پرطرفدار دنیا، چهار جایگاه به پیام رسان ها اختصاص دارد، نشان دهنده گسترش کاربری پیام رسان ها نه فقط به عنوان پیام رسان است. 

«اینفلوئنسر» ها از جذابیت های امروز رسانه های اجتماعی و ابزارهای جدید تبلیغاتی هستند. با فاصله ای از جوامع پیشرفته که کم هم نیست، جامعه ایرانی نیز به این مقطع رسیده: شغلی به نام اینفلوئنسری. تبلیغات اینفلوئنسری، شیوه جدیدی از تبلیغات است که آهسته آهسته در حال رواج پیدا کردن است. بنا بر گزارشاتی که منتشر شده آمارهای غیر رسمی نشان می دهد اینستاگرام حدود 28 میلیون کاربر در ایران دارد. کاربرانی که روزانه به طور متوسط حدود 13 دقیقه از وقت خود را در این شبکه اجتماعی سپری می کنند. این آمارها نشان می دهد حدود 80 درصد از کاربران ایرانی فعال، روزانه ۵ بار به اینستاگرام سر می زنند و به طور میانگین ۱۷ دقیقه از زمان خود را در این شبکه اجتماعی صرف بازدید از پست های به اشتراک گذاشته شده می کنند. با توجه به افزایش تعداد کاربران ایرانی که به واسطه محبوبیت و تخصص شان دارای اعتبار و نفوذ هستند و تغییراتی که در دنیای تبلیغات شاهدش هستیم، یکی از دغدغه های کسب و کارها و کاربران پر نفوذ، تبلیغات و کسب درآمد از آن است. در حال حاضر ابزارهای آنلاینی برای تهیه بانک اطلاعاتی اینفلوئنسرها وجود دارد که البته مورد استفاده اینفلوئنسرهای ایرانی قرار نمی گیرد. شرکت های بزرگ تبلیغات در سراسر دنیا نیز وارد این حوزه شده و با تمرکز بر معرفی این کاربران تلاش می کنند برای برندها راه جدیدی جهت بازاریابی و تبلیغات باز کنند.


 پلتفرمی که «اولین» نبود
هفته گذشته، رامبد جوان، یکی از کمدین ها که البته وارد حوزه کارگردانی و مجری گری نیز شده و با داشتن 6.2 میلیون فالور در اینستاگرام یک اینفلوئنسر محسوب می شود، در باغ کتاب تهران مراسم رونمایی از «اولین پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ» را برگزار کرد. بسیاری از این پلتفرم به عنوان «اولین» پلتفرم یا شبکه اجتماعی اینفلوئنسرها یاد کردند. 
این در حالی است که پیش از رونمایی پر سر و صدای تگ استار که خود را اولین پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ معرفی کرده است، شرکت های زیادی کار با اینفلوئنسرها را آغاز کردند. از جمله این شرکت ها، شرکت تبلیغاتی چنکا است. این شرکت دستاورد مرکز فناوری های پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف است که با استفاده از فناوری‏های داده‏ محور در زمینه اینفلوئنسر مارکتینگ فعالیت می کند. چنکا نیز مانند تگ استار برای اجرای کمپین های تبلیغاتی در موضوعات مختلف جامعه هدفمندی را متناسب با موضوع انتخاب کرده و از این طریق تبلیغات اثربخش را برای کسب و کارها انجام می دهد. اسنپ فود، علی بابا، فیلیمو نیز از جمله مشتریان این شرکت هستند. 
ادسنسور نیز شرکت دیگری است که در همین زمینه فعالیت می کند. این شرکت ادعا کرده طی یک سال بیش از ۱۰۰ تبلیغ اینفلوئنسر مارکتینگ با بیش از ۲۵۰ چهره در یک سال گذشته داشته است. از جمله نکاتی که برای جذب اینفلوئنسر به عنوان معیار مورد توجه این شرکت است می توان به میزان اثربخشی و تولید محتوای تخصصی پرداخت. 


 نقدهای تند
برخی فارغ از اولین یا چندمین پلتفرم بودن تگ استار، ورود رامبد جوان به حوزه تبلیغات را مورد انتقاد قرار دادند. اما بیشترین انتقادات به انتخاب مهمانانی بود که به عنوان اینفلوئنسر روی فرش قرمز آمدند و نیز انتقاد به معیار تگ استار برای اینفلوئنسر شناختن کاربران (2 هزار فالور برای توییتری ها و 10 هزار فالور برای اینستاگرامی ها). نقدی هم درباره عنوان این گردهمایی بود که تنها شامل بخشی از اینفلودنسرها می شد نه همه اینفلوئنسرهای ایران. از آنجا که تعداد انتقادات زیاد بود به خلاصه دو نقد از توییتر و اینستاگرام اشاره می کنیم*: 
«محمد مهدی کارگر که مدیر شبکه های اجتماعی شهرداری تهران در توییتر خود mkargar@ اینطور نوشته است: چند روز پیش، #رامبد_جوان تعدادی لعبتک دلقک بی مایه را به اسم #سلبریتی و #اینفلوئنسر در فرهنگی ترین مکان تهران دور هم جمع کرد تا از پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ #تگ_استار رونمایی کند! چقدر زشت و چقدر تأسّف انگیز که مشاهیر و الگوهای ما در جامعه این سفله گان و بی مایه گان هستند! ... این ضدّ فرهنگ #تگ _استار در فرهنگی ترین نقطه ی تهران، یعنی باغ کتاب برگزار شده! آقای شهرداری تهران (TehranMunicipal@)، آقای باغ کتاب (baghe_ketab@)، رفیق عزیز سیدمجید حسینی (seyedmajid58@) چشم شما روشن! خبر داشتید از این برنامه اصلاً؟! ...ما هم می ریم یه میمون می خریم، یه صفحه اینستاگرام براش درست می کنیم، از ادا و اطوارش عکس و فیلم می گیریم، منتشر می کنیم، فالوئر که گرفتیم نامردید اگر میمون ما رو در پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ #تگ_استار شرکت ندید آقای #رامبد_جوان و شرکت کذا! تأسف خوردن البته دردی رو دوا نمی کنه از جامعه ای که سر رشته رو گم کرده. از جامعه ای که خودش سر خودش کلاه می ذاره. از جامعه ای که خودش دوست داره کلاغ رو جای قناری بهش بندازن. جامعه ای که تشنه است، کمبود داره، عقده ای شده. دلقک و ملیجک ارج و قربش بیشتره تا دانشمند و هنرمند واقعی... هنرمند واقعی رو پیدا کنیم! مؤثر واقعی رو پیدا کنیم! خیلی بده مؤثرین جامعه ای از امیرکبیر، عارف، شریعتی، شجریان و سپهری برسه به مسترتیستر و کچلیک و مسی ایرانی. برای #رامبد_جوان متأسّفم و من بعد جور دیگه ای بهش نگاه می کنم...».
رامبد جوان و تگ استار در اینستاگرام نیز از تیغ انتقادات در امان نماندند: 
آذر خرم که به عنوان فیلم ساز، بازیگر و مفهوم پرداز یکی از اینفلوئنسرهای اینستاگرام محسوب می شود که بیش از 252 هزار دنبال کننده دارد (azar.khorram1@) در واکنش به مراسمی تحت عنوان «اولین گردهمایی اینفلوئنسرهای ایرانی» برگزار شد و خودش هم حضور داشت، در اینستاگرامش نوشت: «سلام آقای جوان، درفضای مجازی (به خاطردسترسی همگانی) هرکسی میتونه یه شبه به صدهزارفالوئربرسه!...کافیه هزینه یکی دیگه رو بده یا اصرارداشته باشه با فیلم های دونفرش مردمو متقاعد کنه که اول اونا بودن بعد لیلی و مجنون! یا هر روز به جای یکی دیگه زندگی کنه وبه خودش بگه «بَدل» سوال اینه که معیار شما، برای انتخاب این صد نفر اثرگذار در اینستاگرام چی بوده؟!....

اگر حقیقتا می دونستید، چه افرادی رو با چه محتوای پیجی دعوت کردید که جای تاسف داره، اگر هم نمیدونستید و همینطوری دِیمی انتخاب کردید که بیشترجای تاسف داره! کاش به جای اینکه ارزش روبه لایک و بازدید بدید از خودتون می پرسیدید کی داره دانش، آگاهی یا فرهنگ وهنر رو رواج میده؟...به مدد عوام، این روزها خیلی از «بی فایده ها» معروف شدن! و حالا به جایی رسیدیم که حتی هنرمندامون با همین بی فایده ها سلفی میگیرن! ...لطفا بعد از اینکه منو خود برتر بین، بی ادب، مغرور و «مگه فکر کرده کیه» خطاب کردید، در بی طرفی به عمق مطلبم توجه کنید. کلمات قدرتمندند، لطفا با نسبت دادن الفاظی مثل بهترین، ستاره و...، درکاربرانِ آویزان اینستاگرام تَوهم فوق العاده بودن ایجاد نکنید!...بااحترام آذرخرّم»
شکی نیست که تعداد دنبال کننده های یک کاربر نشان دهنده میزان دیده شدنش است. اما فراموش نکنیم که اثرگذاری نیاز به شاخص هایی غیر از تعداد دنبال کننده ها دارد. شاخص هایی مانند میزان مهارت و توانایی تولید محتوایی مناسب، تفکر و فرهنگ در شاخه ای که در آن فعالیت می کند. 


 تناقض آقای مدیر
حالا رامبد جوان با این گردهمایی و تگ استار در مرکز انتقادات برخی کاربران رسانه های اجتماعی و خبرنگاران قرار گرفته است. هر چند در نشست خبری در کنار او، آرمان حسینی مدیرعامل تگ استار و سینا فرحی قایم مقام و رییس هیات مدیره این شرکت قرار داشتند اما از شیوه پاسخگویی به سوالات مشخص بود دو نفر دیگر تحت تاثیر رامبد جوان بودند. سند این ادعا شیوه پاسخگویی به یکی از سوالات خبرنگاران بود. هنگامی که خبرنگاری به صورت آنلاین درباره اینکه آیا این شرکت فکری برای مشکلات حقوقی که احتمال دارد برای برندها و اینفلوئنسرها پیش بیاید کرده؟ رامبد جوان تنها به یک «بله کردیم» اکتفا کرد و هنگامی که خبرنگاران حاضر در جمع را منتظر ارایه توضیح دید، شنیده شد که خطاب به مدیرعامل و قایم مقام و رییس هیات مدیره  تگ استار گفت: «لازم نکرده توضیح بدهید».

این در حالی است که مدیرعامل این شرکت، روز پیش از برگزاری این مراسم در مصاحبه با همین خبرنگار بر لزوم بکارگیری مشاوران حقوقی برای بستن قرارداد از سوی فعالان حوزه رسانه های اجتماعی تاکید داشت و معتقد بود «در حال حاضر حدود 20 درصد از فعالان رسانه های اجتماعی و استارت آپ ها از مشاوران حقوقی استفاده می کنند. توصیه می شود تا جایی که می شود در بکارگیری مشاوران حقوقی و مالی خست به خرج ندهند چون این مساله به اندازه مسایل فنی و بازاریابی دارای اهمیت است. توجه به مسایل حقوقی و شفاف سازی در این بخش از ایجاد هزینه و خسارت در آینده پیشگیری خواهد کرد». 

 انتخاب بد
عامل اصلی که نارضایتی و انتقادات تند درباره تگ استار و شیوه برگزاری اولین گردهمایی اینفلوئنسرهای ایران را به وجود آورد، «انتخاب» و تعریف اینفلوئنسر بود؛ انتخاب جمعی که بخش کوچکی از جامعه اینفلوئنسرهای ایران بودند و نه همه آنها. البته اگر بتوان پذیرفت که این افراد تاثیرگذار هستند و نه فقط سرگرم کننده و پربیننده. این رفتار تنها باعث نارضایتی و انتقادات کاربران و فعالان این حوزه نشده. بلکه برخی از حامیان این برنامه هم از انتخاب چهره ها در این گردهمایی ناراضی بودند. 
خبرگزاری مهر هفته گذشته با راشا شیدماهر، مدیر ارشد بازاریابی اسنپ که یکی از حامیان اصلی اولین گردهمایی اینفلوئنسرهای ایران بود صحبت کرد. وی به خبرگزاری مهر گفت: «قرار بر این بود که اینفلوئنسرهای واقعی گرد هم جمع شوند. اما در نهایت شاهد دورهمی اینفلوئنسرنماها بودیم. اگر از قبل مشخص بود که قرار است چه افرادی در این گردهمایی شرکت کنند به هیچ وجه حامی این رویداد نمی شدیم. تعداد زیادی از کسانی که امروز چهره های تاثیرگذار خطاب می شوند بدون صفحاتشان در شبکه های اجتماعی هیچ هویتی از خود ندارند و علت تاثیرگذار خواندنشان به هیچ عنوان مشخص نیست. بخش عمده ای از این افراد در نتیجه توجه بیش از حد کسب وکارهای مختلف بزرگ شدند و امروز در مسیری قرار گرفتند که می توانند روی مخاطبان شبکه های اجتماعی تاثیر کاذب بگذارند. ما در ایران الگوهای باارزشی همچون جهان پهلوان تختی و ریزعلی خواجوی را داشتیم. چرا باید فضایی به وجود آید که افرادی پوچ و بی هویت به درجه تاثیرگذاری بر مردم نائل شوند و افرادی که زحمت می کشند و نان حلال درمی آورند و کارآفرین هستند به حاشیه رانده شوند. ترویج زندگی به سبک اینفلوئنسرهایی که در اینستاگرام باب شده است آن هم در جامعه ای که اغلب مردم درگیر مشکلات معیشتی هستند کار درستی نیست». گفتنی است علی رغم اینکه اسنپ از حامیان گردهمایی اینفلوئنسرهای ایرانی بود و لوگوی آن زیر پوسترها دیده می شد،  هیچ نماینده ای به مراسم رونمایی از تگ استار و گردهمایی نفرستاد. 


 فهرست کوتاهی از میهمانان 
برخی از مهمانان اولین گردهمایی اینفلوئنسرهای ایران عبارت بودند از :
مستر تیستر: که غذای رستوران های مختلف را تست می کند. 
کچلیک: پسر خردسال مازندرانی که با شیرین زبانی توانسته دل بعضی را ببرد.
رضا پرستش: جوانی که به دلیل شباهت به مسی به عنوان بدل مسی شناخته می شود.
محسن بروفر: کسی که روی گزارش های فوتبالی علیفر دابسمش می ساخت و به همین دلیل به شهرت رسید. 
محسن ایزی: کسی که دابسمش می سازد.
عرفان علیرضایی: کلیپ طنز و دابسمش می سازد.
حسن شاهرخ نیا: کلیپ طنز و دابسمش می سازد.
دانیال کاظمی: کسی که ادعای شعبده بازی دارد. 
*روزنامه فناوران مسوولیتی در مقابل نقدهایی که در رسانه های اجتماعی منتشر شده ندارد. 

نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی گفت: باید این فضای مجازی را مدیریت کنیم، تا کی باید در این اسارت باشیم؟ ما نمی‌گوئیم آن را ببندید اما باید آن را مدیریت کنید.

اهم اظهارات امروز امام جمعه مشهد به نقل از خبرگزاری ها به این شرح است:

*نوع آرایشگری شیطان را اشاره کردیم، شیطان مال و ثروت را جلوه می‌دهد؛ برای مال به دست آوردن و پولدار شدن، چگونه باید پولدار شد؟ انواع و اقسام راه‌ها را شیطان پیش روی انسان قرار می‌دهد و همین قدر که انسان جذب این پول و مال و ثروت و نقش آفرینی ثروت شد راه‌های شیطانی نیز مطرح می‌شود.

*برای برخی نیز مسئله مقام و قدرت مطرح است. جوانی که در ابتدا می‌خواهد راه را انتخاب کند، شیطان، قدرت را در نظر وی جلوه می‌دهد و می‌گوید اگر به این قدرت نرسی، با وضعیت عادی نمی‌توانی به جایی برسی؛ برای اینکه به این قدرت بخواهد برسد، انواع و اقسام راه‌های غیرخدایی توسط شیطان ترسیم می‌شود.

*شیطان، پول و قدرت را در نزد جوان جلوه می‌دهد و برای وی جاده‌سازی می‌کند؛ مرحله دوم این است که راه‌بندان در مقابل انسان صورت دهد تا انسان به سمت کار خیر نرود و تلاش می‌کند از طریق توسعه منکرات و فحشا انسان را از راه راست باز بدارد.

*(با اشاره به حریق کشتی سانچی و درگذشت 32 سرنشین آن و تسلیت این واقعه): این حادثه بسیار ناگوار و دردناک بود و مورد اظهار دردمندی مردم ما قرار گرفت و از مردم باعاطفه و بااحساس وطن‌دوست خود که همدردی کردند تشکر می‌کنم؛ در سایر بلاد و کشورهای دنیا ناظر امثال این حوادث هستیم و حتی شاید به مراتب شدیدتر هم باشد اما مردم آن کشور بی‌تفاوت از کنار آن می‌گذرند؛ از روزی که این حادثه رخ داد مردم باعاطفه ما در کنار عزیزان دردمند وابسته به این بزرگواران دست به دعا برداشتند و پس از رحلت آنان نیز در کنار آنها بودند.

*همه برابر این قضیه اظهار همدردی کردند که همراه با عاطفه سرشار مردمی ما بود و در عرصه اسلامی و دینی ما بسیار باارزش و ذی قیمت است؛ در کنار این عاطفه‌ها، مشتی عناصر ناپاک و سودجو و معامله‌گر سیاسی بدون توجه به این داغ، شروع به سوء استفاده سیاسی کردند و شایعه پراکنی نابکارانه کردند و بر این درد و زخم نمک پاشیدند و گفتند این نفت برای کره شمالی رفته و موشک آمریکایی اصابت کرده است که معلوم شد دروغ گفته‌اند و سفیر کره جنوبی اعلام کرد این میعانات مربوط به این کشور بوده؛ از سوی دیگر به دلیل پرچم پاناما مسئله را زیر سوال بردند که این یک مسئله متدوال در دریانوردی است.

*با این شایعات دروغ نمک بر زخم داغداران پاشیدند، مبداء این جریان در کلیدواژه‌های استکباری دنیا وجود دارد و رحم در دل اینها وجود ندارد و فجیع‌ترین حرکات را صورت می‌دهند و از ابزار شایعه پراکنی استفاده می‌کنند که بزرگترین شگرد دشمن ناپاک شکست خورده ما است.

* آمریکا از ابتدای شروع پیروزی انقلاب ما انواع و اقسام شگردهایش شکست خورده است، ابتدا کودتایشان شکست خورد و سپس وارد جنگ تحمیلی شدند و سپس شورش قومی و قبیله‌ای راه انداختند و همه شکست خورد و دیگر نمی‌خواهد برنامه قبلی را تجربه کند و قدرت برخورد نظامی ندارند.

*آمریکا شگرد دهه 60 را دنبال نمی‌کند و جنگ نرم را در دستور کار قرار داده تا مردم را از نظام جدا کند زیرا تمام توان و قدرت این نظام، مردم هستند؛ نکته دیگر نومید کردن مردم از نظام است تا مردم به این نتیجه برسند که نظام مقدس جمهوری اسلامی که مولود یک انقلاب مردمی است دیگر کارآمد نیست و روی این مسئله در حال کار کردن هستند زیرا می‌داند این نظام، یک نظام دینی است و تا وقتی باور مردم به این نظام ادامه دارد، این مردم عقب نمی‌نشینند.

*آمریکا درصدد است مردم عقاید و باورهای دینی خود را از دست بدهند و این مردم از نظام جدا شوند و این اهدف سوء چگونه باید اجرا شود؟ تنها راه برای این مهم جنگ نرم است و ابزار اجرایی جنگ نرم، شایعه پراکنی است زیرا در این صورت افکار عمومی مردم و جوانان را به هم می‌زند و اگر دشمن در افکار عمومی با شایعه پراکنی نفوذ کند به اهداف جنگ نرم خود خواهد رسید و امروز فضای مجازی در کشور میدان جولان شایعه پراکنی است.

*با این ارتباطاتی که در فضای مجازی وجود دارد، انسان‌ها را می‌تواند از نظام جدا کند و شایعاتی را راه‌اندازی کرده و در افکار عمومی نفوذ کند و نمونه آن را در اغتشاشات اخیر شاهد بودید، این را کاملاً لمس کردید که دشمن به دنبال شایعه پراکنی است؛ یک حادثه رخ داد و مردم ما داغدار شدند و این جریان بی رحم غیرانسان می‌خواست از این موقعیت دردمندی جامعه ما و ملت ما بهره برداری کند و با شایعه پراکنی جنگ نرمش را توسعه دهد و این را باید توجه کنیم. این میدان جولان شایعه پراکنی یعنی این فضای مجازی باید علاج شود و نمی‌توان به همین شکل مسئله را رها کرد.

*(با اشاره به سخنان رئیس جمهور): شبکه اجتماعی ابزار ارتباط مردم است و مردم امروز برحسب توسعه تکنولوژی و فناوری، ارتباطاتشان از طریق این شبکه‌ها تنظیم می‌شود و ابزار زندگی و کاسبی مردم است و شاید ضرورتش از یک اتوبان هم بیشتر باشد، البته اتوبان با چند تصادف بسته نمی‌شود اما بحث این است که با این شبکه اجتماعی پول مردم از بانک‌ها دزدیده می‌شود و جریانهای تروریستی عضوگیری می‌کنند و مغزها را شستشو می‌دهند و دشمن در حال بهره‌برداری از این فضای مجازی است و درصدد درست کردن پیاده نظام برای خود است.

*شاهد هستیم که در مسئله بهره برداری افراد از این شبکه‌های اجتماعی این همه مفاسد وجود دارد؛ باید این را مدیریت و اصلاح کرد؛ بحث ما بسته شدن فضای مجازی و مسدود کردن نیست و هیچ عاقلی این را نمی‌گوید زیرا این نیاز مردم از نظر ارتباطات است و حتی نیاز درحدی است که اگر شبکه‌های داخلی جوابگو نباشد سراغ شبکه‌های فاسد بیگانه بروند. مدیریت این است که از این استعدادها استفاده کنید؛ شرکت‌های دانش بنیان را حمایت کنید و نیاز مردم را از یک شبکه اطلاعات ملی و یک شبکه قوی برطرف کنید تا مردم به سراغ ابزار دشمن نروند و این باید مدیریت شود. دبیر شورای عالی فضای مجازی رسما اعلام کرد اگر بخواهیم وارد عرصه فعالیت شویم، امکانات داخل کشور از نظر نیروی انسانی را به کار بیندازیم و دولت حمایت کنیم تا یک سال دیگر از انحصار شبکه‌های بیگانه نجات می‌یابیم.

*باید این فضای مجازی را مدیریت کنیم، تا کی باید در این اسارت باشیم؟ خطری که در فضای مجازی متوجه خانواده‌های ما است این است که امنیت از میان رفته است؛ ما نمی‌گوئیم آن را ببندید اما باید آن را مدیریت کنید و با یک سال تمام قضیه مدیریت می‌شود.

سید مسعود شهیدی - بدون تردید، موضوع فضای مجازی، در چند دهه اخیر و دهه های آینده یکی از مهمترین چالشهای دولت ها و  ملت های جهان است. تمام کشورها بدون استثنا با این پدیده نوظهور رو در رو هستند و در قبال آثار مثبت و  منفی آن و در قبال آزاد بودن یا محدود بودن آن بحث های گسترده ای در حوزه نخبگانی صورت گرفته و هنوز  هم صورت می گیرد.

این بحث ها به تدریج در حوزه های سیاستگذاری و قانونگذاری کشورها، تبدیل به راهبرد  های بلند مدت و کوتاه مدت، و قانون های رسمی می شود و چارچوب های اجتماعی و حقوق شهروندی را  بازتعریف می کند. نگاهی گذرا به نوع تلقی، سیاستگذاری و قانونگذاری برخی کشورهای بزرگ جهان، و  مقایسه آن با برخی دیدگاه های موجود در کشورمان، ما را با واقعیت های عینی این حوزه آشناتر و به وظایفمان  در قبال فضای مجازی آگاه تر می کند تا با شناخت عمیقتر و فارغ از گرایش های جناحی و آزمون و خطاهای  پر خسارت، واقع بینانه در مورد این پدیده  سرنوشت ساز قرن جدید تصمیم گیری کنیم.

سوال روز و سوال اساسی که باید پاسخ آن را یافت این است که آیا فضای مجازی علی رغم همه حسن ها و  منافعی که دارد، یک تهدید بزرگ و نگران کننده برای دوام و بقای کشورها هست یا نیست و آیا محدود کردن  فضای مجازی مغایرتی با آزادی مردم و حقوق شهروندی دارد یا نه؟

از آمریکا که خاستگاه اولیه و پایگاه اصلی  فضای سایبری و اینترنت جهانی و بزرگترین سرمایه گذار و بهره بردار فضای مجازی است باید شروع کرد.  ایالات متحده، ضمناً یکی از کانون های اصلی لیبرال دموکراسی است و قطب دنیای آزاد به حساب می آید.  آمریکا پدیدآورنده و مدیریت کننده و مرکزیت اینترنت جهانی است و از طریق آن اهداف خود در هر نقطه جهان  را پی گیری می کند.

باید دید  تحلیل کلان آمریکا که بزرگترین بهره بردار فضای مجازی است در قبال   خطرات فضای مجازی برای خود آمریکا چیست؟ خلاصه ترین و گویا ترین بیان، متعلق به استفان هارتبر،  مشاور اسبق وزارت امور خارجه آمریکا و یکی از نظریه پردازان نظام سیاسی آمریکاست.

او گفته است: « دولت آمریکا به لحاظ حقوقی، فرهنگی و اجتماعی هرگز و با هیچ بحرانی صدمه نخواهد دید، مگر از طریق  فضای مجازی.» این جمله کوتاه، گویای این واقعیت است که ایالات متحده آمریکا که در رتبه نخست تکنولوژی  و صنعت رایانه ای و سایبری و در جایگاه های نخست اقتصادی، علمی و نظامی جهان قرار دارد، فضای  مجازی را بزرگترین خطر برای موجودیت و بقای خود شناخته است. این تحلیل، که برآمده از تحقیقات و تاملات  صدها پژوهشگاه و اتاق های فکر و شوراهای تخصصی و سیاستگذاری کاخ سفید است، در اکتبر 2001 تبدیل  به لایحه ای تحت عنوان «لایحه میهن پرستی» شد و در کنگره آمریکا به تصویب رسید که به موجب آن، ایجاد  محدودیت از طریق کنترل و نظارت بر تبادلات اینترنتی کاربران، رنگ قانونی به  خود گرفت و سپس در سال  2003 توسط دیوان عالی ایالات متحده، با شدت و حدت بیشتری به تصویب رسید و به اجرا درآمد.

برای بسیاری از غربگرایان و دولتمردان کشور ما، که هر روز با ساده لوحی تمام در رسانه ها شعار آزادی  فضای مجازی سر می دهند، وجود "لایحه میهن پرستان" آن هم در آمریکا که قطب دنیای آزاد است باور کردنی  نیست. آنها باور نمی کنند که الگوی آنها در جامعه باز، بیست و هشت سال قبل، در سال 1991، اولین کشور  جهان بوده که برای محدود کردن فضای مجازی، دست به کار شده و لایحه بسیار مهمی  تحت عنوان "شبکه ملی  اطلاعات" را در کنگره به تصویب رسانده و اجرایی کرده که یکی از اهداف آن اعمال مدیریت ایالات متحده در  پردازش فضای مجازی و ایجاد محدودیت، با کیفیت بسیار بالا و پیشرفته بوده است.

آنها ظرف این 28 سال   217 قانون دیگر برای کنترل، مدیریت و محدودسازی فضای مجازی آمریکا به تصویب رسانده اند که هر  قانون، بندها و تبصره های دقیق و اجرائی و مصداقی و بدون ابهام دارد که شامل جزئی ترین تخلفات در  عملکردها، ارتباط ها و مبادله ها ی فضای مجازی است. در همین چند هفته اخیر، مدیران دو شبکه اجتماعی  «فیس بوک» و «توئیتر» بر اساس همین قوانین دقیق از سوی مقامات امنیتی و اطلاعاتی ایالات متحده مورد  بازخواست قرار گرفته ‌اند که چرا افکار عمومی مردم آمریکا را علیه امنیت ملی و علیه سیاست رسمی این  کشور تهییج کرده اند؟

بر اساس این قوانین، «اف بی آی» اداره تحقیقات پلیس فدرال، موظف است تمامی  اطلاعات و داده ها و ارتباطات مربوط به کاربران اینترنتی را جمع آوری و کنترل کند. باراک اوباما که برای  رای آوردن در انتخابات، با شعار «تغییر» و «اینترنت باز» و «حق استفاده از اینترنت معادل حقوق بشر  است» به صحنه آمده بود، پس از پیروزی در انتخابات، بر اساس مصالح عالیه کشورش که بین دو حزب اصلی  مشترک است، بدون وقفه، قانون کنترل اینترنت را امضا کرد و امضای او بدین معنا بود که حزب دموکرات هم   محدودیت های شدید فضای مجازی را تایید می کند و آن را مغایر با آزادی و مغایر با حقوق شهروندی نمی  داند. او نه تنها تغییری در سیاست محدودسازی فضای مجازی که در زمان جمهوری خواهان تصویب و اجرا  شده بود، نداد، بلکه در سال 2015 همان قانون «میهن پرستی» را با اضافه کردن " قانون  شنود" و "قانون  جاسوسی از ارتباطات اینترنتی کاربران و جاسوسی از مکالمات تلفنی شهروندان آمریکا" تمدید کرد.

بر اساس  این قوانین، امروز در آمریکا تمامی ارتباط ها و اطلاعات اینترنتی شهروندان و تمامی تماس های تلفنی افراد   ضبط می شود و تحت کنترل قرار دارد. قانون «سوپا» و قانون «پیپا» به دولت آمریکا قدرت می دهد که در  صورت صلاحدید، حتی  میلیون ها سایت اینترنتی را تعطیل کند. روزنامه نیویورک تایمز در سرمقاله خود، از  واقعیتی پنهان پرده برمی دارد و می نویسد: "نتیجه اجرای دو قانون فوق، ایجاد  پدیده ای مانند دیوار اینترنتی  چین، یعنی همان دیوار آتش بزرگ چین، در آمریکاست."

به بیان دیگر، آمریکایی ها هم مثل چینی ها، برای  حفظ موجودیت و منافع کشور خود، اقدام های مشابهی برای ایجاد محدودیت در فضای مجازی کرده اند. قابل  توجه است که هیچ یک از این  سخت گیری ها و محدودیت های فضای مجازی که در آمریکا اعمال شده، مغایر  با حقوق شهروندی و حقوق بشر و مغایر با آزادی های مصرح در لیبرالیسم غربی و مغایر با قانون اساسی  آمریکا شناخته نشده و کسی آنها را متهم به فاشیسم، کمونیسم، توتالیتاریسم، ضدیت با آزادی و ضدیت با جامعه  باز نکرده است.

به تدریج در بسیاری از کشورها، مشابه  پروژه "شبکه ملی اطلاعات در آمریکا" که در دهه 90  اجرائی شد،  طراحی و پیاده سازی گردید. به طور نمونه کره جنوبی که رتبه اول سرعت اینترنت جهان را در اختیار دارد،  در همان دهه ۱۹۹۰ برای محافظت از منافع ملی خود، پروژه  "شبکه ملی اینترنت پر سرعت کره" را با هدف  آسان سازی دسترسی به اطلاعات، کنترل و مدیریت فضای مجازی و تفکیک ترافیک داخل و خارج کشور اجرا  کرد.

انگلستان، کشور دیگری است که پروژه بزرگ "شبکه ملی اطلاعات" را مشابه آنچه در آمریکا وجود داشت  اجرائی کرد. امروز انگلستان، بزرگ ترین مرکز کنترل اینترنت جهان یا به اختصار «جی.سی.اچ.کیو" را در  اختیار دارد. این مرکز به دولت انگلیس امکان می دهد تا در سراسر جهان، دسترسی افراد و سایت ها به اینترنت  را به صورت هوشمند و دائمی  کنترل کند. در انگلستان همچنین با سامانه مسدودسازی محتوا به سبک "کلینفید"  به طور هوشمند، دسترسی بیش از 90 درصد خطوط پر سرعت اینترنتی انگلستان به محتواهای ممنوع، مسدود  شده و در صورت تخلف، خطوط خانگی قطع می شوند.

استرالیا و کانادا هم که هر دو از کشورهای مشترک  المنافع با بریتانیا هستند، در سال های اخیر برنامه های بسیار گسترده و سختگیرانه ای را برای کنترل اینترنت  آغاز کرده اند، تا آنجا که در این زمینه بیش از دیگر متحدان غربی با کشور چین به عنوان بزرگ ترین محدود  کننده اینترنت، مقایسه می شوند ولی با احساس مسئولیتی که در قبال منافع ملی خود دارند ترسی از این مقایسه  ها به دل راه نمی دهند. استرالیا در آخرین اقدام، حتی دسترسی به سرویس های گوگل را هم محدود کرده و این  اقدامات را مغایر با حقوق شهروندی نمی داند.

پس از افشاگری ‌های ادوارد اسنودن که مشخص کرد آمریکا از طریق جاسوسی در فضای مجازی جهان، منافع  خود را دنبال می کند، بسیاری از کشورها و حتی هم پیمان های آمریکا، برای حفظ منافع خود، به دنبال ایجاد "  شبکه ملی اطلاعات" در خاک خود برآمدند تا با اعمال کنترل و نظارت بر اینترنت جهانی و جداسازی شبکه  اطلاعات داخلی از شبکه اطلاعات خارجی، از جاسوسی های سیاسی، امنیتی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و  نظامی و نقض حریم خصوصی شهروندان خود در امان باشند. امروز کشورهایی همچون برزیل، هند، استرالیا  و آلمان هم در صدد هستند اطلاعات و داده‌ هایی که مبدا و مقصدشان خود این کشورهاست، از داخل خود این  کشورها عبور کند نه از مبادی و مقاصدی که سازمان های اطلاعات آمریکا در آنها به جاسوسی می‌پردازند.

با وجود آنکه شبکه ملی اطلاعات در هر کشوری ویژگی های خاص خود را دارد ولی عموماً شبکه ‌ای است  کاملاً مستقل و حفاظت شده نسبت به شبکه‌ اینترنت جهانی با امکان تعامل مدیریت شده با اینترنت. در این حالت،  کشورها قادر می شوند از حالت بی دفاع و منفعل در برابر اینترنت، خارج شده و فعالانه، اقتضائات فرهنگی و  منافع ملی خود را محافظت  کنند. دانشنامه آزاد(ویکی پدیا) که یک منبع بین المللی اطلاعات است می نویسد:  "شبکه ملی اطلاعات، یکی از پروژه‌ های حفاظت از منافع ملی کشورها در فضای اینترنت است. کشورها و  حتی  قدرت ‌های بزرگ جهان، به دنبال جدا کردن مسیر ترافیک داده‌ های خود از خاک آمریکا هستند. اتحادیه  اروپا هم که یکی از قدرتهای برتر جهان امروز است خطر را احساس کرده و در صدد ایجاد شبکه اطلاعات  داخلی اروپاست. آنگلا مرکل گفته است با ایجاد این شبکه، ایمیل ‌ها و سایر اطلاعات اروپا از مسیر آمریکا  عبور نخواهد کرد."

اما صریح ترین مواضع و عملکردها در قبال خطرات فضای مجازی، مربوط به فرانسه است که اگر مورد تامل  قرار گیرد، نگاه آسیب شناسانه در قبال فضای مجازی را تقویت خواهد کرد. فرانسه با وجود آنکه مهد آزادی و  دموکراسی و لیبرالیسم شناخته می شود، بدون ترس و تعلل و لکنت زبان، برای حفظ منافع ملی خود، شدیدترین  نظارت ها و محدودیت های حکومتی را بر فضای مجازی، اعمال کرده و از بیان آن هم هیچ ابائی ندارد،  محدودیت هایی حتی فراتر از دیگر کشورهای اتحادیه اروپا. طبق قانون های "هادویی"  و "لوپسی" مصوب سال  2009 کاربرانی که ممنوعیت های یک شبکه ای را رعایت نکنند بلافاصله از دسترسی به آن شبکه محروم می  شوند.

در فرانسه فهرست بلندی از سایت های متخلف مسدود شده وجود دارد که چون قوانین را زیر پا گذاشته اند  از دسترس خارج شده اند. در فرانسه، شهروندان، حق جستجوی عبارات ممنوع شده را - که حاکمیت فرانسه آن  عبارات را مشخص کرده - در مورتورهای جستجو ندارند. اینترنت مدارس نیز شبکه ‌های اجتماعی را به شدت  محدود کرده است. اما مهم تر از همه این اقدامات، سخنان جدید رئیس جمهور فرانسه است که دیگر جای هیچ  ابهامی در تشخیص موضوع باقی نمی گذارد.

او با صراحت گفته است: «اگر می ‌خواهیم از لیبرال دموکراسی  محافظت کنیم، بایستی قوانین قدرتمندی در زمینه کنترل و محدودسازی فضای مجازی داشته باشیم.»

او تصریح  کرده؛ «من تصمیم گرفته ‌ام نظام قانونی کشورمان را برای محافظت از حیات دموکراسی در برابر اخبار جعلی  تغییر دهم.» ماکرون در این سخنرانی گفته است: «رسانه ‌های اجتماعی بایستی منابع تامین مالی خود برای تولید  محتوا را شفاف کنند.» او در بخش دیگری از اظهاراتش تصریح کرده؛ «بایستی به قضات اختیار داده شود  مطالب حاوی اطلاعات نادرست را حذف کرده و حتی  وب‌سایت ‌هایی را که اقدام به انتشار چنین اطلاعاتی می‌  کنند، مسدود کنند.» او گفته است: «بایستی به «شورای عالی سمعی بصری» (نهاد نظارت بر رسانه‌ های  فرانسه) اختیارات بیشتری داد تا با هرگونه تلاش برای بی‌ ثبات ‌سازی کشور از طریق کانال ‌های تلویزیونی که  تحت کنترل یا نفوذ کشورهای خارجی هستند، مبارزه کنند.»

وقتی رئیس جمهور فرانسه این گونه صریح سخن می گوید و دیگران این گونه از منافع ملی و حیات مادی و  معنوی خود در قبال فضای مجازی دفاع می کنند، دولتمردان ما هم باید قوی تر از گذشته به میدان بیایند و    ایجاد «شبکه ملی اطلاعات» و مدیریت بر فضای مجازی را که سال هاست به عنوان قانون ابلاغ شده، جدی تر  از گذشته در دستور کار خود قرار دهند.

* با بهره برداری از پژوهش کارشناس محترم فضای مجازی، آقای دکتر کوهنانی (منبع:الف)

رئیس‌جمهور فرانسه می‌گوید قصد معرفی لایحه‌ای برای «دفاع از حیات دموکراسی» در برابر فعالیت رسانه‌هایی دارد که اقدام به انتشار اخبار جعلی و نادرست در فضای مجازی می‌کنند.

به گزارش تسنیم، «امانوئل ماکرون»، رئیس‌جمهور فرانسه در روزهای گذشته بارها به موضوع گسترش «اخبار جعلی» در رسانه‌های اجتماعی اشاره کرده و از قصد خود برای معرفی لایحه‌ای برای مبارزه با آنها خبر داده است. 

وی، به عنوان مثال روز چهارشنبه در جمع خبرنگارانِ «کاخ الیزه» با اشاره به اینکه برخی از رسانه‌های اجتماعی به ابزارهایی برای ارائه اطلاعات نادرست و راه‌اندازی هجمه‌های تبلیغاتی علیه شخصیت‌های صنف‌های مختلف تبدیل شده‌اند، خواستار مسدود کردن آنها شد.   

آقای ماکرون گفت: «در شبکه‌های اجتماعی سراسر جهان و به تمام زبان‌ها، هزاران حساب کاربری ایجاد شده‌اند که هدفشان گسترش پروپاگاندا و ترویج دروغ برای لکه‌دار کردن حیثیت مقام‌های سیاسی، شخصیت‌ها، مقام‌های دولتی و روزنامه‌نگاران است.»

طرح ماکرون، با مخالفت‌هایی در محافل سیاسی فرانسه رو به رو شده و برخی از منتقدان آن را ناقض قوانین داخلی این کشور درباره آزادی بیان دانسته‌اند. «مارین لوپن» طرح ماکرون را «بسیار دردسرساز» توصیف کرده و گفته است: «چه کسی قرار است تصمیم بگیرد کدام اطلاعات نادرست هستند؟»

«ماکرون» در سخنرانی روز چهارشنبه گفت: «اگر می‌خواهیم از لیبرال- دموکراسی محافظت کنیم، بایستی قوانین قدرتمندی در این زمینه داشته باشیم. من تصمیم گرفته‌ام نظام قانونی کشورمان را برای محافظت از حیات دموکراسی در برابر اخبار جعلی تغییر دهم.»     

با آنکه هنوز اخباری درباره محتوای لایحه پیشنهادی رئیس‌جمهور فرانسه منتشر نشده سخنرانی او حاوی اشاراتی بیانگر درباره تدابیری است که او احتمالاً در آینده در پیش خواهد گرفت.

«ماکرون» در آن سخنرانی گفت رسانه‌های اجتماعی بایستی منابع تامین مالی خود برای تولید محتوا را شفاف کنند و برای هزینه‌کرد آنها در این زمینه، سقف وجود داشته باشد. او در بخش دیگری از اظهاراتش تصریح کرد بایستی به قضات اختیار داده شود مطالب حاوی اطلاعات نادرست را حذف کرده و حتی دسترسی به وب‌سایت‌هایی که اقدام به انتشار چنین اطلاعاتی می‌کنند را مسدود کنند.

رئیس دولت فرانسه، به عنوان پیشنهادی دیگر گفت بایستی به «شورای عالی سمعی-بصری»، (نهاد نظارت بر رسانه‌های فرانسه) اختیارات بیشتری داد تا با «هر گونه تلاش برای بی‌ثبات‌سازی کشور از طریق کانال‌های تلویزیونی که تحت کنترل یا نفوذ کشورهای خارجی هستند» مبارزه کنند. 

در دوران مبارزات انتخاباتی فرانسه، برخی از رسانه‌های این کشور شایعات زیادی درباره حساب‌های برون‌مرزی «ماکرون» یا تامین منابع مالی ستاد انتخاباتی او توسط برخی کشورهای خارجی مطرح کردند. او در آن زمان از «مارین لوپن»، رهبر حزب جبهه ملی به دلیل استناد به شایعات مطرح‌شده در برخی رسانه‌ها درباره حساب‌های برون‌مرزی‌اش در «باهاماس» شکایت کرد. 

منابع رسانه‌ای در فرانسه گفته‌اند لایحه پیشنهادی «ماکرون» احتمالاً با مانع چندانی برای تصویب در «مجمع ملی» این کشور و تبدیل به قانون رو برو نخواهد شد. حزب «آن مارش» رئیس‌جمهور «ماکرون» از اکثریت قابل توجهی در «مجمع ملی» برخوردار است.

یکی از مدیران ارشد فیسبوک، شبکه‌های اجتماعی را به عنوان عامل نابودی جوامع بشری معرفی کرد.

به گزارش ایرنا از ساینس، چاتمت پالیهاپیتیا که یکی از معاونان سابق فیسبوک است با شاره به کمپین شوخی شبکه اجتماعی WhatsApp که منجر به مجموعه‌ای از بدنامی‌ها در هند شد، شبکه‌های اجتماعی را ابزاری با قابلیت نابود کردن ساختارهای اجتماعی دانست.
وی که در دانشکده کسب و کار دانشگاه استنفورد سخنرانی می‌کرد، در این رابطه گفت : چرخه‌های کوتاه مدت فیسبوک که بر اساس هیجان طراحی می‌شوند، عملکرد ساختارهای اجتماعی را نابود می‌کند. تعاملاتی مانند لایک کردن یک عکس یا افزودن یک توییت به علاقمندی‌ها، اقداماتی کوتاه‌مدت هستند و ارتباطات معنادار محسوب نمی‌شوند.
رسانه‌های اجتماعی امروزی ابزارهایی هستند که امکان شنیده شدن پیغام‌های هر کاربر را به عنوان یک ایده قابل قبول و تشدید شده فراهم می‌کنند. این ویژگی امکان تبدیل شدن وقایع کوچک مثل زورگویی سایبری را به رخدادهای بزرگ مانند کمپین‌های وسیع تمسخر و آزار و اذیت سایرین فراهم می‌کند.
در طول سال‌های اخیر گروه‌های تروریستی از لایک کردن در شبکه‌های اجتماعی به عنوان ابزاری برای عضوگیری استفاده کرده‌اند و تحقیقات متعددی بین افسردگی نوجوانان و استفاده از گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی رابطه مستقیمی را کشف کرده‌اند. البته تاثیر شبکه‌های اجتماعی بازتاب عملکرد کاربران است و همواره فضایی برای افرادی که از این ابزارها سوء‌استفاده می‌کنند وجود دارد؛ اما نباید مزایای واقعی چنین شبکه‌هایی نیز نادیده گرفته شود.

مخاطرات شبکه‌های اجتماعی از نگاه اوباما

چهارشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۰۴:۵۷ ب.ظ | ۰ نظر

رئیس جمهوری سابق آمریکا درمصاحبه‌ای که از سوی شاهزاده هری، نوه ملکه انگلیس به‌عنوان مصاحبه‌گر مهمان و در تورنتو کانادا صورت گرفت، به خاطراتش درباره روز ترک کاخ سفید و امیدواری‌هایش برای زندگی پس از ریاست جمهوری پرداخت.

باراک اوباما گفت که مردم در جایگاه قدرت باید زمانی‌ که پیام‌هایی را در رسانه‌های اجتماعی منتشر می‌کنند، نهایت دقت را داشته باشند.

رئیس‌جمهوری سابق آمریکا به توئیت‌های دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا که به صورت مکرر صورت می‌گیرد، اشاره نکرد؛ اما گفت که رسانه‌های اجتماعی باعث مخدوش شدن گفتمان مدنی می‌شوند.

به گفته اوباما شیوه ارتباط مردم در رسانه‌های اجتماعی خطر ایجاد شکاف اجتماعی را به‌دنبال دارد و رهبران باید مطمئن شوند که اینترنت کاربران را در تعصبات خودشان گرفتارنکند. او گفت: همه ما در کادر رهبری باید راهی بیابیم که بتوان یک فضای مشترک در اینترنت ایجاد کرد. یکی از خطرات اینترنت این است که مردم می‌توانند واقعیت‌های مختلفی داشته باشند و در اطلاعاتی غرق شوند که تعصبات آنها را دو چندان کند.

اوباما همچنین به روزی که زمام امور آمریکا را به ترامپ سپرد اشاره کرد و گفت، نگرانی‌هایی بابت چگونگی اوضاع کشور وجود دارد. او گفت: به رغم آنکه کارهای مهم ناتمامی باقی مانده بود ولی روزیکه کاخ سفید را ترک کردم احساس آرامش داشتم. اینکه حس کنید می‌توانید هر صبح دستور کار خودتان را داشته و فرصت کافی برای گپ زدن با همسرتان را دارید و اینکه دیگر شما رئیس‌جمهور نیستید حس آزادی بزرگی است.

اوباما درباره هشت سال ریاست‌جمهوری و زندگی در کاخ سفید گفت: برای کار کردن دلم تنگ شده است. خیلی جالب و هیجان‌انگیز بود. وی طرح خود در حوزه سلامت را که به اوباما کر معروف شده یکی از دستاوردهای غرورآمیزش خواند.

اوباما گفت که از کمک به آموزش و روی کار آمدن نسل بعدی رهبران بسیار خرسند است. به عقیده وی جهان از بسیاری جهات سلامت‌تر و مرفه‌تر از همیشه است.شاهزاده هری همچنین سؤالاتی درباره وضعیت بهداشت روانی، بخش خیریه‌ها و همچنین نیروهای مسلح پرسید و گفت که اینها موضوعاتی مهم هستند که باید درباره آنها صحبت شود.

کاخ سلطنتی انگلیس اعلام کرد که این مصاحبه در سپتامبر و در جریان بازی‌های Invictus در تورنتو برگزار شد. (منبع:مدیریت رسانه)

مرور سرنوشت شبکه‌های اجتماعی در ایران

سه شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۴۲ ب.ظ | ۰ نظر

بعد از جا افتادن اینترنت در خانه‌ها به عنوان یکی از ملزومات زندگی هر فرد، هرازچندگاه یک یا چند شبکه اجتماعی محبوب شدند اما بعد از چندوقت کاربران آنها را رها کردند و به جای دیگری کوچ کردند.

میل به حضور در شبکه‌های اجتماعی و فعالیت در آن در ۱۰ سال اخیر به یکی از فعالیت‌های کاربران اینترنتی تبدیل شده است. کاربرانی که در سال‌های اول این دهه از پشت میز و کامپیوترشان وارد این شبکه‌ها شدند. بعدها لپ‌تاپ گرفتند و بعد از آن از طریق تلفن‌های هوشمند و اینترنت بی‌سیم و اپلیکیشن‌های مختلف پا به شبکه‌های مجازی گذاشتند. بررسی شبکه‌های اجتماعی در ایران نشان داده هرکدام از این شبکه‌ها یک عمر مفید در کشور داشته‌اند و بعد از گذر از آن کاربران تشخیص داده‌اند از آن به جای دیگری کوچ کنند و خانه دیگری برای فعالیت‌های مجازی‌شان بنا کنند. شبکه‌هایی که در حوادث و اتفاقات سیاسی کشور موثر بودند و به همین دلیل برخی به ناچار فیلتر شدند. بعد از حوادث و اعتراض‌های سراسری در کشور شبکه اجتماعی تلگرام بالاخره و بعد از حرف و حدیث‌های فراوان فیلتر شد تا حیات تلگرام در ایران مورد بحث قرار گیرد. این موضوع بهانه‌ای شد تا به تاریخچه شبکه‌های اجتماعی در ایران برویم و ببینیم ایرانی‌ها در دهه اخیر به کدامیک از شبکه‌های اجتماعی روی خوش نشان دادند؟

اورکات

اورکات را می‌توان اولین شبکه اجتماعی دانست که میان ایرانی‌ها محبوب شد. اعضا در اورکات می‌توانستند از طریق دوستان خود دوستان جدیدی پیدا کنند. در اورکات چند انجمن گفتگو وجود داشت که عضو می‌توانست در آن فعالیت کنند و با دوستانشان سر موضوعات مختلف بحث کنند. مالک اورکات گوگل بود و در ۲۲ ژانویه کارش را آغاز کرد. اسم «اورکات» نیز به احترام یک خبرنگار ترک به نام «اورکوت بویوک کوکتن» است که این ایده و سیستم را از شرکت قبلی که در آن فعال بوده با خود به گوگل آورده بود. اما اورکات درسال ۲۰۰۵ یک رقیب بسیار جدی به نام «یاهو۳۶۰» پیدا کرد که گوی رقابت را از او دزدید.

یاهو ۳۶۰

جدی‌ترین رقیب اورکات یاهو ۳۶۰ بود که بسیار محبوب‌تر از اورکات شد. این شبکه اجتماعی متعلق به شرکت یاهو بود و تمام کسانی که حساب کاربری یاهو داشتند می‌توانستند از این سرویس استفاده کنند و در صفحه شخصی خود مطالب موردنظرشان را پست کنند. این شبکه اجتماعی در سال ۲۰۰۵ راه اندازی شد و حسابی میان جوان‌ها محبوب شد و حتی سلبریتی‌های خودش را هم داشت. اما با پیدا شدن سروکله فیسبوک روز به روز کمرنگ و در نهایت منسوخ شد. شرکت یاهو نیز طرح تعیلی این سرویس را از ابتدای سال ۲۰۰۸ کلید زد و در نهایت یک سال بعد یاهو ۳۶۰ به طور کامل تعطیل شد.

فرندفید

خبرخوان‌ها و هواداران وبلاگ فرندفید را بسیار دوست داشتند. یک شبکه اجتماعی خبرخوان که از RSS پشتیبانی می‌کرد و کاربر را متوجه پست‌های جدید مخاطبان، وبلاگ‌ها و اخبار خبرگزاری‌ها می‌کرد. اما فرندفید رقیب جدی برای حریفانش نبود و فیلتر شدن آن در جریان آشوب‌های ۸۸ از طرفدارانش کاست. فرندفید در سال ۲۰۰۹ به شرکت فیسبوک واگذارد و روز به روز از کاربرانش کم شد. در نهایت در ۹ آوریل ۲۰۱۵ برای همیشه از دسترس خارج شد.

کلوب

بعد از جا افتادن وبلاگ میان ایرانیان یک وبگاه ایرانی به نام «کلوب» به میانه میدان آمد تا ایرانیان را به هم پیوند دهد. سایت کلوب در دی ماه ۱۳۸۳ راه‌اندازی شد و بعد از مدتی یک مسابقه طراحی لوگو راه انداخت که بعد از میان آن آثار ارسالی طرح بالا برنده مسابقه شد و تا پایان کار خود نیز از همان طرح استفاده کرد. پیش از این از طرحی مشابه اورکات استفاده کرده بود. ایرانیان زیادی عضو این گروه شدند و در پایان بیش از ۲ میلیون ۶۰۰ هزار کاربر برای خودش دست و پا کرد. کلوب به علت ایرانی بودن و فیلتر نشدن میان ایرانی‌ها خیلی باب بود و تا مدت زیادی خانه مجازی کاربران اینترنت در ایران شناخته می‌شد. در نهایت این شبکه اجتماعی بعد از ۱۲ سال پاییز امسال به کار خود پایان داد.

فیسبوک

بی‌شک فیسبوک محبوب‌ترین و قدرتمندترین شبکه‌اجتماعی تولید شده‌است. شبکه اجتماعی که همه ‌چیز داشت و با این حال در نسخه‌ها و آپدیت‌های مختلف بازهم شگفتی‌های جدیدی برای مخاطبانش رو می‌کرد. مارکز زاکربرگ خالق فیسبوک ابتدا این شبکه را در ابتدای سال ۲۰۰۴ در دانشگاه هاروارد به وجود آورد تا دانشجویان در آن نام‌نویسی کنند. کم کم فیسبوک پارا فراتر گذاشت و از دانشگاههای دیگر نیز سردرآورد تا اینکه جهانی شد. اعتیاد به یک شبکه اجتماعی ابتدا با فیسبوک بر سر زبان‌ها افتاد و آنقدر محبوب شد که تمام گروههای سنی به عضویت در آن مشتاق شدند. بسیاری از دوستان قدیمی که همدیگر را گم کرده بودند در این شبکه یکدیگر را یافتند. فیسبوک فاصله های دوستی را کم کرد. طوری که کاربران از مکان های مختلف دنیا می توانستند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این شبکه اجتماعی نیز در سال ۱۳۸۸ در ایران فیلتر شد. اما از محبوبیت آن هیچوقت کاسته نشد و همچنان عضو می گرفت. با اینکه این شبکه اجتماعی هنوزدر جهان فعال و پویاست. اما در دو سال اخیر افت چشمگیری در ایران داشته است. تاخیر در انتشار نسخه تلفن همراه و همزمان فیلتر بودن این شبکه اجتماعی را می توان از دلایل افت طرفداران فیسبوک در ایران دانست. این افت با اوج گرفتن اینستاگرام نیز همراه شد و باعث کوچ کاربران از فیسبوک به اینستاگرام شد. فیسبوک در حال حاضر بزرگترین شبکه اجتماعی در دنیاست که حدود ۲میلیارد کاربر دارد.

گوگل ریدر

در سال ۲۰۰۵ گوگل یک فیدخوان به نام «reader» به سرویس‌هایش اضافه کرد که اگر در تمام دنیا محبوبیت چندانی نداشت میان ایرانی‌ها بسیار محبوب شد. در این فیدخوان شما می‌توانستید با اضافه کردن فید خبرگزاری‌ها، پایگاههای خبری و وبلاگ‌های موردعلاقه‌تان برخی افراد فعال در این شبکه اجتماعی را هم دنبال کنید و لینک‌ها و متن‌های منتشر شده از آنها را هم ببینید و حتی منتشر کنید. در زمان گوگل ریدر چهره‌های مجازی زیادی با نام‌های مستعار رشد کردند و اسم و رسم پیدا کردند که بعدها با همان اسامی در شبکه‌های اجتماعی دیگر حضور پیدا کردند. در مارس ۲۰۱۳ گوگل اعلام کرد می‌خواهد این سرویس را به دلیل کاهش استفاده ببندد. در آن زمان کاربران ایرانی زیادی برای این پست کامنت گذاشتند و از خجالت مدیران گوگلی در آمدند. در نهایت گوگل ریدر چندی بعد از معرفی گوگل پلاس بسته می‌شود.

گوگل پلاس

بعد از تعطیلی گوگل ریدر آواره‌های این شبکه‌ اجتماعی پا در گوگل پلاس گذاشتند و فعالیت‌شان را آنجا آغاز کردند. عده‌ای هم گوگل پلاس را کپی ضعیفی از فیس بوک می‌دانستند و ترجیح دادند در همان فیسبوک عضو باشند. اما به دلیل فیلتر نبودن گوگل پلاس در ایران، عده‌ای به پلاس روی خوش نشان دادند و فعالیت‌هایشان را در این شبکه اجتماعی ادامه دادند. بعد از خوابیدن موج فیسبوک در ایران پلاس تا مدتی پویا بود. اما موج دوم توییتر و جذابیت‌های بصری اینستاگرام، گوگل پلاس را روزبه روز خلوت تر کرد تا مثل این روزها حسابی از رونق بیفتد.

اینستاگرام

بعد از ورود اسمارت‌فون و جا افتادن سیستم عامل‌های آندرویدی و IOS در تلفن‌های همراه شبکه اجتماعی اینستاگرام وارد تلفن‌های همراه شد. نخستین نسخه این شبکه اجتماعی محبوب در اکتبر ۲۰۱۰ مصادف با مهر ۸۹ ارائه شد. اینستاگرام به دلیل جذابیت های بصری به سرعت محبوب شد و توانست در عرض ۴ سال ۳۰۰ میلیون کاربر داشته باشد. اینستاگرام همچنان میان ایرانی ها محبوب است و هر روزه افراد بیشتری در این شبکه حساب کاربری باز می کنند. شبکه اجتماعی مهمی که باعث به وجود آمدن یک سری مشاغل شد و عده زیادی توانستند از این طریق کسب درآمدهای بسیار خوبی داشته باشند. به جرات می‌توان گفت ایرانی‌ها حاشیه‌سازترین کاربران این شبکه اجتماعی هستند و ردپایشان را می‌توان در همه صفحات اینستاگرامی مشاهده کرد. بسیار پیش آمده که در زمان وقوع یک حادثه خاص مثل شکست در یک مسابقه فوتبال و یا برداشتن قرعه‌ جام جهانی، کاربران به صفحه فوتبالیست یا داور موردنظر هجوم برده‌اند و همان‌جا با وی تسویه حساب کرده‌اند.

یکی‌ دیگر از حواشی اینستاگرامی ترویج یک سبک زندگی خاص از سوی کاربران پر فالوور است. کاربرانی با زندگی‌های مرفه مخاطبانشان را حسابی تحت تاثیر قرار می‌دهند. در سال ۹۳ بود که هشتگ و صفحه‌ای به نام #richkidsoftehran حسابی خبرساز شد. هشتگی که پولدارهای تهرانی عکس‌هایشان از ماشین و ساعت و خانه و در کل زندگی پرزرق و برق‌شان را در اینستاگرام تحت این عنوان منتشر می‌کردند. بعد ها پولدارهای دیگر شهرها نیز دست به کار شدند و برای اینکه از قافله عقب نمانند هشتگ پولدارهای شهرشان را ساختند.

آدمهای معمولی و ناشناخته زیادی در این شبکه به یکباره مشهور شدند و به اصطلاح عامیانه تبدیل به شاخ‌های اینستاگرامی شدند. آدمهایی که بعدها توانستند با گذاشتن پست‌های تبلیغی پول‌های زیادی به جیب بزنند. آدمهایی که با لمینت دندان‌هایشان یا مرثیه‌های عاشقانه و ژست خودکشی توانستند چندین میلیون کاربر دست و پا کنند.

اینستاگرام اولین شبکه اجتماعی ست که سایه تهدید فیلترینگ را کمتر از باقی شبکه‌های اجتماعی احساس کرده‌است. شاید یکی از دلایل این موضوع این بود که این شبکه اجتماعی محبوب خیلی کارکرد سیاسی ندارد.

توییتر

نماد پرنده آبی‌رنگ در حال پرواز برای این شبکه اجتماعی ساده و محبوب است. شبکه اجتماعی که کاربران آن تا چندی پیش می‌توانستند تنها از ۱۴۰ کاراکتر برای بیان حرفهایشان استفاده کنند و بعد از چندین سال این تعداد کاراکتر به تازگی به عدد ۲۸۰ رسیده‌است. توییتر در سال ۲۰۰۶ آغاز به کار کرد و طبق آمار تا سال ۲۰۱۲ بیش از ۱۰۰ میلیون کاربر داشت. در ایران نیز کاربران زیادی به این شبکه پیوستند. توییتر در اتفاقات سال ۸۸ فیلتر شد و تا امروز فیلتر مانده‌است. یکی از نکات جالب درباره این شبکه اجتماعی در ایران دو قسمت بودن موج توییتری ست. با وجود اینکه این شبکه اجتماعی از سال ۲۰۰۶ فعال است و همان ابتدا کاربران ایرانی زیادی را به خود جلب کرد. مدتی بی سروصدا بود تا اینکه در یکی دو سال اخیر موج جدیدی ایجاد شد و دوباره رو آمد تا جمعیت ایرانیان توییتر به یکباره چندین برابر شود. توییتر شاید تنها شبکه اجتماعی ست که مسوولان مهم کشوری با وجود فیلتر بودن در آن حساب کاربری مشخص دارند و حتی در بسیاری از موارد به سوالات کاربران پاسخ می‌دهند.

توییتر در زمان اعتراض های سیاسی کاربرد بسیاری دارد و مخاطبان تلاش می کنند با استفاده از هشتگ‌هایی یکسان کلمه موردنظرشان را ترند جهانی کنند. به طور  مثال بعد از گفته‌های بی اساس دونالدترامپ درباره ایرانیان، ایرانی‌ها در توییت‌هایشان بارها از هشتگ #shotuptrump استفاده کردند تا این هشتگ ترند شود و حتی روزنامه‌های صهیونیستی نیز به آن اشاره کنند.  اعتراضات سیاسی در توییتر همواره موثر و مورداستفاده کاربران بوده‌است به همین دلیل گاهی این اعتراضات را «انقلاب‌های توییتری» نیز می‌گویند. از جمله انقلاب مصر و نا آرامی‌ها در کشورهای عربی که در توییتر حسابی رخ نشان داد. مطالعات انجام شده روی بیش از ۳ میلیون توییت در زمان نا آرامی ها در کشورهای عربی نشان داد چندین گیگابایت ویدئو در یوتیوب و هزاران پست وبلاگ، نقش محوری رسانه‌های اجتماعی در شکل‌گیری مباحثات سیاسی در بهار عربی آشکار شده است. برای نمونه، در طول هفته پیش از استعفای رئیس جمهور مصر حسنی مبارک کل توییت‌های مصر و دیگر نقاط جهان درباره تغییرات سیاسی در این کشور از روزی ۲۳۰۰ به روزی ۲۳۰ هزار توییت رشد کرد. طی دو هفته پس از استعفای مبارک، به طور میانگین روزی ۲۴۰۰ توییت از مردم کشورهای همسایه مصر درمورد شرایط سیاسی این کشور پست شده است. در تونس نیز پس از استعفای بن علی، روزانه حدود ۲۲۰۰ توییت ارسال می‌شده است. 

بعد از راه افتادن موج دوم توییتری رفع فیلتر این شبکه بارها سر زبان‌ها افتاد اما در حال حاضر هنوز راهی از پیش نبرده‌است و این شبکه اجتماعی که قالب گفتگوهای آن میان ایرانیان خبری و سیاسی ست هنوز در حالت فیلتر قرار دارد.


 

وی چت

یکی از آرزوهای بزرگ SMSبازها این بود که بتوانند کم خرج تر پیام رد و بدل کنند و تعداد پیام‌های بیشتری را برای مخاطب خود بفرستند.‌«وی‌چت» را می‌توان اولین پیام رسان اینترنتی دانست که میان ایرانیان شایع شد. این اپلیکیشن پیام رسان چینی سال ۲۰۱۱ در چین تولید شد و به مرور طرفداران زیادی پیدا کرد. یکی از امکانات این نرم افزار نشان دادن فعالان وی‌چتی در فاصله‌های کوتاه کاربر است که به او این امکان دوست‌یابی را نیز می‌دهد. اما این نرم افزار بعد از رایج شدن میان کاربران ایرانی به علت نداشتن امنیت کافی فیلتر شد تا دست ایرانی‌ها از آن کوتاه شود.

وایبر

وایبردر دسامبر ۲۰۱۰ عرضه شد و بعد از وی‌چت سر از تلفن‌های همراه هوشمند درآورد. وایبر به خاطر داشتن فضای زیبا و آسان برای پیام رسانی به سرعت محبوب شد. یکی از نقاط قوت این پیام رسان نسخه ویندوز آن بود که کاربران می‌توانستند با لپ‌تاپ‌هایشان نیز از این پیام رسان استفاده کنند و فیلم و عکس‌هایشان را با دوستانشان به راحتی رد و بدل کنند. کاربران حتی در وایبر گروه‌های دوستی تشکیل دادند و توانستند به ارتباطاتشان قوت ببخشند. وایبر یک رقیب جدی به نام واتس آپ داشت که رقابت بین این دو را حسابی داغ کرد. اما در نهایت واتس آپ به صورت جهانی محبوب‌تر شد تا این نرم افزار در سایه قرار گیرد. یکی از دلایل منسوخ شدن سریع وایبر میان ایرانیان اسرائیلی بودن این نرم افزار بود که باعث شد ایرانی‌ها بعد از پیدا کردن اولین نرم افزار جایگزین به جای دیگری کوچ کنند و نخواهند مکالماتشان را در وایبر ادامه دهند. بعد از کوچ کردن کاربران ایرانی وایبر این نرم افزار بی سروصدا فیلتر شد.

واتس اپ

همزمان و حتی بعد از وایبر پیام رسان واتس‌اپ به شدت میان ایرانیان محبوب شد. نرم افزاری که سرعت بیشتر و سروشکل بهتری نسبت به همتای اسرائیلی خود داشت. این نرم افزار که در سال ۲۰۱۴ در همه جای جهان فراگیر شد فقط در سال اول رایگان بود و در سالهای بعدی از کاربران خود مبلغی معادل ۹۹,. دلار از مخاطبان خود طلب می‌کرد اما در نهایت رایگان شد. واتس اپ میان مردم جهان به خصوص اعراب بسیار محبوب شد به طوریکه وایبر را به طور کامل منسوخ کرد. مدتی هم میان ایرانیان رواج پیدا کرد. اما در نهایت ایرانیان ترجیح دادند از واتس اپ هم کوچ کنند و خانه بهتری برای گفتگوهایشان پیدا کنند و به اپلیکیشن عجیب و غریبی به نام تلگرام کوچ کردند.

لاین

دیگر شبکه اجتماعی که در تلفن‌های همراه حضور پیدا کرد و تا حدی محبوب شد «لاین» بود. نرم افزاری ژاپنی که ظرف دوسال بزرگترین شبکه اجتماعی در ژاپن شد. استفاده ایرانی‌ها از لاین همزمان با سایر نرم‌افزارهای پیام‌رسان بود. اما یکی از قابلیت‌های لاین که نشان می‌داد چه کسانی شماره شما را در حافظه تلفن‌شان ذخیره دارند باعث شده بود در بیشتر تلفن‌های همراه هوشمند حضور داشته باشد. لاین یک میکروبلاگ هم درون خودش داشت که مخاطبان در آن از خودشان می‌نوشتند و می‌شد پای پست‌هایشان کامنت گذاشت. اما این شبکه هیچ‌وقت نتوانست محبوبیت نرم‌افزارهای مشابه خود را داشته باشد.

تلگرام

اواخر سال ۹۳ پیام رسانی در تلفن‌های همراه سروکله‌اش پیدا شد که دنیای ارتباطات را برای  کاربران ایرانی خود زیر و رو کرد. نرم افزاری که حتی دنیای خبر و رسانه را نیز تحت تاثیر خود قرار داد و کانال‌های خبری مستقلی را به وجود آورد. ابتدا دنیای تلگرام محدود به پیان رسانی و ایجاد گروه‌های دوستی بود. اما مزیتی که این شبکه را از نمونه‌های مشابهش متمایز می‌کرد سرعت و توان ارسال فایل‌های پرحجم بود. بعد از آن تلگرام در به روز رسانی‌های بعدی خود امکان ایجاد کانال را ایجاد کرد که مثل انقلابی بزرگ در شبکه‌های اجتماعی بود. تمامی مطبوعات با ایجاد کانال خبری خود در تلگرام فعال شدند و مخاطبان نیز ترجیح دادند اخبار را از طریق همین کانال‌ها دنبال کنند چون تلگرام توانسته بود دسترسی را بسیار راحت‌تر کند. رفته رفته برخی از این کانال‌ها مثل یک گالری استفاده کردند و برای خودشان شغل‌های خانگی ایجاد کردند و توانستند از این طریق کسب درآمد کنند. با وجود همه شبکه‌های اجتماعی رنگارنگ، میل یا همان صندوق پستی الکترونیکی هیچگاه مورد تهدید قرار نگرفته بود. اما تلگرام با نسخه تحت وب و تحت ویندوز خود ایمیل‌ها را نیز تحت تاثیر قرار داد و حتی بازار آنها را کساد کرد. تا کاربران ترجیح دهند فایل‌های کاری خود را به جای ایمیل کردن به فرد موردنظر خیلی سریع و آسان از طریق تلگرام ارسال کنند.

شرکت تلگرام بارها درباره امنیت خود به مخاطبان اطمینان داده و حتی یک جایزه سیصدهزاردلاری هم برای پیدا کردن یک باگ در آن گذاشته‌است که در نهایت هیچ برنده‌ای نداشته‌است. همین سبب اطمینان خاطر مخاطبان این شبکه شده‌است.

فیلتر شدن این شبکه اجتماعی مهم بارها در جلسات مسوولان کشور مطرح شد و هربار تلگرام توانست از زیر تیغ تیز فیلترینگ جان سالم به در ببرد طوریکه چندین بار مسوولان مربوطه اطمینان دادند که به این شبکه اجتماعی محبوب کاری نخواهند داشت اما در ۱۰ دی‌ماه ۹۶ با به وجود آمدن آشوب‌های خیابانی و تحریک مردم از طریق کانال‌های معاند و ضد انقلاب موجود در این پیام‌رسان، مسوولان ترجیح دادند محبوب‌ترین شبکه اجتماعی تاریخ کشور را بالاخره تحویل فیلترینگ بدهند.

بعد از فیلترتلگرام حرف‌ها و حدیث‌ها بر سر جایگزین‌های احتمالی این پیام رسان حسابی داغ شد. پیام‌رسان‌های داخلی و خارجی زیادی نام‌شان بر سر زبان‌ها افتاد. اما در حال حاضر هیچکدام نتوانستند جای خالی غولی چون تلگرام را برای اعضایشان بگیرند. به همین دلیل هنوز اما و اگرها بر سر فیلتر موقتی و یا دائمی تلگرام وجود دارد و معلوم نیست سرنوشت این شبکه اجتماعی محبوب به کجا برسد. (منبع:مهر)

رییس سازمان امنیت آلمان از شبکه‌های اجتماعی به عنوان "قوه پنجم" نام می‌برد و آن‌ها را خطری برای دموکراسی در کشورهای غربی ارزیابی می‌کند. در بین شبکه‌های اجتماعی بیشترین حملات متوجه فیس‌بوک است.

دویچه وله - انتقاد هانس گئورگ ماسن، رییس سازمان امنیت آلمان، تا کنون بیشتر متوجه نقش شبکه‌های اجتماعی در ایجاد امکان تماس ‌بین نیروهای جهادگرا بود. به باور او، شبکه‌های اجتماعی به‌ویژه فیس‌بوک برای جهادگرایان و نیروهای افراط‌گرا این امکان را فراهم می‌کنند که فعالیت‌های خود را با یکدیگر هماهنگ کنند. بدیهی است که تماس نیروهای افراطی برای جوامع دموکراتیک و باز غربی می‌تواند تهدید کننده و حتی بسیار خطرناک باشد.

انتقاد و حملات اخیر رییس سازمان امنیت آلمان تنها به موارد یاد شده محدود نمی‌شود. اظهارات اخیر او متوجه نقش مخرب شبکه‌های اجتماعی در توهم‌آفرینی نیز است. فرایندی که هر گاه فراگیر شود، می‌تواند تفاوت بین اخبار صحیح و جعلی را از بین ببرد.

ماسن شبکه‌های اجتماعی را "قوه پنجم" خوانده است؛ پدیده‌ای نوظهور در کنار رسانه‌ها و سه قوه حکومتی. رییس سازمان امنیت آلمان عملکرد عاری از مسوولیت کاربران روی شبکه‌های اجتماعی را برای بنیان‌های نظام دموکراتیک زیان‌بار و خطرناک می‌داند.

او می‌گوید آنگاه که در ارزیابی‌ها، اسناد و مدارک نقش و ارزش خود را از دست می‌دهند و واقعیت تا سطح نظر و باور تنزل می‌یابد، بنیان پلورالیسم دموکراتیک از بین می‌رود. او گفت: «در یک نظام دموکراتیک نمی‌بایست باورها و "اسناد" به‌مثابه مجموع اطلاعاتی هم‌ارزش تلقی شون و ارزش اسناد را نمی‌توان تا حد "بایت و بیت" کم کرد».

رییس سازمان امنیت آلمان او بر این باور است که انتقاد از خطرات ناشی از سو ‌استفاده از شبکه‌های اجتماعی به معنی نادیده گرفتن نقش مثبت این شبکه‌ها نیست، اما هرگاه این مباحث دموکراتیک در پهنه شبکه‌ها به درستی پیش نروند، می‌توانند بر فضای لیبرال و آزاد جوامع دموکراتیک تاثیراتی منفی بر جای گذارد.

این انتقادها که تنها رییس سازمان امنیت آلمان، پرچمدارش نیست باعث شده دولت آلمان قانونی را تصویب کند که مسوولان شبکه‌های اجتماعی و در موسساتی که روی شبکه‌های اجتماعی فعالیت دارند را موظف به کنترل بیشتر محتوا و موضوعات منتشر شده روی شبکه خود می‌کند.

بر اساس این قانون که از اول اکتبر سال ۲۰۱۷ اجرایی شده است، آن دسته از صاحبان پلتفرم‌های فعال در شبکه‌های اجتماعی که بیش از ۲ میلیون کاربر دارند، موظفند ظرف ۲۴ ساعت اقدام به پاک کردن مطالب و پست‌های مجرمانه کنند. هرگونه سهل‌انگاری در برخورد با وظیفه پاک کردن نمونه‌های مربوط به "محتوای مجرمانه" می‌تواند جریمه‌های نقدی سنگینی (حتی تا میزان ۵۰ میلیون یورو) به همراه بیاورد.

برخی گمان می‌کنند این انتقادها سو استفاده از وضعیت شبکه‌های اجتماعی در برخی از کشورها از جمله آمریکا و پرونده باز شبکه‌های اجتماعی (نقش روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا) و بزرگ‌نمایی است. روزنامه "زود‌دویچه" هفته گذشته با انتشار مقاله‌ای نسبت به اظهارات رییس سازمان امنیت آلمان درباره خطرات برخاسته از شبکه‌های اجتماعی برای دموکراسی واکنش نشان داده است. نویسنده مقاله نقش اخبار جعلی در آلمان را بسیار ناچیز می‌داند. نویسنده از نتایج نظرسنجی‌های صورت گرفته در زمینه باورپذیری شبکه‌ها در آلمان برای اثبات نظر خود بهره گرفته و بر این حقیقت تاکید می‌کند که کاربران شبکه‌های اجتماعی در آلمان برای کسب اطلاعات مورد نیاز خود بیشتر به رسانه‌های اصلی و معتبر رجوع می‌کنند تا به اطلاعات منتشر شده در شبکه‌ها.

از آن گذشته، دولت آلمان و سازمان امنیت این کشور بر فعالیت ‌سایت‌ها و حساب‌های جعلی نظارت دارد. به عنوان نمونه، مسوولان با بستن این سایت‌ها و مسدود کردن حساب‌های کاربری مشکوک مانع از تاثیرگذاری آن‌ها بر نتایج انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۷ آلمان شدند.

کارشناسان دیگر نیز تا کنون بارها نسبت به گسترش کنترل دولتی بر مضامین منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی ابراز نگرانی کرده‌اند. به باور آن‌ها اعمال فشار بر صاحبان پلاتفرم‌ها و همچنین مسوولان شبکه‌های اجتماعی در عمل می‌تواند از گستره ‌آزادی بیان بکاهد.

مسوولان فیس‌بوک نیز اعلام کرده‌اند که با دو شیوه با انتشار اخبار جعلی مقابله خواهند کرد. راهکار نخست برآمده از همکاری وسیع با خبرنگاران است. در چارچوب همکاری‌های فیس‌بوک با خبرنگاران، امکان مطلع شدن هر چه سریع‌تر از نمونه‌های "محتوی مجرمانه" یا انتشار گزارش‌های غلط فراهم می‌شود. از این‌رو، مسوولان فیس‌بوک می‌توانند امر پاک کردن این گونه مطالب و پست‌ها را پیگیرانه‌تر به مورد اجرا گذارند.

بر اساس راهکار دوم، فیس‌بوک اعلام کرده است تا پایان سال جاری میلادی نرم‌افزار ویژه‌ای را در دسترس کاربران قرار خواهد داد که قادر است تبلیغات غیر مجاز صورت گرفته روی فیس‌بوک را ردیابی کند. دامنه کاربرد این نرم افزار که Propaganda-Check نام دارد در شرایط کنونی محدود به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می‌شود.

کاربران آمریکایی با استفاده از این نرم‌افزار می‌توانند میزان تبلیغات صورت گرفته از سوی آژانس پژوهش اینترنتی را ردگیری کنند. این شرکت که در پترزبورگ قرار دارد در فاصله زمانی ژانویه ۲۰۱۵ تا اوت ۲۰۱۶ کوشیده بود تا از طریق انتشار اخبار جعلی روی فیس‌بوک و اینستاگرام کاربران آمریکایی، بر نتایج انتخابات ریاست جمهوری این کشور تاثیر بگذارد.

چهارشنبه گذشته کمیته سنا با حضور نمایندگان توییتر، فیس بوک و گوگل نشستی با هدف بررسی مداخله دولت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری امریکا از طریق رسانه های اجتماعی برگزار کرد.
فناوران - در حالی که اعضای کمیته سنا انتظار داشتند مدیران عامل توییتر، فیس بوک و گوگل در نشست روز اول نوامبر این کمیته حاضر شوند با نمایندگان این کمپانی ها برای توضیح دادن درباره مداخله روسیه در انتخابات ریاست جمهوری مواجه شدند. اعضای کمیته سنا هر چند از توضیحات کمپانی های توییتر، فیس بوک و گوگل قانع شدند که آنها به ابزاری برای دولت روسیه تبدیل نشده اند اما از اینکه مدیران عامل این کمپانی ها برای ارایه توضیح در این نشست حضور پیدا نکردند ناراضی بودند.

سناتور مستقل اگنس کینگ خطاب به نمایندگان این سه کمپانی گفت: «ناامید کننده است است که شما اینجا حضور یافته اید نه مدیران شما». سناتور دمکرات جو منچین نیز گفت: «آرزوی من حضور مدیران بود. آنها باید در این مورد پاسخ دهند نه شما».

در نشست روز اول نوامبر کمیته سنا، کالین استرچ، مشاور ارشد حقوقی فیس بوک، شان اجت، مشاور نمایندگی توییتر و ریچارد سالگادو، مدیر اطلاعات و امنیت اطلاعات گوگل حضور یافتند. یکی از دیگر از سناتورها از آغاز جنگ سایبری اظهار نگرانی کرد و خطاب به نمایندگان توییتر و فیس بوک و گوگل گفت: « شما متوجه نیستید! آنچه ما اینجا از آن صحبت می کنیم تغییرات زلزله وار است. ما از شروع یک جنگ سایبری حرف می زنیم». فیس بوک که پیش از این اعلام کرده بود پروپاگاندای روسیه ممکن است در معرض دید ۱۲۶ میلیون کاربر آمریکایی این شبکه قرار گرفته باشد در نشست کمیته سنا خبر داد ۱۶ میلیون کاربر دیگر ممکن است از طریق اینستاگرام که متعلق به فیس بوک است در معرض این پست ها و آگهی ها قرار گرفته باشند.

این شبکه اجتماعی قبلا اعلام کرده بود حدود ۸۰ هزار پست، بین ژوئن ۲۰۱۵ تا اوت ۲۰۱۷، قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، توسط عوامل مستقر در روسیه آپلود شده و حتی نسخه هایی از آگهی های یک شرکت روسی و هویت خریداران آگهی را در اختیار رابرت مولر، بازرس ویژه کنگره آمریکا در مورد بررسی دخالت روسیه در انتخابات سال گذشته آمریکا، قرار داده بود. توییتر نیز به خاطر کم رنگ نشان دادن نقش بات هایش مورد انتقاد قرار گرفت.

شان اجت وکیل توییتر در این مورد گفت: تحقیق توییتر نشان می دهد کمتر از ۵ درصد از ۳۳۰ میلیون کاربر توییت، «بات» هستند.

این در حالی است که در همین نشست سناتور وارنر اعلام کرد تحقیقات مستقل نشان می دهده این رقم احتمالا به ۱۲ تا ۱۵ درصد می رسد. آنطور که گوگل نیز افشا کرده ظاهرا گروهی که با دولت روسیه در ارتباط بوده 4700 دلار برای راه اندازی تبلیغات دروغ در زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هزینه کرده است. این گروه 18 کانال در یوتیوب ایجاد کرده و از طریق آنها 1108 ویدیو به زبان انگلیسی آپلود کرده بود. تنها برخی از این ویدیو ها سیاسی بودند، ولی در دوران انتخابات مذکور، در کل 309 هزار بار مورد مشاهده قرار گرفتند. وکلای سه کمپانی از اینکه اینترنت، رسانه های اجتماعی را تبدیل به ابزار انتشار اخبار جعلی کند اظهار نگرانی کردند.

نماینده فیس بوک در این باره گفت: ما نمی توانیم این تهدید مشترک را به تنهایی شکست دهیم. آمار جدیدی که این سه کمپانی در نشست کمیته سنا اعلام کردند نمایندگان سنا را نگران کرد. کمیته سنا بر همین اساس تصمیم گرفته قوانین جدیدی برای رسانه های اجتماعی تعریف کند. این تصمیم سنا مورد اعتراض سه کمپانی حاضر در جلسه قرار گرفت.

آنها اظهار کردند تلاش بیشتری برای شناسایی بات های اینترنتی و پخش اسپم و نشان دادن سرمنشا و ماهیت آگهی های سیاسی خواهند کرد. فیس بوک حتی خبر داد تا پایان سال آینده ۲۰ هزار نفر (که دو برابر نیروی کنونی آن است) در بخش «ایمنی و امنیت» این کمپانی استخدام خواهد کرد. قرار است بعد از بررسی مجدد کمیته سنا دوباره نشستی برای رسیدگی به وضعیت توییتر، فیس بوک و گوگل برگزار کند.

6 تاثیر "شبکه های اجتماعی" بر سلامت روان

سه شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۶، ۰۴:۰۴ ب.ظ | ۰ نظر

همه اینها به این معنی نیست که بگوییم رسانه های اجتماعی هیچ مزیتی ندارند؛ بدیهی است که این شبکه های اجتماعی در بسیاری موارد به ما برای برقراری ارتباط، پیدا کردن دوستان جدید و حتی یافتن افرادی که سال ها از آن ها بی خبر بودیم کمک می کند. آنچه ما بر آن تاکید داریم استفاده بیش از حد از این رسانه ها و اختصاص دادن بخش مهمی از زندگی به آن ها است.
کارشناسان بهداشتی علاقه دارند که بگویند شبکه های اجتماعی مانند سیگار کشیدن اعتیاد آورند. تعداد بیماری هایی که با نشستن زیاد مرتبط است و تعداد افرادی که هر ساله ظاهرا به این دلیل با انواع بیماری ها رو به رو می شوند زیاد است. امروزه سبک زندگی ماشینی و استفاده از رسانه های اجتماعی ما را وادار کرده تا ساعت های زیادی ساکن و بدون تحرک باشیم.
به گزارش جمهوریت؛ آکادمی پزشکی کودکان آمریکا در مورد اثرات منفی رسانه های اجتماعی در کودکان و نوجوانان ، از جمله تهدیدات اینترنتی و "افسردگی فیس بوکی" هشدار داده است. اما این خطرات ممکن است برای بزرگسالان نیز صدق کند. در این گزارش سایت فوربس به بررسی تاثیر استفاده بیش از حد از از شبکه های اجتماعی بر سلامت روان ما می پردازد.

شبکه های اجتماعی اعتیاد آور اند
بسیاری میان اعتیاد واقعی و آنچه به عنوان اعتیاد به شبکه های اجتماعی عنوان می شود تفاوت قائل می شوند، اما یک مطالعه که در دانشگاه ناتینگهام ترنت در مورد ویژگی های روانشناختی، شخصیتی و استفاده از رسانه های اجتماعی انجام شد ثابت نمود که "گفتن اعتیاد داشتن به فیسبوک چندان نیز بیراه نیست ... زیرا معیارهای اعتیاد، مانند غفلت از زندگی شخصی، مشکلات ذهنی، فرار از واقعیت، تجربیات تغییر حالت، تحمل و پنهان کردن رفتار اعتیاد آور، در برخی از افرادی که از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند کاملا صدق می کند » آنها همچنین دریافتند که انگیزه استفاده بیش از حد از شبکه های اجتماعی بر اساس ویژگی های خاص افراد متفاوت است؛ افراد درونگرا و برون گرا هر کدام دلایل مختلفی برای این کار دارند.
 فیل رید، یکی از محققان این حوزه نیز می گوید: " افرادی که بیش از حد وابسته به دستگاه های دیجیتال اند هنگامی که برای مدت زمان طولانی به این ابزار دسترسی ندارند مضطرب می شوند.

استفاده بیش از حد از رسانه ها باعث غم و اندوه بیشتر می شود
هرچه بیشتر از رسانه های اجتماعی استفاده کنیم، کمتر خوشحال خواهیم بود. یک مطالعه چند سال پیش نشان داد که استفاده از فیس بوک با احساس شادی و رضایت کمتر زندگی ارتباط دارد هرچه مردم بیشتر از فیس بوک در روز استفاده می کنند، بیشتر این دو متغیر یعنی شادی و رضایت در زندگی آنان کاهش می یابد. البته یافته های کنونی نشان می دهد که استفاده از فیس بوک ممکن است نتایج متضادی را در گروه های سنی مختلف به بار آورد.
 مطالعه ای دیگر نشان داد که استفاده از رسانه های اجتماعی با احساس انزوای اجتماع یبیشتر  ارتباط دارد. این تیم به بررسی میزان استفاده از 11 سایت اجتماعی از جمله فیس بوک، توییتر، پلاگین، یوتیوب، لینکد این، اینستاگرام، پینترست، تامبل، واین، اسنپ چت و ردیت پرداخت و این را با "انزوای اجتماعی" مرتبط کرد. تمام این تحقیقات نشان داد افرادی که از این شبکه ها بیش از حد استفاده می کنند افراد منزوی ای هستند.

مقایسه زندگی ما با دیگران در شبکه های اجتماعی موجب داشتن ذهنی ناسالم می شود
یکی از دلایلی که موجب انزوا و احساس جدایی فرد با جامعه می شود همین عامل مقایسه خودش با دیگران در شبکه های اجتماعی است. در مجموع ما با مقایسه خود با دیگران یا آن ها را بهتر از خودمان می دانیم یا اینکه آن ها را بدتر از خودمان و در هر دو صورت به خاطر اینکه ما واقعیت زندگی خودمان را با ظاهر دیگران مقایسه می کنیم این مقایسه موجب افسردگی می شود.

شبکه های اجتماعی می تواند منجر به حسادت و یک چرخه ی بدبختی شود
اصلا عجیب نیست که عامل مقایسه در رسانه های اجتماعی منجر به حسادت شود، اکثر مردم اعتراف می کنند که دیدن خوشی دیگران ممکن است باعث برانگیختن حس حسادت در آن ها شود. مطالعات نیز کاملا نشان داده است که استفاده از رسانه های اجتماعی این حس را در کاربران بر می انگیزد. نویسندگان یک مطالعه، با تماشای حسادت و دیگر احساسات منفی در هنگام استفاده از فیس بوک، نوشتند: "احساس حسادت ناشی از فیسبوک واقعا شگفت انگیز است، سپس آن ها شواهدی را ارائه می دهند که فیسبوک زمینه رشدی مناسب برای احساسات مضطرب را فراهم می کند." آنها اضافه می کنند که این احساس حسادت می تواند منجر به یک چرخه حیرت انگیز شود: احساس حسادت می تواند باعث شود که یک شخص برای بهتر جلوه دادن خود در این شبکه اجتماعی از زندگی واقعی دست بردارد و تنها به دنبال نمایش و ساختن چهره ای دروغین از خودش باشد.
در انتهای این مطالعه  نتیجه این بود که وقتی حسادت کنترل شود، فیس بوک خیلی افسرده کننده نیست. بنابراین ممکن است حسادت حسی باشد که عمدتا در ارتباط با افسردگی و فیس بوک به سراغ فرد می آید.
گاهی به اشتباه فکر می کنیم که رسانه های اجتماعی خیلی کمک می کنند
بخشی از چرخه ناسالم این است که اگر ما احساس خوبی نکنیم به استفاده بیش از حد از رسانه های اجتماعی روی می آوریم. این کار احتمالا به دلیل خطای پیش بینی است که در ذهن ما رخ می دهد: مانند یک دارو، ما فکر می کنیم که افراط در استفاده از شبکه های اجتماعی به ما کمک خواهد کرد، اما در واقع این کار فقط احساس ما را بدتر می کند، مطالعه ای در جریان است که در آن بر روی تاثیرات روانی استفاده از فیسبوک تمرکز می شود. این مطالعات نشان می دهد، شرکت کنندگان در این تحقیق تقریبا همیشه پس از استفاده از این شبکه اجتماعی احساس بدتری نسبت به افرادی که مشغول فعالیت های دیگر بودند داشتند. در حالی که اکثر افراد به اشتباه فکر می کردند این برایشان مفید خواهد بود.
داشتن دوستان مجازی زیاد به این معنا نیست که شما بیشتر اجتماعی هستید
چند سال پیش یک مطالعه نشان داد که داشتن دوستان زیاد در رسانه های اجتماعی لزوما به این معنا نیست که شما زندگی اجتماعی بهتر ی دارید، در حقیقت این رسانه ها شما را در این باره فریب می دهند ، همان طور که گفته شد این ها باعث انزوای شما در دنیای واقعی می شوند، علاوه بر این معیار و ملاک دوستی در شبکه های اجتماعی با آنچه در دنیای واقعی رخ می دهد به کلی متفاوت است.
همه اینها به این معنی نیست که بگوییم رسانه های اجتماعی هیچ مزیتی ندارند؛ بدیهی است که این شبکه های اجتماعی در بسیاری موارد به ما برای برقراری ارتباط، پیدا کردن دوستان جدید و حتی یافتن افرادی که سال ها از آن ها بی خبر بودیم کمک می کند. آنچه ما بر آن تاکید داریم استفاده بیش از حد از این رسانه ها و اختصاص دادن بخش مهمی از زندگی به آن ها است.
منبع: نواندیش

شبکه‌های اجتماعی و مرگ دانش بشری

يكشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۶، ۰۲:۲۲ ب.ظ | ۰ نظر

اسکات جانسی* - دو سال پیش، ویکی پدیا که از مشکلات مالی وحشت زده بود، کمپینی با هدف جمع آوری منابع مالی شروع کرد. اما به لطف دونالد ترامپ، امروز ویکی پدیا از هر زمان دیگری ثروتمند تر است. لیبرال های آمریکایی از این هراس داشتند که با تکیه زدن ترامپ بر مسند ریاست جمهوری، ایده آل های آگاهی گرایانه در معرض خطر قرار گیرد. همین ترس باعث شد که کمک های مالی فراوانی به سمت ویکی پدیا روانه شود تا ثبات مالی این بنیاد عمومی از گذشته نیز بیشتر باشد. اما در کنار این خبر خوش، خبری وجود دارد که برای ویکی پدیا چندان خوشایند نیست؛ نرخ رشد تعداد نویسندگان ویکی پدیا به ثبات رسیده و خبری از افزایش آن نیست. این مساله نشان دهنده گرایشی نگران کننده در بین کاربران است؛ گرایشی که ماهیت دانش بشری را با خطر مواجه کرده است.
وقتی اینترنت در اواخر دهه هشتاد پا به عرصه وجود گذاشت، به نظر می رسید ظهور این فناوری نیرویی برخلاف روند سرگرمی گرایی باشد، چراکه اینترنت در ابتدا رسانه ای متنی بود و به عنوان ابزاری برای فراگیری دانش دیده می شد، نه ابزاری برای تفریح. اما شبکه های اجتماعی، وب را به بند کشیده اند. از فیس بوک گرفته تا اینستاگرام، تمام این رسانه ها به جای تمرکز روی ارزش های عقلانی، بر ویدیوها، تصاویر و پاداش های احساسی نظیر گزینه «لایک» تمرکز کرده اند. این رسانه ها ما را بر آن داشته اند تا به جای دنبال کردن دانش، به دنبال خوشی های لحظه ای حاصل از پذیرفته شدن توسط دیگران باشیم؛ خوشی هایی که برای دست یابی به آنها همواره به گونه ای ناخودآگاه در حال نقش بازی کردن هستیم. شاید طعنه آمیز باشد، اما گوگل محصول پایان نامه دکتری خالقانش بود و فیس بوک در ابتدا ابزاری بود برای قضاوت درباره چهره اعضای یک کلاس. شبکه های اجتماعی، آن چیزی را به ما نشان می دهند که می خواهیم و فکر می کنیم. شعار «شجاع باشید و بدانید» که به عصر روشنگری بازمی گردد، اکنون به «شجاع نباشید و به دانستن اهمیت ندهید» مبدل شده است.
چالش امروز ما نجات دادن ویکی پدیا و مأموریت آن، یعنی گردآوری مجموعه ای آزاد و رایگان از دانش بشری، در گیرودار پیروزی نسل قدیم و جدید تلویزیون است. باید بدانیم چگونه در فضایی که دیگران اهمیت نمی دهند، نسبت به جمع آوری و حفظ دانش بپردازیم. امروزه تلویزیون حتی به ویکی پدیا نیز رسوخ کرده است. بسیاری از مقالات پربازدید ویکی پدیا مربوط به سریال های تلویزیونی و عوامل آن است.
*سردبیر thejancyreport (منبع:فناوران)

نیویورک تایمز دستورالعمل جدیدی برای استفاده روزنامه نگاران از رسانه های اجتماعی منتشر کرد. در این دستورالعمل تاکید شده خبرنگاران این رسانه باید آگاه باشند هیچ صفحه شخصی در رسانه های اجتماعی ندارند و فعالیت آنها در این فضا از سوی تایمز رصد می شود.
فناوران- نیویورک تایمز که پیش از این دستورالعمل خلاصه ای برای فعالیت کارکنان اتاق خبرش در رسانه های اجتماعی داشت با استفاده از تجربیات روزنامه نگاران مشهور در رسانه های اجتماعی و نیز نظرات کارشناسان، دستورالعمل خود را اصلاح و به روز کرده است. 
در این دستورالعمل به نقش رسانه های اجتماعی و اهمیت حضور روزنامه نگاران در این رسانه ها اشاره شده و تایمز از روزنامه نگارانش خواسته برای جلوگیری از بیان دیدگاه های حزبی یا انتشار مطلب در مورد موضوعاتی که در نیویورک تایمز منتشر می شود دقت بیشتری داشته باشند.
همراه این دستورالعمل دین باته سردبیر اجرایی نیویورک تایمز @deanbaquet نامه ای خطاب به اعضای تحریریه این روزنامه منتشر کرده که در آن آمده: «نیویورک تایمز سال هاست در رسانه های اجتماعی به صورت جدی فعالیت می کند. حساب های کاربری نیویورک تایمز در رسانه های اجتماعی ده ها میلیون دنبال کننده دارد. بسیاری از روزنامه نگاران ما در توییتر، فیس بوک، اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی فعالیت می کنند و صاحب تاثیر و نفوذ هستند. از سوی دیگر نظراتی که مخاطبان در این شبکه ها منتشر می کنند، گزارشات و شیوه اطلاع رسانی ما را بهبود می بخشد».
دین باته گفته: ما معتقدیم برای حفظ تایمز به عنوان بهترین سازمان خبری دنیا باید حضوری پر رنگ و فعال در رسانه های اجتماعی داشته باشیم. اما باید مطمئن باشیم در رسانه های اجتماعی متعهد و مسوولیت پذیر هستیم. به همین دلیل ما دستورالعمل حضور در رسانه های اجتماعی را برای کارکنان اتاق خبر اصلاح و به روز کرده ایم».
در دستورالعمل جدید نیویورک تایمز که تاکید شده برای همه کارکنان اتاق خبر از جمله کسانی که در حوزه سیاست و دولت فعالیت نمی کنند لازم الاجرا است آمده: روزنامه نگاران ما نباید در رسانه های اجتماعی نظرات سیاسی خود را منتشر کنند، از نامزدهای سیاسی حمایت کنند، اعتراض کنند و یا کاری انجام دهند که شهرت روزنامه نگاری تایمز را کاهش دهد. همچنین روزنامه نگاران ما باید توجه و دقت خاصی در مشارکت در بحث هایی داشته باشند که تایمز برای کنار آمدن با آنها با تردید عمل می کند. 
تایمز اعلام کرده «ما فعایت روزنامه نگاران را در رسانه های اجتماعی دنبال می کنیم و با سیاست های جدید نیویورک تایمز می سنجیم. ممکن است کارکنان اتاق خبر ما فکر کنند صفحات شان در اینستاگرام، توییتر، اسنپ چت، فیس بوک یا سایر رسانه های اجتماعی، صفحات خصوصی آنهاست و از نقش آنها در تایمز جداست. اما در حقیقت آنچه ما در رسانه های اجتماعی «منتشر می کنیم» عمومی است و هیچ چیز خصوصی وجود ندارد. آنچه هر کدام از ما در رسانه های اجتماعی انجام می دهیم به نوعی به تایمز مربوط است».
 Nick Confessore، خبرنگار سیاسی نیویورک تایمز می گوید: واقعیت این است که حساب توییتر من حساب تایمز است، تایمز آن را کنترل نمی کند اما برای آنچه من منتشر می کنم به نوعی پاسخگو است. در واقع خواننده گاهی صفحات مرا در رسانه های اجتماعی به عنوان فرمتی از سیستم دیجیتال تایمز تفسیر می کند.
وی که یکی از افراد مشارکت کننده در تهیه دستورالعمل جدید نیویورک تایمز برای فعالیت کارکنان اتاق خبر در رسانه های اجتماعی است می گوید: دلیل اینکه شما در رسانه های اجتماعی تاثیرگذار و صاحب نفوذ هستید این است که در تایمز کار می کنید. 
در دستورالعمل تایمز خطاب به کارکنان اتاق خبر اینگونه آمده است:
 پیوستن به گروهای خصوصی و مخفی که ممکن است جهت گیری های حزبی داشته باشند در فیس بوک و سایر رسانه های اجتماعی ممنوع است. کارکنان اتاق خبر همچنین باید از ثبت نام برای شرکت در رویدادهای حزبی در رسانه های اجتماعی خودداری کنند.
 همیشه با دیگران در رسانه های اجتماعی با احترام رفتار کنید. اگر یک خواننده سوالات یا انتقاداتی در مورد پست های شما در رسانه های اجتماعی داشت، به سرعت به او پاسخ دهید و این کار را با تفکر و احترام انجام دهید. 
 اگر انتقاد به شما همراه با تهاجم یا بی پروایی باشد، شاید بهتر است از پاسخ دادن خودداری کنید. همچنین ما از حق خبرنگاران مان حمایت می کنیم. اما لطفا فقط به خاطر این که از شما یا گزارش هایتان انتقاد می کنند کاربران را مسدود نکنید.
 اگر حس کردید در رسانه های اجتماعی تهدید می شوید لطفا فورا سرپرست خود را مطلع کنید. تایمز سیاست هایی برای حفاظت و تامین امنیت روزنامه نگارانش دارد.
ما به ارزش استفاده از رسانه های اجتماعی برای پوشش زنده رویدادها و به روزرسانی در لحظه واقفیم. اما ممکن است بعضی اوقات ترجیح دهیم روزنامه نگاران ما تلاش های اولیه خود را روی پلتفرم دیحیتال تایمز متمرکز کنند. 
 ما معمولا خواهان انتشار انحصاری روی بستر دیجیتال خویش هستیم نه روی رسانه های اجتماعی، اما ممکن است مواردی وجود داشته باشد که برای اولین بار بهتر است در رسانه های اجتماعی منتشر شود. برای این کار با مشاوران مشورت کنید. 
 شفاف باشید؛ اگر می خواهید پستی را در رسانه های اجتماعی یا توییتی را در توییتر حذف کنید مطمئن شوید چیز نامناسبی است یا خطا کردید و به سرعت اقدام به اصلاح کنید. 
 انتشار اخبار و نظرات دیگران درباره موضوعی و جمع آوری مجموعه ای از نظرات بسیار مفید است اما توجه کنید که پیوسته به یک طرف بحث نپردازید که به نظر برسد طرفداری می کنید. 
 هنگام تفسیر داستان های تحریک آمیزی که از سوی تایمز تایید نشده اند احتیاط کنید.
در این دستورالعمل اعلام شده: ما می خواهیم روزنامه نگاران ما احساس کنند می توانند از رسانه های اجتماعی برای آزمایش سبک های مختلف گزارش نویسی و شنیده شدن صدایشان استفاده کنند. به ویژه هنگامی که سبک های مختلف گزارش نویسی و داستانی بتواند به تایمز در پلتفرم دیجیتالش کمک کند. 
توصیه شده اگر کارکنان اتاق خبر نیویورک تایمز با خواندن این دستورالعمل هنوز نمی توانند تشخیص دهند پستی که در رسانه های اجتماعی منتشر می کنند مطابق با استانداردهای این رسانه است یا خیر این سوالات را پیش از انتشار پست از خود بپرسند: 
 آیا در نوشته خود نظراتی مشابه آنچه در تایمز منتشر می کنید دارید؟
 آیا کسانی که پست شما را می خوانند دلایلی مبنی بر تعصب شما روی یک مساله خاص خواهند داشت؟
 اگر خوانندگان پست شما را ببینند و متوجه شوند روزنامه نگار تایمز هستید، آیا دیگاه شما را به عنوان پوشش بی طرفانه روزنامه تایمز تلقی می کنند؟
 آیا پست شما مانع ارتقای توانایی همکاران تان می شود؟
 اگر کسی همه صفحات شما را در رسانه های اجتماعی مرور کند، لینک ها نظرات و غیره را ببینند در مورد توانایی شما برای پوشش رویدادهای خبری به روشی عادلانه و بی طرفانه شک می کند؟
تاکید شده در صورتیکه روزنامه نگاران با وجود این سوالات از استاندارد بودن پست شان مطمئن نیستند با مشاوران و سرپرستان تامیز مشورت کنند. تایمز اعلام کرده: ما همیشه تاکید کرده ایم کارکنان اتاق خبر نباید چیزی در رسانه های اجتماعی منتشر کنند که اعتبار اتاق خبر تایمز را به عنوان یک رسانه بی طرف آسیب بزند. 
علاوه براین دستورالعمل که مربوط به فعالیت روزنامه نگاران در شبکه های اجتماعی است، کارکنان اتاق خبر باید دستورالعمل های روزنامه نگاری اخلاقی را نیز مد نظر قرار دهند.

عجیب‌ترین شبکه‌های اجتماعی جهان

دوشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۶، ۰۲:۱۱ ب.ظ | ۰ نظر

شبکه‌های اجتماعی عجیب و متفاوت در دنیا کم نیستند و حتی ممکن است هر روزه شبکه‌ای که جامعه هدف مشخصی دارد، متولد شود! در این گزارش با برخی از این ایده‌ها آشنا می‌شوید.

با اینکه روزانه درباره مضرات مختلف شبکه‌های اجتماعی و تاثیراتی که ممکن است روی کاربران داشته باشد، می‌شنویم؛ اما واقعیت این است که جذابیت ارتباط گرفتن و تجربه کردن به قدری در این فضاها بالاست که کمتر کسی می‌تواند به فضای مجازی بی‌توجهی کند. در همین میان روزانه شبکه‌های مختلفی برای گروه‌های متفاوت در اینتررنت به وجود می‌آید که هرکدام هدف خاصی را برای خودشان تعیین می‌کنند و جالبتر اینکه همیشه کاربرانی هم هستند که عضو آن‌ها شوند و حتی برای استفاده از امکانات آن‌ها دست به جیب ببرند.

برای بسیاری از ما شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک، اینستاگرام، توئیتر، لینکداین، گوگل‌پلاس و پینترست خلاصه شود، اما همه دنیا در همین چند برنامه خلاصه نمی‌شوند و البته گاهی از دل آن‌ها برنامه‌هایی بیرون می‌آید که عجیب و متفاوت است! در این گزارش نگاهی داریم به برخی از این شبکه‌های اجتماعی عجیبی که احتمالا شما هم از وجود آن‌ها متعجب می‌شوید!

فقط لاکچری‌ها وارد شوند!

مدتی قبل گزارشی با عنوان «اگر لاکچری هستید، کلیک کنید» در خبرگزاری مهر منتشر شد که درباره شبکه اجتماعی ایرانی بود که کاربران برای حضور در آن باید مبلغ یک میلیون تومان واریز می‌کردند تا لاکچری بودن‌شان تایید شود! شبکه‌ اجتماعی «لاکسا» برای ایرانی‌هایی است که می‌خواهند دارایی‌های میلیاردی خودشان را رخ دیگرانی که شبیه خودشان هستند، بکشند.

قرار عاشقانه حیوان خانگی

یکی از شبکه‌های اجتماعی که اتفاقا علاقه‌مندان کمی هم ندارد، DateMyPet است. جایی که شما برای حیوان خانگی خودتان یک صفحه شخصی می‌سازید و این امکان را به دیگران می‌دهید که برای حیوانتان درخواست دوستی بدهند و اگر خوشتان آمد، با آن‌ها سر قرار بروید تا حیوان‌های خانگی‌تان حضور در یک قرار عاشقانه را تجربه کنند.

رویاها را دریابید

دو شبکه اجتماعی با نام‌های متفاوت اما کاربرد یکسان وجود داد که کاربران در آن عضو می‌شوند تا خواب‌های خودشان را با دیگران به اشتراک بگذارند! البته در Match a Dream آن‌ها می‌توانند با استفاده از برخی کلیدواژه‌ها بقیه کسانی را که درباره همان موضوعات خواب دیده‌اند، پیدا کنند. اما در  Rem Cloud کاربران تنها درباره خواب‌هایی که دیده‌اند حرف می‌زنند و چیزی را که دیده‌اند برای همه تعریف می‌کنند و دیگران می‌توانند درباره خوابشان نظر بدهند. البته در هر دو برنامه بخشی برای دسته‌بندی انواع خواب‌ها وجود دارد و قبل از نوشتن می توانید تخیلی، مهیج و ترسناک بودن خواب را مشخص کنید.

بافتنی آنلاین!

احتمالا شما هم فکر می‌کنید که هنرهایی مانند بافتن، قلاب‌دوزی، دو میل و از این قبیل را نمی‌توان از طریق فضای مجازی و اینترنت یاد گرفت. اما شبکه اجتماعی Ravelry که از سال ۲۰۰۷ راه افتاد، محلی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات و ایده‌های این هنرهای دستی بوده و با همین عکس‌ و فیلم‌ها توانسته بیش از سه میلیون عضو داشته باشد!

برای رستگار شدن عضو شوید!

استفاده از دین و مذهب برای جمع کردن مردم دور یکدیگر و حتی در مورادی سو استفاده از آن‌ها از دور همی‌های گروهی به فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی هم کشیده شده است. اگر در برنامه Line for Heaven عضو شوید، در گردهمایی اعضای شبکه در روزهای یکشنبه شرکت می‌کنید که همه برای رستگاری و بخشیده شدن گناهان دعا می‌کنند. همچنین در بدو ورود به این شبکه روح مجازی با شما صحبت می‌کند و درباره گناه‌های‌تان اعتراف می‌گیرد که روح‌تان پاک شود.

سایت طرفداری که شبکه اجتماعی شد

طرفداران یک گروه موسیقی برای خودشان سایتی را راه‌اندازی می‌کنند که امکان هماهنگی برنامه‌ها را داشته باشند، اما با بزرگ‌تر شدن سایت، خودش تبدیل به شبکه اجتماعی زیرزمینی مواد مخدر و خشونت می‌شود که به جز در چند مورد شباهت زیادی با برنامه فیس‌بوک دارد. در این برنامه وقتی چیزی را دوست داشته باشید از عبارت «ووپ هوپ» استفاده می‌شود و به جای شناسه‌های زن و مرد از عبارت‌های «جوگالو» و «جوگالِته» نام برده می‌شود.

گردهمایی گربه‌ها

در شبکه اجتماعی CatMoji عضو شوید تا عکس‌هایی از گربه‌های مختلف را در آن ببینید! در حقیقت این شبکه اجتماعی ویژه گربه‌هاست و صاحبان آن‌ها با ساختن اکانتی برای‌شان از حال و هوای روزانه تا عکس‌ها و وسیله‌های جدیدشان را در صفحه به اشتراک می‌گذارند، در این شبکه شما با صاحبان آن‌ها روبرو نیستید، بلکه همه‌چیز از زبان خود گربه‌ها نوشته شده است.

جهانی کوچک از سلبریتی‌ها

شبکه اجتماعی A Small World شبکه‌ای ویژه هنرمندان و میلیونرهاست که برای تایید کردن هویت راه‌های مختلفی دارد، به همین دلیل اگر شخصیت معروف یا خیلی پولدار نباشید، اصلا نمی توانید در این شبکه ثبت نام کنید.

زندانیان در بند شبکه اجتماعی

در امریکا شبکه‌ اجتماعی Jail Inmates ویژه زندانیان راه افتاده که افراد زندانی می‌توانند از طریق آن با یکدیگر در ارتباط باشند. البته این شبکه خارج از زندان و برای مردم دیگر هم قابل دسترسی است و می‌توانند عکس‌ها را ببینند یا کامنت‌هایی را برای زندانیان بنویسند.

نابغه‌ها گرد یکدیگر جمع می‌شوند

به نظر میرسد نابغه‌ها در کنار دیگر مردم احساس راحتی ندارند و به همین دلیل شبکه اجتماعی خودشان را راه‌اندازی کرده‌اند! شبکه‌ای که برای ثبت نام در آن باید در یک آزمون ورودی شرکت کرد، آزمونی که هرکسی آن را درست جواب دهد، نابغه حساب می‌شود و می تواند وارد شبکه شود! Intellect Connect اسم این شبکه اجتماعی است.

بیایید از هم متنفر باشیم!

همان‌قدر که فیس‌بوک بر اساس دوست داشتن‌ها و عکس‌ها و داستاهای خوب و خوشحال کننده ساخته شده، شبکه اجتماعی HateBook برای تنفر ساخته شده است! در این‌جا باید هرچه بیشتر احساس تنفر را به اشتراک گذاشت.

زشت‌ها وارد شوند!

بیشتر شبکه‌های اجتماعی بر اساس زیبایی‌ها ساخته شده‌اند و کاربران هم در صدد انتشار بهترین تصاویر و لحظه‌های خودشان با دیگران هستند. اما در The Ugly Bug Ball  لازم نیست همه‌چیز زیبا باشد! بلکه برعکس این شبکه برای کسانی است که معتقدند زشت هستند اما همچنان می‌خواهند با دنیا همچنان در ارتباط باشند.

دنیای خودتان را بسازید!

چند سالی است که بازار بازی‌های انلاین در جهان خیلی گرم شده و بسیاری با عضویت در بازی‌ها با دیگرانی که مشغول بازی هستند، ارتباط می‌گیرند. در همین فضا بازی‌های جدیدی وارد شده که به کاربران این نوید را می‌دهد که می‌توانند زندگی مورد نظر خودشان را بسازند! دنیای تازه‌ای که حتی ممکن است فکر کنند از رسیدن به آن باز مانده‌اند! Second Life یکی از این بازی‌هاست که می‌تواند به رویاهای کاربرانش در یک فضای سه بعدی رنگ واقعیت ببخشد

18 توصیه برای اینکه اینفلوئنسر شوید

شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۴۰ ب.ظ | ۰ نظر

فناوران- عکس های خوش رنگ با چیدمان خاص و زیبا در اینستاگرام کم نیستند و در بسیاری از آنها روی محتویات عکس مانند دفتریادداشت ها، تابلوهای تزینی، زیورآلات، لباس ها، عینک ها، ساعت ها، وسایل آرایشی، کیف و کفش، غذاها و غیره تگ گذاشته شده است. تگ ها ما را به صفحاتی می برند که صاحبان کسب و کار هستند و آن محصولات را تولید کرده اند یا صاحبان کافی شاپ ها هستند یا هنرمندانی که کارهای دستی می کنند. بسیاری از ما از همین طریق مشتاق خرید محصولاتی می شویم که در اینستاگرام معرفی شده اند. هر چقدر کاربری که این تگ ها روی عکس هایش است برای ما قابل اعتماد تر و موجه تر و عکس زیباتر باشد، تمایل ما برای خرید و استفاده از محصولاتی که در عکس معرفی شده بیشتر می شود. این افراد تاثیرگذار یا به قولی «اینفلوئنسر» نامیده می شوند؛ کسانی که اینستاگرام شان نشان می دهد یا همیشه در سفرند، یا در کافه و رستوران، یا در مکان های تفریحی اند یا کنج خانه زیبا و خاص شان یک عصر آرام می گذرانند و زندگی روزمره شان پر از لحظات خوب و وسایل مورد استفاده شان خوشرنگ و قشنگ است. عکس های این افراد هزاران بار لایک می خورد و فیلم های شان هزاران بار دیده می شود. بسیاری از شما اینفلوئنسرهای ایرانی را می شناسید؛ مهسا نعمت (با 98.5 هزار دنبال کننده)، مهسا وحدت (با 126 هزار دنبال کننده)، هدی رستمی (با 190 هزار دنبال کننده)، آرشا اقدسی (با 82 هزار دنبال کننده) و... . کاربران زیادی هم هستند که به واسطه هنر، مهارت و دانش شان دارای دنبال کننده های زیادی هستند و شاید هیچ وقت هم مایل به ورود به دنیای بازاریابی نباشند. اما به هر حال تاثیرگذار بودن – چه در خرید چه در سبک زندگی- شاید بسیاری از ما را خوشحال کند. اینفلوئنسر شدن رویای بسیاری از کاربران اینستاگرام است. چطور می توان اینفلوئنسر شد؟ اینجا به چند نکته اشاره کرده ایم که به شما کمک می کند تبدیل به یک اینفلوئنسر شوید.


  نام شما، برند شما
نام شما برند و شخصیت شماست. بنابراین در انتخاب نام کاربری خود دقت کنید و از انتخاب نام های عجیب، شکسته و تلفیق با اعداد تا جایی که می توانید پرهیز کنید. اغلب کسانی که به معرفی برندهای دیگر مشغول می شوند از نام واقعی خود استفاده می کنند. برخی که خودشان صاحب کسب و کار هستند، مثلا هنرمند هستند و هنری آموزش می دهند، نام برندشان را برای کاربری خود انتخاب می کنند. سلیقه ها متفاوت است فقط سعی کنید نامی انتخاب کنید که برازنده برند و شخصیت شما باشد.


  اشتیاق یابی
مهم ترین و اولین گام بعد از تعیین نام کاربری، پیدا کردن موضوعی است که مشتاقید درباره آن محتوا تولید کنید. اشتیاق کلید پیشرفت شماست، چیزی که در سخت ترین شرایط هم باعث می شود از پا ننشینید. بنابراین لیستی از موضوعاتی که به آنها علاقه مند هستید تهیه کنید و به بررسی آنها بپردازید. سپس یک یا چند موضوع مرتبط را انتخاب کرده و کار خود را آغاز کنید.


 دروغ نگویید
برند شما زنده است. از دروغ گفتن و فریب دادن مخاطبان خود برای تبلیغ کردن دیگران اجتناب کنید. در معرفی محصولات برندهای مختلف همان چیزی که تجربه می کنید را منتقل کنید. مخاطبان شما به شما اعتماد می کنند و اعتماد آنها اصلی ترین سرمایه شماست. بنابراین کاری نکنید که اعتماد مخاطبان به شما خدشه دار شود. 


 زیبا باشید
یکی از مهم ترین عوامل موفقیت شما در اینستاگرام، سلیقه و زیبایی شناسی شماست. چیدمان و رنگ هایی که در عکس های تان دیده می شود، میزان موفقیت شما در جذب کاربران را تعیین می کند. البته در این چیدمان تظاهر به لوکس بودن نکنید؛ چون چنین تظاهری به جای تبلیغ برای شما می تواند ضد تبلیغ باشد. 


 تغییر کنید
رسانه های اجتماعی، عادات، رفتار و انتظارات کاربران دایم در حال تغییر است. اگر می خواهید به روز باشید باید حواس تان به تغییرات باشد و در مقابل آنها مقاومت نکنید. منظور از اینکه مقاومت نکنید، زیاده روی و افتادن از آن سوی بام نیست. فقط از کسب تجربیات تازه و ایجاد تغییرات نترسید. 


 اجتماعی باشید
رسانه های اجتماعی باید به اجتماعی شدن شما کمک کند. منزوی نباشید. برای اینکه بتوانید رابطه خود را با مخاطبان و دوستان تان حفظ کنید، باید برای دیدار آنها در زندگی واقعی و نه تنها آنلاین وقت بگذارید. دوستان خود را در زندگی واقعی، وارد دنیای مجازی خود کنید و برعکس. در رویدادها شرکت کنید و با افراد جدید آشنا شوید.


 استفاده درست از ابزارها
اپلیکیشن ها و سرویس های آنلاین باید به شما کمک کنند بتوانید تاثیرگذار باشید. بنابراین به روز باشید و کار با برنامه های متنوع را امتحان کنید و برنامه هایی که به شما در تاثیرگذاری بیشتر کمک می کنند را در اولویت استفاده قرار دهید. 


 وقت شناس باشید
گزارش ها و توصیه های زیادی درباره بهترین زمان ارسال محتوای متنی و تصویری در شبکه های اجتماعی منتشر شده است. آنها را مطالعه کنید، رفتار مخاطبان خودتان را زیر نظر بگیرید، وقت شناس باشید و بهترین زمان را برای ارسال پست در اینستاگرام پیدا کنید تا عکس های تان بیشتر دیده شود. می توانید تقویم هفتگی داشته باشید و با به کارگیری ابزار آنلاین، زمان ارسال پست های تان را مشخص کنید. با این کار خیال تان راحت خواهد بود که در صورت بروز هر اتفاقی عکس شما در بهترین زمان پست می شود. یکی از ابزارهای ساماندهی محتوای بصری و متنی Later است. 


 خلاق باشید
برای تاثیرگذاری باید بتوانید محتوای خلاقانه ای نیز تولید کنید. بنابراین عجول نباشید، برای عکس و متنی که می خواهید منتشر کنید وقت بگذارید و با دقت کلمات و عکس خود را بررسی کنید. 


 تکلیف محتوا را مشخص کنید
محتوا می تواند شامل هر چیزی شود؛ حیوانات خانگی، سلامتی، تکنولوژی، ورزش، زیبایی و غیره. زمانی موفق خواهید بود که تکلیف خود را مشخص کنید که می خواهید در چه حوزه ای فعالیت کنید. اینکه عکسی زیبا منتشر کنید برای تاثیرگذاری و جذب مخاطب کافی نیست. برای اینکه بتوانید صاحب نفوذ شوید باید برای کار با برندهای بزرگ برنامه ریزی کنید، نیاز مخاطبان خود را بشناسید و یک راه مشخص را برای فعالیت خود در پیش بگیرید. پس از پراکنده نگاری تا جایی که می توانید خودداری کنید و برای مخاطبان خود علایق جدید ایجاد کنید. 


 جبهه خود را مشخص کنید
باید از بین رسانه های اجتماعی، جبهه جنگ خود را انتخاب کنید. اگر ندانید کجا می خواهید به محبوبیت برسید، نمی توانید درست رقابت کنید. برای پیروزی در رقابت باید بتوانید یک برنامه استراتژیک تهیه کنید، رقبای خود را بشناسید، عادات کاربران آن شبکه را به ذهن بسپارید و ترفندهای آن را بیاموزید. اگر سعی کنید یک محتوا را روی فیس بوک و توییتر و اینستاگرام و واین و تامبلر و گوگل پلاس و لینکدین بگذارید باید با محبوبیت خداحافظی کنید. فکر کنید بخواهید برای هر کدام از این شبکه ها محتوای جداگانه تولید کنید! به نظرتان امکان پذیر است؟ بنابراین جبهه جنگ خود را مشخص کنید. 


 تناسب را حفظ کنید
هر کدام از شبکه های اجتماعی برای یک نوع محتوا طراحی شده است. مثلا اینستاگرام عکس محور است پس در آن از نوشتن متن های بلند بپرهیزید. فیس بوک برای هنرمندان مناسب نیست. محتوای ویدیویی در واین و یوتیوب موفق است و اگر اهل نوشتن هستید، توییتر برای شما بهترین جاست. 


 صرفه جویی در زمان
فکر نکنید فقط باید از اپلیکیشن های شبکه های اجتماعی استفاده کنید. سرویس هایی طراحی شده که بتوانید به صورت همزمان توییتر، فیس بوک و اینستاگرام را یک جا داشته باشید. به این ترتیب در زمانی که برای چک کردن آنها نیاز دارید صرفه جویی می شود. از جمله این برنامه ها می توان به داشبوردهایی مانند TweetDeck و Hootsuite اشاره کرد. در این سرویس ها علاوه بر اینکه می توانید شبکه های مختلف را همزمان چک کنید، می توانید برای انتشار مطلب در آینده نیز برنامه ریزی کنید تا به صورت اتوماتیک محتوای تان منتشر شود.IFTTT نیز یک سرویس کارآمد در این زمینه است. 


 صبور باشید
برای محبوب شدن عجله نکنید. سعی نکنید دایم جلوی چشم مخاطبان خود باشید و به جای اینفلوئنسر تبدیل به یک مزاحم شوید. صبور باشید و اجازه بدهید مخاطبان بدون اجبار و طی زمان مناسب جذب شما شوند. انتشار محتوای با کیفیت به صورت منظم و متداوم از اهمیت بالایی برخوردار است. پس به جای تمرکز روی زمان که موجب می شود عجول به نظر برسید، تلاش کنید روی تولید محتوای با کیفیت تمرکز کنید. 


 معجزه ای به نام ممارست
هیچ وقت فکر نکنید از دیگران بهترید، همه چیز بلدید، ماهرید و همه چیز را می دانید. دایم در حال تمرین کردن باشید؛ اگر عکاس هستید، دایم عکس بگیرید، اگر نویسنده هستید، دایم بنویسید، اگر در حوزه پادکست فعالیت می کنید دایم برنامه ضبط کنید. هیچ وقت دست از تمرین و یادگیری نکشید و خودتان را برتر از مخاطبان تان ندانید.


 رابطه یک طرفه ممنوع
هنگامی که یک پست منتشر می کنید به صحبت هایی که کاربران زیر پست شما مطرح می کنند توجه کنید، پیام هایی که برای تان می نویسند را بی جواب نگذارید. با احترام با مخاطبان خود صحبت کنید و هیچ وقت سوال آنها را بی جواب نگذارید. فراموش نکنید همین جامعه است که تصمیم می گیرد شما را اثرگذار بداند یا خیر. علاوه بر این پست های دیگران را ببینید، با آنها درباره محتوایی که منتشر کرده اند صحبت 
کنید. 


 استراتژی محتوا داشته باشید
همیشه وقتی محتوایی تولید می کنید از خودتان بپرسید چرا این پست باید برای مردم جذاب باشد؟ چرا مردم باید آن را بخوانند و از آن خوش شان بیاید؟ این سوال به شما کمک می کند محتوای تولید شده را از بعد دیگری ببینید و اصلاحات لازم را روی آن انجام دهید. همیشه برنامه ریزی داشته باشید؛ برای محتوای خود زمان انتشار مشخص کنید و اگر قصد دارید به هدف خاصی برسید برنامه زمان بندی شده برای رسیدن به آن هدف داشته باشید. برای رسیدن به یک هدف، یک حرکت (انتشار یک پست) کافی و اثرگذار نیست. شما باید بتوانید آرام آرام با چندین پست مخاطب تان را به هدف تان نزدیک کنید. 


 شبکه بسازید
با افراد و صاحبان کسب و کاری که در حوزه شما فعالیت می کنند ارتباط برقرار کنید. عضو انجمن ها و گروه ها شوید. در رویدادهای مرتبط شرکت کنید. دانش خود را در حوزه کاری تان ارتقا دهید.

استیسی استاینبرگ - اگر مداوماً عکس کودکتان را بدون رضایت او منتشر می‌کنید، منتظر باشید تا او نیز با دیگران چنین کند.
اکثر کودکان امروز، طعم به‌اشتراک‌گذاری عکس‌هایشان را در صفحۀ شبکه‌های اجتماعی والدین چشیده‌اند. اما کمتر به این مسئله از نگاه کودکان توجه شده است. ممکن است مادری عکس کودکش را بدون آنکه نیت بدی داشته باشد، در وضعیتی مضحک و نامناسب منتشر کند، ولی این‌کار چندسال بعد، بچه‌اش را خجالت‌زده و غمگین کند. اما مسئله به اینجا ختم نمی‌شود، چرا که بچه‌ها خیلی وقت‌ها در شبکه‌های اجتماعی به همان شیوۀ والدینشان عمل می‌کنند.

واشنگتن ‌پست — دوستم لیندزی داشت وعده‌های ناهارِ روز بعد را بسته‌بندی می‌کرد که متوجه شد گوشیِ پسرش، کول، روی پیشخوان آشپزخانه می‌لرزد. کنجکاوِ شد که ببیند چه کسی در این وقت شب به او پیام داده است، گوشی را برداشت و رمزش را وارد کرد. لیندزی هم مثل اکثر والدینِ بچه‌های مقطع راهنمایی، به کول گفته بود که گاه‌گداری گوشی‌اش را چک خواهد کرد. به خودش گفت که فضولی نمی‌کند، بلکه کاری را می‌کند که هر مادر دل‌نگران دیگری در این شرایط انجام می‌دهد.

آنچه دید، نگران‌کننده بود. متنْ پیام خشمگینی بود از خواهر بزرگ بِکی، بهترین دوست کول. همین‌طور که لیندزی در میان پیام‌های کول عقب می‌رفت، فهمید که چرا بِکی آن‌قدر ناراحت است. او اینستاگرام کول را باز کرد، پسرش آنجا عکس بِکی، یکی از صمیمی‌ترین دوستانش را در لباس شنا، وقتی خم شده بود تا چیزی را بردارد، منتشر کرده بود. عکس قشنگی نبود و ظاهر آن می‌گفت که بِکی نمی‌دانسته که از او عکس می‌گیرند. عکس نظرات زیادی دریافت کرده بود که اکثرشان حالتِ بِکی را مسخره می‌کردند.
دوستم به‌وضوح از این قضیه ناراحت بود و می‌دانست که باید کاری بکند. کودکان ما به والدین وابسته‌اند تا به آن‌ها کمک کنند فهم درستی پیدا کنند از چگونگی پیش‌برد روابط، هم در جهان واقعی و هم دنیای آنلاین. جنیفر سیگر، روان‌شناسی در شهر گینزویل در فلوریدا می‌گوید «کودکان ۱۰ تا ۱۴ساله و نوجوان‌ها میان میل به دیده/پسندیده شدن و درک تأثیرِ رفتارهایشان، گیر کرده‌اند.» کودکان دچار سردرگمی عظیمی می‌شوند بینِ کاری که می‌دانند باید بکنند و کاری که فکر می‌کنند دوستانشان از آن‌ها می‌خواهند. «به‌اشتراک‌گذاری الکترونیکی، ایموجیِ ’شست‌های روبه‌بالا‘، یا در بسیاری موراد، ایموجی ’شست‌های روبه‌پایین ‘، جانشینی برای عزت نفس واقعی شده است.»
پس آیا آنچه کول منتشر کرد نمونه‌ای است از رفتارِ غریزی و غیرمنطقیِ نوجوانانه‌ای که سیگر توصیف می‌کند؟ یا چیزی بود که جایی یاد گرفته بود؟ لیندزی همان‌طور که به گوشی پسرش چشم دوخته بود، چاره‌ای نداشت به‌جز یادآوری دفعاتِ زیادِ انتشار عکس‌هایی از پسرش در حال انجام کارهایی خجالت‌آور. بسیاری از عکس‌ها و داستان‌ها، حتی پیش‌ازآنکه کول بداند فیس‌بوک چیست، به‌اشتراک گذاشته شده بودند. اما به‌موازاتِ آنکه کول رشد می‌کرد، به‌اشتراک‌گذاری‌ها ادامه یافت. او گاه‌گداری عکس‌ها را می‌دید و ظاهراً خجالت می‌کشید، اما به‌ندرت از مادرش می‌خواست آن‌ها را حذف کند. لیندزی نمی‌دانست آیا او هرگز آن‌قدر احساس قدرت کرده که این را بخواهد یا نه. دوستم نگران بود که به‌اشتراگ‌گذاری‌های خودش، به‌نوعی تأثیری گذاشته باشد بر عاداتی که داشت در کول آشکار می‌شد.
بسیاری از نوجوان‌های امروزی، در دورۀ پیش از شبکه‌های اجتماعی متولد شده‌اند. وقتی که آن‌ها وارد پیش‌دبستانی شدند، اکثر والدین‌شان حساب‌های فیس‌بوک داشتند. و بسیاری از والدینِ -تازه‌وارد به شبکه‌های اجتماعی- با هیجان، داستان‌های شخصی و خجالت‌آورِ کودکانشان را به‌اشتراک می‌گذاشتند. من در گذشته دراین‌باره نوشته‌ام که والدین چگونه باید تأثیراتی را در نظر بگیرند که این به‌اشتراک‌گذاری‌ها روی رشد روانی کودک دارند. کودکان از رفتار والدین سرمشق می‌گیرند. وقتی والدین مدام جزئیاتِ شخصیِ زندگیِ کودکان را به‌اشتراک می‌گذارند و سپس، پست‌هایشان را برای شمردنِ تعداد لایک و فالور چک می‌کنند، کودکان به کارشان توجه می‌کنند. بااینکه اکثر والدین بهترین نیات را برای بچه‌های خود دارند زمانی‌که داستان‌های خصوصی را روی شبکه‌های اجتماعی به‌اشتراک می‌گذارند، برای یاری‌شان در زمینۀ راهبردهای تربیت در عصر دیجیتال، راهنماهای کمی وجود دارد.
کودکان همیشه در حال جذب پیام‌هایی از منابع گوناگون، ازجمله والدین هستند. آن‌ها این رفتار مشاهده‌شده را در سنین بلوغ و بزرگ‌سالی تقلید می‌کنند. کاملاً محتمل است که به‌اشتراک‌گذاری (افراطی) والدین به کودکان آموخته باشد که به‌اشتراک‌گذاری عکس‌ها و داستان‌های خصوصی فردی دیگر، کاری است که از آن‌ها انتظار می‌رود و مناسب است انجامش دهند. درواقع، بسیاری از کودکانْ سال‌های ابتدایی مدرسه را با حق‌وحقوق ناچیزی در قبالِ به‌اشتراک‌گذاری‌های آنلاین والدینشان گذرانده‌اند.
والدین می‌توانند به فرزندان کمک کنند تا دلالت‌های به‌اشتراک‌گذاری آنلاینِ بدون رضایت را بهتر بفهمند، حتی اگر خود در گذشته دربارۀ فرزندانشان چیزهایی به‌اشتراک گذاشته‌اند. یکی از راه‌های مؤثر برای این کار، ارائۀ فرصتی است به کودکان بزرگ‌تر برای پاک‌کردن پست‌هایی که باعث سرافکندگی یا شرم می‌شوند. پیش از به‌اشتراک‌گذاری پست‌های آینده دربارۀ کودکان، خوب است والدین اجازه بگیرند. این‌کار به نوجوانان کمک می‌کند قدرت و اهمیت کنترل کردن ردپای دیجیتال را بهتر بفهمند. چیزی که به‌نوبۀخود به نوجوانان کمک می‌کند تا بفهمند چرا ضروری است که آن‌ها نیز، پیش از اضافه کردن یا تغییر دادن ردپای دیجیتال دیگران، رضایت آن‌ها را کسب کنند.
لیندزی، پس‌ازاینکه با هم حرف زدیم، گفت‌وگویی با پسرش داشت. بااینکه او به‌سرعت عکس را از اینستاگرامش پاک کرد، اما بخش بزرگی از آسیب قبلاً وارد شده و باعث رنجش و سرشکستگی بِکی شده بود. لیندزی برای اینکه به فهمِ کول کمک کند، پست‌های فیس‌بوک خودش را بیرون کشید که بسیاری از عکس‌ها، کول را در خردسالی نشان می‌داد. پسرش را در حالی‌که عکس‌ها را وارسی می‌کرد، نگاه کرد. هرچند خنده‌هایی در کار بود، متوجه شد که کول از تعداد زیادی از افشاگری‌های او تعجب کرده است. آن‌ها دربارۀ اهمیت کنترل ردپای دیجیتال افراد حرف زدند. به‌همین‌منظور، لیندزی پیشنهاد کرد تا پست‌هایی را که به‌نظر کول خجالت‌آور یا نامناسب بودند، پاک کند. کول پس از اندیشیدن به گفت‌وگویی که با مادرش داشت، صمیمانه از بِکی عذرخواهی کرد. او می‌دانست که بِکی هنوز حق دارد که عصبانی باشد، اما امیدوار بود که با پذیرش مسئولیت اعمالش، می‌توانند آغاز به جبران مافات کنند.
من نیز مثل لیندزی، عکس کودکانم را به‌اشتراک آنلاین می‌گذارم. سعی می‌کنم این کار را مسئولانه و با در نظر گرفتن بهترین کردارهایی انجام بدهم که طی پژوهش‌هایم به‌تدریج یافته‌ام. شاید مهم‌ترازهمه این است که دیگر عکس‌های بزرگ‌ترین فرزندم را بدون کسب اجازۀ او منتشر نمی‌کنم. بااینکه سال‌های زیادی را صرف بررسی این موضوع، هم در مقام فردی دانشگاهی و هم یک مادر کرده‌ام، هنوز یافتن تعادل میان میل به‌اشتراک‌گذاری داستان‌هایم، هم‌زمان با محافظت از حریم خصوصی فرزندانم را سخت می‌یابم. هنوز برای دانستن اینکه چگونه رفتارهای به‌اشتراک‌گذاری خودم در شبکه‌های اجتماعی، زمانی بر عادات به‌اشتراک‌گذاری آن‌ها تأثیر خواهد گذاشت، خیلی زود است. فقط می‌توانم امیدوار باشم که با اندیشیدن پیش از فشار دادن دکمۀ به‌اشتراک‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی، دارم به کودکانم اهمیت انجام همین کار را در خوراک‌های شبکه‌های اجتماعی‌شان، القا می‌کنم.
ما داریم اجتماعاتی را می‌سازیم و زندگی‌هایمان را ازطریق شبکه‌های اجتماعی گسترش می‌دهیم، اما تازه شروع کرده‌ایم به خلقِ نقشه‌هایی که ما را راهنمایی کنند. درحالی‌که زمانی‌که مشغول بررسی موضوعات متعارضِ حفاظت از حریم خصوصی و به‌نمایش‌درآوردن آنلاین زندگی‌هایمان هستیم، ممکن است زمان خوبی باشد برای اینکه در عاداتمان بازاندیشی کرده و پیام را از نو تنظیم کنیم، برای اینکه به کودکانمان اهمیت رضایت را بیاموزیم و آن‌ها را یاری کنیم تا شهروندان آنلاین باشرافت و تعامل‌کنندگانی مسئولیت‌پذیر باشند.

پی‌نوشت‌ها:
* این مطلب را استیسی استاینبرگ نوشته است و در تاریخ ۳۱ جولای ۲۰۱۷ با عنوان «Parents’ social media habits are teaching children the wrong lessons» در وب‌سایت واشنگتن‌ پست منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۳۹۶ آن را با عنوان «کودکان رفتار والدینشان در شبکه‌های اجتماعی را تقلید می‌کنند» و با ترجمۀ علی امیری منتشر کرده است.
** استیسی استاینبرگ (Stacey Steinberg) استاد مهارت‌های حقوقی در دانشکدۀ حقوق لوین در دانشگاه فلوریدا است، او همچنین معاون مرکز کودکان و خانواده‌ها در این دانشگاه است و سابق بر این، وکیلِ بهزیستی کودکان بوده است.

(ترجمۀ: علی امیری مرجع: WashingtonPost؛ منبع ترجمه: سایت ترجمان)

هفت نما از آینده شبکه‌های اجتماعی

جمعه, ۱۴ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۰۴ ب.ظ | ۰ نظر

انتخابات سال 2016 آمریکا زمان دردناکی برای بسیاری از آمریکایی ها بود. اثر آن به حدی شدید بود که روانشناسان همچنان درباره اضطراب پس از انتخابات، با وجود آنکه ماه ها از آن زمان گذشته، صحبت می کنند. همه آن اضطراب ها و خستگی ها کجا شکل گرفتند؟

بسیاری شبکه های اجتماعی را بابت نتایج انتخابات سرزنش کردند و بر این عقیده بودند که نحوه انتشار اخبار درست و جعلی در این اتفاق موثر بوده است. شبکه های اجتماعی و نقش آن در انتشار اخبار سیاسی قابل چشم پوشی نیست و این نقش را نه می توان نادیده گرفت و نه می توان از خستگی های ناشی از آن رهایی یافت. اما این تنها تغییری نیست که در نقش شبکه های اجتماعی رخ داده است.

جمعیت شناسی شبکه های اجتماعی در حال تغییر است. نوجوانان از فیسبوک مهاجرت کرده اند و بسیاری اصلا به این شبکه ملحق نمی شوند چرا که والدین آنها از کاربران آن هستند. در سال 2016 تعداد کاربران، ارتباطات کاربران نیز به انتشار اخبار و الگوهای رفتاری تقلیل پیدا کرده است.

جین دیویس، موسس شبکه اجتماعی «کپشور» به نکات جالبی درباره تغییراتی که شبکه های اجتماعی در سال 2017 و سال های بعد خواهدداشت اشاره کرده است؛ در ادامه تعدادی از آنها را مرور می کنیم.

1. یکی از اولین شبکه های اجتماعی فرنداستر بود. این شبکه اجتماعی همانطور که از نامش پیداست با هدف نگهداری از دوستی ها ساخته شده بود. به همین ترتیب مای اسپیس و فیسبوک شکل گرفتند. البته آنها کمی پیشرفت کردند و به برند شخصی توجه بیشتری نشان دادند و درواقع تلاش کردند تا یک گام فراتر از دوستی گذاشته و به رویدادهای جاری زندگی افراد و جامعه ملحق شوند. پلتفرم های اجتماعی به یک ابزار انتشار برای افراد و شرکت ها تبدیل شده اند.

این موضوع وقتی قصد داشته باشید موضوع مهمی را با افراد کثیری در میان بگذارید، بسیار ارزشمند است. این ابزارها دیگر کمتر برای انتشار عکس های کودکان یا برقراری ارتباط با اعضای خانواده به شمار می روند.
2. تاکنون پست ها و مطالبی که افراد در شبکه های اجتماعی منتشر می کردند، به عکس ها، فیلم ها و نوشته ها محدود بود. با پیشرفت تکنولوژی و به  دست آمدن امکانات تازه، عطش افراد برای به اشتراک گذاشتن تجربه های تازه در این زمینه ها بیشتر خواهدشد. جین لویس می گوید: «همان طور که روزی شگفت زده به یک نوار کاست گوش می کردیم با در دست داشتن تلفن های هوشمند این حس را دوباره تجربه خواهیم کرد.»
3. خدمات حرفه ای پرطرفدار خواهندشد! البته این یکی کمی ضدبصیرت به شمار می رود چرا که افراد برای تجربه هایی که در شبکه های اجتماعی به دست می آورند، باید متحمل پرداخت هزینه شوند. برای تغییر بینش قبلی دو اتفاق رخ خواهدداد. یک، نیاز به داشتن یک شبکه شخصی تر، با قابلیت ذخیره داستان ها و عکس های با کیفیت بالا برای آیندگان، دو، یافتن مکانی به دور از تبلیغات دائمی که از جمله مهمترین دلایل فعالیت شبکه های اجتماعی حرفه ای یا پرمیوم خواهدبود.
4. گوگل پلاس قبلا چیزی شبیه این را تجربه کرده بود اما به دلیل این که افراد پست های اشتباه در گروه های مختلف می دیدند به دلزدگی آنها منتهی شد. اما گروه بندی شبکه های اجتماعی دوباره به روی صحنه باز خواهدگشت. بدین ترتیب اگر بخواهید کسی موضع گیری شما درباره یک موضوع خاص یا حساس را نبیند، می توانید آن شخص را در خارج از دایره بحث ها و محتوای مرتبط با آن حوزه خاص قرار دهید. مثلا اگر محتوای سیاسی منتشر می کنید، می توانید گروهی برای غیرسیاسی ها در نظر بگیرید و این محتوای خود را دور از چشم آنها قرار دهید.
5. حریم خصوصی و اهمیت آن در شبکه های اجتماعی از ابتدای شکل گیری آنها وجود داشته است و روز به روزپررنگ تر می شود. پس باید انتظار داشته باشیم که شبکه های اجتماعی در آینده ایده های پیشرفته تری برای حریم خصوصی پروفایل ها داشته باشند.
6. بارها گفته شده است که اینترنت با جوهری نوشته شده که نمی توان آن را پاک کرد و در آینده نیز کاربران نی خواهند آن را از بین ببرند. کاربرها می خواهند شبکه اجتماعی آنها مانند یک کپسول زمان وجود داشته باشد و زندگی آنها را ضبط کند. سازندگان پلتفرم های هوشمند دانسته اند که پست ها نباید به یک شلیک لحظه ای در زمان محدود شود و بعد هم در ظرف چند ثانیه به فراموشی سپرده شود؛ بلکه می خواهند محتوا چندین چهره داشته باشد و تعاملی باشد که نویسندگان بسیاری را در بر گیرد و هر یک از آنها بتوانند داستان خود را بیان کنند.
7. شبکه های اجتماعی اصلی و معروف در برابر تغییر مقاومت می کنند و هم چون ماشین های لنگان و آهسته را ه خود را می پیمایند. مدل های آینده پلتفرم های پیشین را دیده اند و می خواهند امور را به یک سطح تازه از موفقیت سوق دهند و به همین دلیل برای کشف و گشایش راه های تازه آماده اند. آنها راه های بسیاری برای مدیریت مخاطبین، دوست شدن با دیگران، مدیریت رابط کاربری و غیره را امتحان خواهندکرد.
منبع: روزنامه هفت صبح

پس از آنکه اخبار دروغینی که برخی در صفحات گوگل و فیس بوک درباره حمله تیراندازی به مردم لاس وگاس آمریکا منتشر کردند، این دو شبکه اجتماعی باری دیگر مورد انتقاد قرار گرفتند.

به گزارش ایسنا، به نقل از وب سایت فایننشال تایمز، بر اساس اعلام پلیس شهر لاس وگاس، عامل تیراندازی دیروز به هزاران آمریکایی که در کنسرت و جشنواره موسیقی در این شهر گردهم آمده بودند، فردی به نام استفان کرگ پادوک بوده است که اهل ایالت نوادا در ایالات متحده آمریکا بوده است که از طبقه ۳۲ هتلی در نزدیکی این کنسرت موسیقی اقدام به تیراندازی کرده بوده است. طبق اخبار و گزارش های منتشر شده، تاکنون ۵۹ نفر در این حادثه کشته شده و بیش از ۵۰۰ نفر نیز زخمی شده اند. وی پس از آنکه پلیس به دنبال پیداکردن و دستگیری اش بود، خود را کشت.

در این حین، یک صفحه مجازی در فیس بوک که گفته می شود از رئیس جمهور کنونی آمریکا حمایت می کند، فرد دیگری را بعنوان عامل این حادثه و تیراندازی معرفی کرده بوده که یک چپگرا و حامی حزب دموکرات در آمریکا بوده است.

بر اساس گزارش ها و اخبار منتشر شده ای که نادرست هم بود، شبکه های اجتماعی گوگل و فیس بوک به شدت مورد انتقاد واقع شدند. با اینکه پس از شناسایی این اخبار نادرست و کذب، این دو شبکه اجتماعی آنها را حذف کرده و جلوی انتشار بیشتر آنها را گرفتند، اما باز هم انگشت اتهام بسیاری از کاربران اینترنتی به سوی آنها به نشانه رفته است.

در ماه‌های گذشته، شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک، گوگل و توییتر بارها و بارها به دلیل انتشار تبلیغات نژادپرستانه و ضد یهود و همچنین اقدامات مداخله جویانه روسیه در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مورد بازخواست قرار گرفته بودند و نمایندگان این غول‌های تکنولوژی توسط نمایندگان کنگره ایالات متحده آمریکا استیضاح شده و موظف شده بودند که درباره مسائل مذکور، به آنها توضیح بدهند.

بنظر می رسد این روزها با توجه به نقش بسیار پررنگی که شبکه های اجتماعی، رسانه های و پیام رسان ها در انتشار اخبار و همچنین شایعات ایفا می کنند، فشار مضاعفی از سوی جوامع بین المللی بر روی غول های تکنولوژی و شبکه های اجتماعی وارد می شود و اینطور که پیش می رود انتظار می رود قانون‌گذاران در کشورهای پیشرفته که میزبان این غول‌های تکنولوژی و شبکه های اجتماعی هساتند نیز قوانین و مقررات سختگیرانه تری را در قبال آنها وضع کنند.

حدود دو سوم افراد بزرگسال در آمریکا برای دریافت اخبار از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند؛ امری که نشانگر اقبال گسترده به این پدیده برای افزایش اطلاعات از رویدادهای محیط اطراف است.

به گزارش فارس به نقل از رویترز، بررسی‌های موسسه پیو نشان می دهد از هر 10 بزرگسال آمریکایی دو نفر این کار را غالبا و به صورت مرتب انجام می دهند و 67 درصد مردم هم حداقل برخی اخبار خود را از این طریق و با مراجعه به فیس بوک، توییتر و اسنپ چت دریافت می کنند. این رقم در سال 2016 برابر با 62 درصد بود.

همچنین بر اساس همین بررسی، برای اولین بار حدود 55 درصد از مردم 50 سال به بالا در آمریکا از شبکه های اجتماعی برای مطالعه اخبار استفاده می کنند. این رقم در سال 2016 برابر با 45 درصد بود.

رشد این رویکرد به خصوص در میان آمریکایی های مسن، با سطح تحصیلات کمتر و غیرسفید قابل توجه است. البته هنوز هم میزان استفاده افراد زیر 50 سال از شبکه های اجتماعی برای دریافت اخبار بیشتر است و به عنوان مثال 78 درصد  این افراد گفته اند از شبکه های اجتماعی برای مطالعه اخبار استفاده می کنند که از سال 2016 به این سو بدون تغییر باقی مانده است.

در میان شبکه های اجتماعی مختلف فیس بوک مورد توجه 45 درصد از بزرگسالان آمریکایی است و یوتیوب با 18 درصد در رتبه دوم و توییتر با 11 درصد در رتبه سوم است.

پدیده روکم‌کنی مجازی با انتشار عکس خصوصی

دوشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۶، ۰۲:۱۶ ب.ظ | ۰ نظر

روزگاری برای بسیاری از مردان و زنان مهم بود که عکس‌های خصوصیشان را تنها در آلبومِ عکس خانوادگیشان نگاهداری کنند؛ اما امروز برای برخی از افراد و چهره‌های سرشناس، مهم این است که عکس‌های نامزدی و عروسی و بارداری و دیگر برنامه‌های خصوصی و شخصیشان، تعداد بازدید و «لایک» بیشتری داشته باشد.

مقایسه روزگارِ امروز و مناسبات حاکم در جامعه امروزی ما با دیروز ها و پریروزهای این جامعه کاری است بسیار دشوار و گاه ناممکن. زیرا با پیشرفت هرچه شتابانِ فناوری و افزون‌ شدنِ سطح رفاه در جامعه امروزی، مرز بسیاری از بایدها و نبایدها، زشت و زیباها و مستورگی‌ها و مکشوفگی‌های اخلاقی و عرفی جامعه ایرانی نیز جابه‌جا و حتی زیر و رو شده است.
دیروزِ جامعه ایرانیِ بد می‌دانست که مرد نامِ زن خود را جلوِ بیگانگان صدا بزند؛ و امروزِ جامعه ایرانی نه تنها زن را در حضور غریبه‌ها به نامِ کوچکش می‌خواند، که الفاظِ تحبیبی چون «جان» و «عزیز» و «گُل» را نیز همراه با نامِ بانوی مورد نظر به کار می‌برد. دیروز پسندیده نبود که مردِ خانه حتی در حضور محرمانِ خانواده خود دست همسرش را بگیرد اما امروز اگر زن و شوهرِ مجریِ یک شبکه تلویزیونی جلو چشمِ هزاران بیننده نیز به یکدیگر محبت های خارج از عرف کنند، صدایی درنمی‌آید. دیروز می‌کوشیدند باردار شدنِ دختر یا عروسِ خانواده را تا زمانی که می‌شد، حتی از مَحرمانِ فامیل پوشیده بدارند؛ اما امروز گویی دیگر قبحی ندارد که فلان فوتبالیست یا بازیگر یا کارگردان لبخند به لب، دست در گردنِ همسرِ پابه‌ماهش بیاندازد و رو به دوربین بایستد و عکسِ این صحنه را با میلیون‌ها چشم به اشتراک بگذارد. دیروز برای بسیاری از مردان و زنان مهم بود که عکس‌های خصوصیشان را تنها در آلبومِ عکس خانوادگیشان نگاهداری کنند؛ اما امروز برای بسیاری مهم این است که عکس‌های نامزدی و عقد و عروسی و دیگر برنامه‌های خصوصی و شخصیشان، تعداد بازدید و «لایک» بیشتری داشته باشد.
خلاصه اینکه برای بسیاری از دیروزیان مهم بود که هر جایی و به هر شکل و حالتی دیده نشوند و برای شمارِ روبه‌افزونی از امروزیان مهم این است که در هر جایی و به هر شکل و حالتی دیده شوند.
«مستورگی» و «مکشوفگی»، عرف دیروز و امروزِ گروه‌هایی از افراد بانام و گمنامِ جامعه ایرانی است که هم در فضای حقیقی و هم با شدت بیشتری در فضای مجازی می‌توان حد و حدودِ درهم آمیخته و نیز درهم شکسته‌ آن را به خوبی دید. امروزه بسیاری از چهره‌های سرشناسِ هنری، ورزشی، فرهنگی و گاه سیاسی هم‌پا با شماری از مردمِ عادی و اجتماعی می‌کوشند لحظه و آنی از زندگی خصوصی خویش و نیز همسر و فرزند و متعلقانِ خود را برای عمومِ مردم به نمایش بگذارند و لابد هر یک نیز برای این کار دلایلی دارند.
با توجه به فراگیر شدنِ هرچه بیشترِ پدیده نمایش و اشتراک‌گذاری تصاویر شخصی برای عموم مردم، که به ویژه در میان هنرمندان، ورزشکاران و چهره‌های مشهور نمود بیشتری دارد، ایرنا به سراغ تنی چند از کارشناسانِ رسانه، جامعه ‌شناس و روان‌شناس رفته تا دیدگاه آنان را درباره این پدیده‌ روبه گسترش جویا شود.

** اشتراک‌گذاری عکس‌های خصوصی و خودکم‌بینی و عقده‌های حقارت کودکی
پروفسور حسین باهر، استاد دانشگاه، پژوهشگر و رفتارشناس برجسته با اشاره به اینکه افراد سرشناس یا عادی که تصاویر خصوصی خود را در معرض دید عموم می‌گذارند، از عواقب این کار خود اطلاع کامل و دقیقی ندارند، گفت: دلایل فردی و شخصی چنین رفتارهایی را می‌توان در خودکم‌بینی و عقده‌های حقارت دوران کودکی افرادی دانست که عکس‌های شخصی و خصوصی خود، همسر و خانواده‌یشان را در فضای مجازی با دیگران به اشتراک می‌گذارند.
این استاد دانشگاه همچنین گفت: اینکه چهره‌های سرشناس عکس‌های شخصی خود را در فضا مجازی منتشر می‌کنند مسلماً دارای تأثیرهایی در جامعه خواهد بود که در این باره می‌توان دو نوع تأثیر مثبت و منفی را در دو دوسته جماعت عقلانی و عشقانیِ جامعه در نظر گرفت که هر یک نیز تبعات ویژه‌ ای خواهد داشت.

** قاعده طلایی اخلاق و انتشار تصاویر خصوصی
حجت‌الاسلام و المسلمین جلال نوری، پژوهشگر مذهبی و کارشناس رسانه، طرح دیدگاه خود را درباره بحث اشتراک‌گذاری عکس‌های خصوصی در فضای عمومی، از زاویه مخاطبانِ این عکس‌ها آغاز کرد و گفت: هر انسانی دوست دارد احترام و جایگاه هویت و شخصیتش حفظ شود؛ براین اساس، به‌طور طبیعی انسان دوست ندارد عکس‌ها و مسائل خصوصیِ زندگی‌اش در فضای عمومی پخش و منتشر شود. به همین دلیل است که امانت‌داری، رازداری و افشانکردنِ اسرار دیگران جزو وظایف اخلاقی ما است.
امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: «آنچه برای خود نمی‌پسندی، برای دیگران نیز نپسند». از همین فرمایش حضرت یک اصل اخلاقی استنباط می‌شود که قاعده طلایی اخلاق شناخته شده و آن، این است که ما باید خودمان را به جای افراد دیگر بگذاریم، آن وقت ببینیم راضی هستیم اتفاقی که برای آنان می‌افتد، برای خودمان نیز رقم بخورد، یا نه. با این توضیح و با در نظرگرفتنِ اینکه فضای مجازی، فضای غیرامنی است که وقتی امری وارد آن شد، به صورت فراوان تکثیر و توزیع می‌شود، باید از خودمان بپرسیم اگر می‌خواهیم چیزی را منتشر کنیم، آیا به موجبِ آن، اسرار دیگران نیز افشا خواهد شد یا خیر.
وی ادامه داد: بُعد اخلاقیِ دیگرِ این ماجرا این است که باید توجه داشته باشیم که آیا براساس آموزه‌های اخلاقیمان، ما اجازه داریم عکس یا مطلبی را که حاوی محتوایی خصوصی همچون تصویر بی‌حجاب برخی خانم‌ها است، منتشر کنیم؟ حال اگر این عکس، عکسِ خصوصی چهره‌ ای سرشناس باشد، ما جدای از زیرپا گذاشتن اصول اخلاقی، داریم به حیثیت اجتماعی او نیز آسیب می‌زنیم، زیرا افراد جامعه نسبت به یک چهره مشهور ذهنیت و تصوری دارند و ما با انتشار تصویر خصوصی آن فرد سرشناس، به آبرو و اعتبار و حیثیت اجتماعی او لطمه می‌زنیم و در واقع وارد حریم خصوصی او می‌شویم.

** عشق به امام حسین (ع) و انتشار عکس خصوصی؟!
این کارشناس رسانه و مسایل مذهبی همچنین گفت: به این نکته نیز باید توجه کرد که هر عکسی یک پیامی دارد؛ وقتی ما در تعریف از فردی، عکسی از او منتشر می‌کنیم که مثلاً دارد به نیازمند یا یتیمی کمک می‌کند، انتشار آن پیامد مثبتی دارد و موجب اعتبار و وجاهت بیشتر فردِ صاحبِ عکس می‌شود. اما برخلافِ این، یک عکس نیز می‌تواند موجب ترویج بداخلاقی، بی‌حجابی، حریم‌شکنی و تجاوز به حریم خصوصی ‌شود. این در حالی است که ما در یک جامعه ایرانیِ مسلمانِ شیعه زندگی می‌کنیم و بسیاری از مردم ایران در محرم برای امام حسین (ع) مشکی می‌پوشند و می‌خواهند خودشان را با فرهنگ عاشورا همراه کنند و نیز مردم ما، چه سنی، چه شیعه عشق فراوانی به حضرت امیرالمؤمنین (ع) دارند. خب بر این اساس، ما امیرالمؤمنین (ع) را مظهر عدالت می‌دانیم و سیدالشهدا (ع) را نماد شهادت و حق‌طلبی؛ پس وقتی ما مسلمان و شیعه اهل بیت (ع) هستیم و وقتی فرهنگ اصیل ایرانیِ ما از چند هزار سال پیش بر حیا و عفت تأکید داشته و اسلام نیز به ‌طور مضاعف بر این موضوع تأکید کرده است، چه‌ طور می‌توانیم به خودمان اجازه دهیم که وارد حریم‌های خصوصی افراد شویم؟
حجت الاسلام نوری دیدگاه خود را درباره تمایل برخی چهره‌های هنری یا ورزشی به انتشار عمومی عکس‌های خصوصی و خانوادگیشان، این طور مطرح کرد: شخصیت‌های هنری و ورزشی به واسطه اینکه ماهیت شغلشان با میزان شهرتشان به هم گره خورده است، شرایطی متفاوت نسبت به افراد عادی یا حتی شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی جامعه دارند. یعنی چه بسا نوع درآمد چهره‌های سینمایی، موسیقایی، ورزشی و هنری به میزان شهرت آنان مرتبط است، بنابراین اینکه آنان عکس‌هایی را از خود منتشر کنند، خلاف عرف نیست و در همه جای دنیا نیز مرسوم است و نفس این ماجرا خلاف اخلاق و عرف نیست. اما این خلاف عرف و اخلاق نبودنِ این حرکت تاجایی است که به عرف و هنجار عمومی و اخلاقیِ جامعه آسیب نرساند. مثلاً اگر یک چهره سرشناس هنری، عکس‌های نامزدی خود را منتشر کند و هزاران زوج جوان نیز آن‌ها را ببینند و الگوبرداری کنند و آنان نیز بخواهند عکس‌های خصوصی مراسم نامزدی خود را منتشر کنند و این مساله باب شود، آیا این منجر به این نمی‌شود که قبح بسیاری از مسائل بشکند و روابط نادرست بین محرم و نامحرم ترویج یابد و ارزش‌های اخلاقی در جامعه کم‌رنگ شود؟

** انتشار عکس خصوصی چهره‌ها مانند تبلیغ سیگار است
وی ادامه داد: بنابر این همان‌ قدر که انتشار عکس سیگار یا قلیان کشیدن چهره‌های محبوب هنری و ورزشی، به سبب الگوسازی و تأثیرگذاری این شخصیت‌ها بر جامعه، نادرست است، به همان میزان نیز انتشارِ عمومی عکس‌های خصوصی آنان در فضای مجازیِ عمومی نادرست خواهد بود؛ زیرا شاید منِ نوعی چهره هنری سرشناسی باشم که برایم اهمیت ندارد عکس خصوصی‌ام را دیگران ببینند، اما اگر مردم عادی از این کارِ من الگو بگیرند و عکس‌های خصوصی و ناموسیشان را در فضای مجازی در دسترس همگان قرار دهند، این کار با توجه به قومیت‌ها و فرهنگ‌های مختلفی که در جامعه ما وجود دارد، می‌تواند تبعات فراوانی داشته باشد و اتفاق‌های خانوادگی و اجتماعی ناگواری را رقم بزند.
نوری افزود: جامعه ایرانی به دلیل اینکه با شیب تندی از سنت به مدرنیته وارد شده است، عطش ویژه‌ ای به جاذبه‌های بصری دنیای دیجیتال دارد و ما بی‌آنکه از سواد و فرهنگِ این فناوری دیجیتال آگاه باشیم، داریم از آن استفاده می‌کنیم. از سویی ما نیز جامعه‌ ای جوان داریم که کنجکاو است و افزون براین، ساختار جامعه ایرانی، یعنی شخصیت فکری و فرهنگی جامعه ایرانی نیز کنجکاو است. وقتی همه این‌ها را در کنار هم قرار می‌دهیم، می‌بینیم که هم‌زمان با استفاده از این فناوری، دستگاه‌های فرهنگی و رسانه‌های عمومی موظف بوده‌اند فرهنگ استفاده از دنیای دیجیتال و فضای مجازی را آموزش دهند تا هم عامه مردم و هم چهره‌های سرشناسِ جامعه یاد بگیرند که باید هنگام انتشار یک عکس، فیلم یا مطلب در فضای مجازی این را در نظر بگیرند که هم ما نباید حریم عمومی را نقض کنیم و هم دیگران نباید حریم خصوصی ما را بشکنند.
وی ادامه داد: دیدن فیلم و عکس جراحی قلب باز و یا کالبد شکافی مرده حرام نیست، اما چون انتشار این عکس قبیح و مشمئزکننده است، کمتر فردی پیدا می‌شود که آن را در فضای عمومی منتشر کند؛ بنابراین همان ‌قدر که چنین عکس‌هایی در ظاهر چندش‌آور است، به همان اندازه هم انتشار عکس خصوصی یک خانم یا آقا می‌تواند قبیح باشد، زیرا حریم عمومی جامعه را نقض می‌کند و می‌تواند موجب جریحه‌دار شدن افکار عمومی شود.

** رابطه دو طرفه حریم خصوصی و حریم عمومی
حجت‌الاسلام و المسلمین نوری در ادامه با اشاره به مسئولیت چهره‌های سرشناس در قبال جامعه و فرهنگ آن، گفت: از این سو باید پرسید آیا منِ نوعی که مثلاً یک چهره سرشناس فرهنگی، هنری، ورزشی یا حتی سیاسی هستم، اجازه دارم هر عکسی را از خودم در فضای مجازی منتشر کنم که حریم حیا و عفتِ جامعه را بشکند؟ من این پرسش را طرح می‌کنم که در هیچ قانونی حرمتی برای راه رفتن با پیجامه (پیژامه) یا شلوارک در انظار عمومی در نظر گرفته نشده، یعنی اینکه این کار غیرقانونی نیست، اما با وجود این بسیاری از افراد به خودشان اجازه نمی‌دهند با پیجامه یا شلوارک در خیابان ظاهر شوند و حریم عمومی را نقض کنند. زیرا حریم عمومی دارای عفت و حیای خاصی است و وقتی ما صفحه‌ ای را در فضای مجازی ایجاد می‌کنیم و هزاران عکس را در آن منتشر می‌کنیم، که چند ده هزار نفر شاید آن را ببینند، باید از خودمان بپرسیم که عکس‌ها و مطالبی که ما از خودمان منتشر می‌کنیم، آیا قوانین اجتماعی و هنجارهای عرفی و اخلاقیِ جامعه را نقض می‌کند یا خیر. یعنی همان ‌قدر که از آن سو ما راضی نیستیم که کسی اسرار ما را فاش کند و عکس‌های خصوصیمان را منتشر کند، از این سو ما نیز اجازه نداریم هنجار عمومی و عرف اجتماعی را بشکنیم.

** تحلیل انتشار عکس‌های خصوصیِ چهره‌ها در سه سطح خرد و میانه و کلان
دکتر احمد بخارایی جامعه ‌شناس و مدیر گروه مسایل و آسیب های اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران نیز درباره چرایی اینکه چهره‌های مشهور عکس‌های خصوصی خود را منتشر می‌کنند، نظر خود را با ایرنا در میان گذاشته است.
این جامعه‌شناس در این‌ باره گفت: هر پدیده اجتماعی را می ‌توان در سه سطح یا از سه زاویه تحلیل کرد؛ سطح خرد، سطح میانه، سطح کلان. در سطح خرد حوزه مورد تحلیل ما به ‌طور عمده فرد و روابط پیرامونی او است؛ مثلاً رابطه فرد با دوستانش یا یک گروه. در سطح میانه سازمان‌هایی مورد تحلیل قرار می‌گیرند که فرد تحت سازماندهی آن سازمان‌ها رفتار می‌کند. گاه نیز یک پدیده اجتماعی در سطح کلان تحلیل می‌شود، که این سطح کلان به ساختارها بازمی‌گردد.
با ذکر این مقدمه، این ماجرا را هم که برخی چهره‌های سرشناس عکس‌های خصوصی و خانوادگی خود را در فضای مجازی برای عموم مردم منتشر می‌کنند، می‌توان در این سه سطح تحلیل کرد.
وی افزود: در سطح خرد، می‌توان این‌طور گفت که شاید فرد مشهوری این کار را بکند و عکس‌های مراسم خصوصی خود را منتشر کند، اما فرد مشهور دیگری این کار را نکند؛ که این بازمی‌گردد به خانواده، تربیت، دیدگاه و گذشته خانوادگی و اجتماعی افراد. ما هنرمندان بسیاری داریم که طبیعتاً هر یک عکس‌های شخصی و خصوصی نیز دارند، اما شاید تنها بیست درصد آنان این نوع عکس‌هایشان را در فضای عمومی منتشر می‌کنند. متأسفانه بسیاری در تحلیل این ماجرا روی همین سطح خرد انگشت می‌گذارند؛ این، درحالی است که این سطح خرد شاید تنها به اندازه پانزده درصد در بروز چنین پدیده‌ای نقش دارد و چندان نمی‌توان روی آن مانور داد، اما به ‌اندازه همان پانزده درصد نیز نمی‌توان از آن غفلت کرده و نادیده‌اش گرفت.

** چهره سرشناسی که هویت خود را پیدا نکند می‌کوشد هر بار به‌ طریقی خبرساز شود
بخارایی گفت: در سطح میانه باید به سراغ سازمان‌هایی رفت که این افراد در آن تعریف می‌شوند؛ یعنی سازمان‌هایی که برای آن افراد جنبه آیینه را دارد و آنان خود را در آیینه آن سازمان می‌بینند. آن سازمان‌ها البته هم حالت رسمی دارد، مثل خانه هنرمندان یا وزارت ارشاد؛ و هم جنبه غیررسمی دارد، مانند مسایلی چون باندبازی‌های زیرزمینی یا مسایلی که در پشت‌پرده اتفاق می‌افتد. به هر روی اینکه چنین پدیده‌ای در جامعه اتفاق می‌افتد، در سطح میانه‌اش باز می‌گردد به ضعف سازمان‌های مربوط. مثلاً خانه هنرمندان را در نظر بگیرید؛ آیا یک هنرمند می‌تواند خودش را در خانه هنرمندان پیدا کند و در آنجا شکوفا و کامل شود؟ ابتدا باید دید که یک هنرمند هویت خود را در سازمان‌های رسمی مربوط به حوزه‌اش پیدا کرده یا نه؛ و بعد باید به دنبال این رفت که چرا او عکس‌های خصوصی خود را منتشر می‌کند. از آن سو در سازمان‌های غیررسمی نیز که واضح است ملاک‌های عقلانی و حرفه‌ای چندان در نظر گرفته نمی‌شود، زیرا در آنجا احساسات و عواطف و روابط حکمفرما است و در چنین ملغمه‌ای کنترل چندانی وجود ندارد زیرا در یک سازمان غیررسمی نظارت و کنترل تعریف نشده است.
این جامعه ‌شناس ادامه داد: در سطح کلان که به ساختارها باز می‌گردد و بیش از شصت درصد از علت‌های بروز این پدیده را به خود اختصاص می‌دهد باید به این توجه داشت که که آیا ساختارها به فرد اجازه بروز و ظهور می‌دهند یا خیر. بنابراین اگر یک هنرمندی خود را و هویت خود را در سه سطح خرد و میانه و کلان پیدا نکند، موجودی سرگشته و حیران خواهد بود که می‌کوشد خود را عرضه کند و به نمایش بگذارد و برای رسیدن به این منظور یک روز عکس‌هایش را در فضای مجازی منتشر می‌کند، یک روز حرف جنجالی می‌زند، حرکت تندی می‌کند، یک روز اعتیادش خبرساز می‌شود، یک روز افسردگی‌اش، یک روز خودکشی‌اش و خلاصه مخاطب باید هر روز منتظر یک چیز تازه‌ای از او باشد.

** با توصیه کردن وضع بدتر می‌شود
وی تصریح کرد: البته این مساله تنها مختصِ هنرمندان نیست و دیگران نیز می‌توانند این‌گونه باشند، زیرا هنرمند نیز جزوی از جامعه است. البته ما در جامعه‌شناسی می‌گوییم هر پدیده‌ای کارکرد مثبت و منفی دارد و این اتفاق هم می‌تواند در کنار کارکردهای منفی، کارکرد مثبت نیز داشته باشد و می‌توان این‌گونه دید که آن هنرمند با این کارش دارد پیامی را به جامعه منتقل می‌کند و ما باید پیام او را بگیریم، زیرا با توصیه کردن هیچ مشکلی حل نمی‌شود، بلکه وضع بدتر می‌شود و مشکلات از روی زمین به زیرزمین می‌رود و در آن وقت حل کردن آن‌ها بسیار دشوارتر خواهد بود.

** چهره‌های مشهور تحت تأثیر جامعه هستند
رضا بافتی، روانشانس و پژوهشگر سبک زندگی، دیگر کارشناسی است که در گفتگو با ایرنا دیدگاه‌های خود را درباره پدیده به اشتراک‌گذاری عکس‌های خصوصی چهره‌های سرشناس، بیان کرد.
این روان‌شناس با بیان این که چهره‌های سرشناس نیز تحت تأثیر فضای کلی جامعه عمل می‌کنند،گفت: به نظر من چهره‌های سرشناس هم تحت تأثیر جامعه قرار گرفته‌اند، زیرا اوایل اعلام می‌کردند که صفحه‌های مجازی موجود برای آنان نیست و دیگران آن صفحه‌ها را به نام چهره‌های سرشناس باز کرده‌اند، اما هرچه جلوتر آمدیم، دیدم کار به جایی رسیده که برخی چهره‌های سرشناس هنری و فرهنگی و ورزشی حتی به تعداد فالورهای یکدیگر هم حسادت می‌کنند. به هر ترتیب به نظر من ما امروز به شرایطی رسیده‌ایم که دیگر نمی‌توان جلو پدیده‌ای همچون به اشتراک گذاشتن عکس‌های خصوصی را گرفت، اما می‌توان با تشکیل اتاق‌های فکر، از شتابِ روزافزون این پدیده کاست.
وی افزود: ما نمی‌توانیم مقابل هر پدیده‌ای که وارد می ‌شود، بایستیم، مانند ماهواره یا بسیاری از پدیده‌های دیگری که نتوانستیم برابر آن‌ها بایستیم؛ تنها راهی که پیش روی ما مانده، این است که سرعت پدیده‌های این ‌چنینی را مدیریت کنیم. چه ایرادی دارد برای این کار فرهنگ‌سازی کنیم و اصلاً در تلویزیون برنامه‌هایی را با حضور افراد درجه یک و محبوب درست کنیم که درباره فرهنگ فضای مجازی و شرایط آن بحث شود و آگاهی‌سازی صورت گیرد؛ برنامه‌ای که دارای اتاق فکر و نویسنده‌هایی قوی باشد که با حضور چهره‌های محبوب بتواند توجه مردم را جلب کند و دیده شود. ما باید برای این فرهنگ‌سازی به شکل موازی تبلیغات داشته باشیم نه اینکه بخواهیم مقابل این پدیده تبلیغ کنیم، زیرا اگر تبلیغ مقابل این پدیده روی دهد، حالت تز و آنتی تز عمل می‌کند و نتیجه‌اش بسیار بدتر خواهد بود.

** برخی چهره‌های سرشناس اگر واهمه نداشتند بسیار رهاتر از این عمل می‌کردند
این کارشناسِ سبک زندگی درباره اینکه آیا چهره‌های سرشناسی که اقدام به اشتراک‌گذاری عکس‌های خصوصیشان می‌کنند، تا چه حد خود را در برابر جامعه و هنجارهای آن مسئول می‌دانند، گفت: به نظر من چهره‌های هنری، ورزشی و مشهور را باید به سه دسته تقسیم کرد؛ عده‌ای هستند که نسبت به جامعه خود مسئول هستند؛ اگر بخواهم نمونه بیاورم، باید از م . م نام ببرم. او بارها اعلام کرده که هیچ صفحه‌ای در فضای مجازی ندارد و یا وقتی با دخترش در یک مراسم حاضر می‌شود و عکسش منتشر می‌شود، می‌بینیم که دختر او نه آرایشی دارد و نه مانند برخی جراحی کرده است؛ خب این کار یعنی الگوسازی که موجب شد این عکس بسیار دیده شود. دسته دیگر نیز چهره‌هایی هستند که اصلاً هنجارهای جامعه برایشان اهمیت ندارد و برای همین است که عکس‌های بحث‌انگیزی از خود منتشر می‌کنند؛ برخی از این افراد اگر از یک سری مسایل ترس و واهمه نداشتند، بسیار بدتر از این می‌کردند و رهاتر از آن چیزی که ما فکرش را بکنیم عمل می‌کردند. البته دسته‌ای هم هستند که میان این دو گروه هستند؛ یعنی تا حدی رعایت می‌کنند و این‌طور نیست که رها باشند.

** بی‌محابا داریم خط قرمزها را می‌شکنیم
این روان‌شناس همچنین گفت: ما نمی‌توانیم بگوییم که این فضای مجازی مفید است یا نامفید؛ زیرا مفید بودن یا نبودنِ آن بستگی دارد به نوع استفاده از آن. اما می‌توان این را با اطمینان گفت که ما هیچ بستر و فرهنگ‌سازی برای بهر‌مندی از این فضای مجازی نکرده‌ایم. زمانی در اروپا و آمریکا سبک هیپی‌ها مُد می‌شد، بعد مدل خام آن در ایران فراگیر می‌شد و تعدادی از جوانان ظاهر خود را به این سبک درمی‌آوردند، بی‌آنکه بدانند اصلاً هیپی یعنی چه. یا پانک‌ها و رپ‌ها و دیگر سبک‌ها نیز به همین ترتیب. فضای مجازی نیز در ایران همین‌ طور شده است. در هیچ جای دنیا این ‌طور نیست که همه سرگرم موبایل باشند و دایم در فضای مجازی دنبال سوژه بگردند؛ اما متأسفانه ما در ایران دچار وضعیتی شده‌ایم که بی‌محابا داریم بسیاری از خط قرمزها را زیر پا می‌گذاریم.
بافتی گفت: الآن فضای مجازی به‌گونه‌ای شده که از کودک و نوجوان تا پیرمرد هشتاد ساله را درگیر کرده است. ما در کودکی حکایت دجال را شنیده بودیم که یک چشم است و کاری می‌کند که همه دنبال او راه بیافتند و الآن که گاهی با خودم فکر می‌کنم، تصور می‌کنم که شاید منظور همین موبایل و فضای مجازی بوده است. ما در ایران فقط حرف می‌زنیم، در حالی که برای حل کردن مشکل‌های اساسی جامعه باید بودجه اختصاص داده شود و مردانه با تمام وجود و با اخلاق کامل کار کرد؛ همین است که می‌بینیم با بحران طلاق، اعتیاد، فضای مجازی، رشوه‌خواری، بی‌اعتمادی که به نظر من هر یک تبدیل به سونامی شده است، مواجه شده‌ایم و اگر امروز کاری نکنیم، فردا دیگر هیچ کنترلی نخواهیم داشت.

میزگرد و گزارش*3067*1466*گزارش: امیرحسین دولتشاهی*انتشار: داود پورصحت* (منبع:ایرنا)